قصه دراز است از این ره بگذر | رضا صادقیان
رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:
حتما خبر را شنیدهاید؛ تمام اعضای کابینه پیشنهادی دکتر پزشکیان به مجلس شورای اسلامی با همدلی، وفاق، همراهی رای اعتماد گرفتند. الان که این یادداشت را مرور میکنید هر کدام از وزیران وزارتخانههای تحت مدیریت خودشان را تحویل گرفتهاند و مشغول به کار شدند.
کار سیاستمدار یعنی همین. سیاستمدار باید بتواند با نیروی چپ و راست، میانهرو و معتدل و مدیران با افکار مختلف برای گشودن گرههای حکمرانی کار کند. باید بتواند گاه سنگ زیرین آسیاب باشد و برخی وقتهای اهرم آسیاب را بگرداند، انجام این دو عمل در بزنگاهها بسیار مهم است. گاهی به حرف آنان راه بیاید و روزگاری کاری کند که دیگران به حرف او گامی به پیش بردارند. رویکرد دکتر پزشکیان برای رای گرفتن از نمایندگان و تشکیل کابینه چنین بود. او به خوبی توانست از ظرفیتهای مختلف استفاده کند و طلسم 23 سال تشکیل کابینههای ناقص را برای کار کردن و چرخاندن چرخهای کشور بشکند.
قالیباف نیز چنین کرد؛ نشان داد با شخصیت سالهای گذشتهاش بسی فاصله گرفته است. او میتوانست همچنان در همان فضای رقابتهای انتخاباتی باقی بماند و قدمی برای عبور از آن همه اختلاف کوچک و بزرگ که بخشی از آن در انتخابات بروز و ظهور یافت برندارد. امکانش هم داشت با برگزاری نشست خبری همانند آن چیزی که سعید جلیلی انجام داد برای کابینه پیشنهادی خط و نشان بکشد، اما نکرد و راه همدلی را پیشه کرد. چون بهتر از سایرین روحیات، باورها و اعتقادات دکتر پزشکیان را میشناسد. فیلم مناظره اول و دوم را یکبار دیگر نگاه کنید. احترام پزشکیان و قالیباف در مناظره اول و دوم به یاد ماندنی است. جزء احترام متقابل به همدیگر هیچ رفتاری بروز ندادند، خصوصا در مناظرهای که کنار همدیگر نشسته بودند و یکی از کاندیدا میخواست و قول داد تا آخر در رقابتها بماند. بگذریم.
شاید به همین خاطر بود که در روزهای اوج نشر نقدهای بیامان به کاپشن، کت چروک و ادبیات دکتر پزشکیان و کابینه پیشنهادی در چند یادداشت به رئیس جمهور منتخب پیشنهاد دادم به این حرفها توجه نکند. واقعا محل توجه هم نبودند. فرض کنید آقای دکتر از روز اول کت و شلوار مارک و گران قیمت میپوشید. روزی سه بار کت را اتو میکرد و بعد از پیشنهاد اعضای کابینه پیشنهادی به مجلس بر اثر فشار کاربران در شبکههای اجتماعی و موضعگیری چهرههای سیاسی چند گزینه را تغییر میداد، آیا تضمینی برای گرفتن رای اعتماد از نمایندگان مجلس وجود داشت؟ آیا مدیریت یک وزارتخانه مهم مانند مسکن و شهرسازی، وزارت کشور، وزارت کار و رفاه اجتماعی و بهداشت با سرپرست مطلوب بود؟ آیا در طی کردن این مسیر امکان رسیدن به توافق و میانهروی محقق میشد؟ پاسخ تمام این پرسشها خیر است.
کارآمدترین سیاست برای ایران امروز دوری جستن از تنش، پرهیز از دوگانهسازیهای ناثواب و بایکوت مشاجرههای سیاسی بدون نتیجه است. کشور ایران نیازمند وفاق و همدلی در داخل است، شرایطی که بتوان اهرمهای توسعه و پیشرفت را به پیش برد و بخش زیادی از عقب ماندگی اقتصادی را با رویکرد تامین رفاه نسبی شهروندان جبران کرد. چنین باد.
انتهای پبام