خرید تور تابستان

چرا دولت پزشکیان مکلف به تحقق وعده‌ها است؟

قدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل، در سایت عصر آزادی آنلاین (تبریز) نوشت: «در شرایطی که التهاب ناشی از قهر اجتماعی از دولت بعد از انتخابات ریاست جمهوری و روی کار آمدن دولت دکتر پزشکیان رو به کاهش نهاده و قبل از اینکه قهر اجتماعی به بیگانه انگاری دولت بدل شود، هوای تازه قابل تنفس در حیات سیاسی ایجاد شده است، نیاز است که دولت به وعده های داده شده و اصلی توجه نماید. زیرا تأثیر حضور مردم در انتخابات اخیر – هر چند آنچه قابل انتظار بود، حاصل نشد ولی مشارکت قابل توجه بود.- حاصل جمع اعتماد و باور به وعده های انتخاباتی بوده است.

همه می دانیم که قبل از انتخابات و حتی در دوره ریاست جمهوری دولت سیزدهم بارها در نوشته های خود از گسست اجتماعی در زمینه سیاست و فاصله گرفتن ملت از دولت بحث کرده و از عواقب چنین روندی تذکراتی را در وسع نظر خود داده بودم. سایر صاحب نظران و عاشقان به اعتلای منافع ملی و همبستگی اجتماعی هم از همبستگی رو به افول گلایه می‌کردند. اما انگار با گذشت دوران حساس و کاهش نبض هیجانات انتخاباتی، توجه لازم و کافی به خاستگاه ملت نمی شود.

این در حالی است که هم از درون تلاش های زیادی در انشقاق جبهه های سیاسی از سوی برخی صاحب نظران و مسئولان و حتی صاحبان منابر و میکروفون ها می شود و با اظهارات خود بر طبل دو دستگی می کوبند و هم اینکه به دلیل نبود وحدت رویه و اندیشه در ساختار سیاسی، برخی از کشورهای به ظاهر دوست در صدد سنگ انداختن بر مسیر منطق و صلاحدید سیاست خارجی کشور هستند و اسباب نگرانی ها را فراهم می سازند.

بنابراین لازم است نگاهی به ماهیت موضوع داشته باشیم که به راستی همبستگی چیست و چرا باید همه اعم از دولت و ملت طالب آن باشیم؟ در اینجا، از یک تفسیر کارکردگرایانه از همبستگی دفاع خواهم کرد. البته باید بگویم که کارکردگرایی یک پارادایم تأثیرگذار تاریخی در جامعه محسوب می شود و علم سیاست به دلایل معرفت شناختی از آن انتقاد می کرد ولی با توضیحاتی که از دهه 1980 تا به امروز در علوم سیاسی رواج یافت، کارکردگرایی به عنوان عامل توجیهی و تبیینی در مباحث سیاسی- اجتماعی جایگاه لازم را باز یافت. همبستگی ملی نقش مهمی در تداوم سیاست منطقی و معقول یک نظام سیاسی در طول زمان ایفا می کند. بنابراین، ما باید دنباله روی روش مندی ها و افکاری باشیم که همبستگی را تقویت کنند. برای درک موضوع نیاز است که به مثال عملکردی اشاره کنم.

پمپاژ خون از جمله وظایف قلب است ولی مکانیسم های عملکردی در این رابطه به دریچه های موجود در قلب بستگی دارد که بتواند خون را در زمان مناسب و ریتم لازم پمپاژ نمایند. یا در مثالی دیگر، قلم برای نوشتن آثار مثبت است ولی نتیجه دادن عملکردی آن تابع دستی است که قلم را به نوشتن وا می دارد و اندیشه ای است که راستی آفرینی را درک کرده است. بر اساس همین دلیل شناسی مشخص است که تأکید بر همبستگی نیز مورد توجه قرار می گیرد.

ایجاد همبستگی و وحدت سیاسی و اجتماعی وظیفه دولت است ولی مکانیسم عملکردی این امر مهم به کارکرد بینشی و عملی آحاد ملت و نهادهایی است که مسیر روشن همبستگی را در ساختار نظام، مشخص و تعیین می کنند. همبستگی باید به عنوان یک کارکرد علت شناختی جامعه درک شود. به عبارتی دیگر می توان گفت که اولاً همبستگی به عنوان مجموعه ای از احساسات خویشاوندی متقابل بین افراد جامعه (نیاز کارکردی آن) شناخته می شود و ثانیاً همبستگی به عنوان مجموعه ای از نهادهای بازتوزیع کننده (یک مکانیسم عملکردی کلیدی) محسوب می گردد. از این رو، تحقق وعده های دولت برای ایجاد و حفظ همبستگی در یک جامعه بسیار اهمیت دارد. زیرا دولت به عنوان مجموعه ای از نهادهای باز توزیع کننده می باشد.

یقیناً شما خواننده گرامی هم معتقد به این هستید که وقتی دولت به وعده های خود عمل می کند، اعتماد بین دولت و شهروندان آن ایجاد می شود. ناگفته پیداست که اعتماد عنصر اساسی انسجام و همبستگی اجتماعی است. در عین حال، وعده های عملی می تواند به ثبات اجتماعی عالی تر منجر شود. افراد جامعه وقتی به تحقق خواسته های خود باور می یابند، به این نتیجه می رسند که دولت آنها قابل اعتماد بوده و به قول خود متعهد است. در سایه همین اعتماد است که در هر شرایطی از طرح ها و تصمیمات دولت حمایت کرده و با نظام همکاری صادقانه و فداکارانه دارند.

چنانچه دولت به وعده های خود به ویژه در زمینه های اقتصادی، پولی، کاهش فشارهای اجتماعی، رفع فیلترینگ، آزادی رسانه ای، ارتقای سطح رفاه عمومی، تأمین شرایط مطلوب در زمینه بهداشت، آموزش و تأمین اجتماعی عمل کند، نه تنها به تضمین رعایت حقوق اقتصادی و اجتماعی کمک می کند، در همین حال احساس مسئولیت جمعی و حمایت متقابل را در بین شهروندان تقویت می نماید. در سایه همین رفتار است که دولت ها پیوندهای جامعه را تقویت می کنند. این امر به ویژه در مواقع بحرانی که همبستگی و اقدام جمعی برای غلبه بر چالش ها ضروری است، اهمیت دارد.

سال ها است که ملت از کمبود عدالت شاکی هستند و حتی نابرابری در حقوق اجتماعی را فریاد می زنند ولی هنوز هم نشانه هایی را در رسانه ها شاهد هستیم که باعث می شود، جدال بین امید و ناامیدی و بیم از آینده ای موهوم در اذهان ملت شکل گیرد. از انتخاب افراد مسئول گرفته تا بده و بستان های شائبه دار که اخیراً در سازمان بورس نمونه اش دیده شده است. تکلیف دولت دکتر پزشکیان گرانقدر در این برهه این است که بدون رو در بایستی حقایق را آن طور که شایسته و بایسته است با مردم در میان بگذارد و جلوی برخی از ذهنیت سازی ها را بگیرد.

به قدر یقین عمل به وعده های مرتبط با سیاست های اجتماعی و اقتصادی می تواند به کاهش نابرابری ها کمک کند و جامعه ای عادلانه تر ایجاد نماید که در آن همه احساس ارزشمندی و حمایت می کنند. در اصل، تعهد یک دولت به وعده هایش مربوط به اجرای سیاست ها و پرورش حس وحدت و هدف مشترک در میان مردم است.

باید اذعان داشت که همبستگی تابعی از جوامع است. زیرا جوامع تمایل به حفظ همبستگی دارند و در عین حال حفظ همبستگی به تداوم جوامع کمک می کند. اگر عشق به کشور و منافع ملی خود و اعتبار ایران و ایرانی بودن برای ما اهمیت دارد، باید نسبت به تداوم و حفظ همبستگی همت بگماریم. البته مبحث همبستگی مفهوم دنیای کنونی و یا مدرن نیست، بلکه پیش‌شرط هر جامعه‌ای است. زیرا پدیده وفاداری گروه ها، دستجات، جناح های سیاسی و تک تک افراد جامعه برای رسیدن به منافع مشترک و برخورداری از سهم عادلانه از منابع ملی نیازمند توسعه هستند.

توسعه و کسب سطح رفاه در کشور از نظر تاریخی و بین فرهنگی زاییده همبستگی است. بنابراین، اگر دولت کنونی نیازمند همبستگی است، بی تردید تقویت همبستگی را باید در تضمین دولت رفاه و توسعه کشور و تعهد به وعده ها بداند و گرنه بعد از گذشت چهار سال باید بازگشت به شرایط قبلی را با کمال تأسف پذیرفت.

خلاصه سخن این که، بر اساس دیدگاه کارکردگرایانه، همبستگی نه به عنوان یک واقعیت توصیفی صرف، بلکه به عنوان یک ارزش هنجاری است که منافع آن عاید همگان است. نصیحت کردن به جامعه در حفظ وحدت نمی تواند تأمین و تضمین کننده وحدت و همدلی باشد. بلکه قالب بندی وحدت و زمینه سازی انسجام به دست نظام و دولت است. فراموش نکنیم که روس ها از هفته های گذشته در رابطه با مسایل حساس مرزی کشورمان چنان موضع گیری وقیحانه ای نشان داده اند که نشان می دهد، روس ها در صحنه بین المللی به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند.

روس ها حس می کنند که به زعم آنان چون در داخل کشور دیوار همبستگی شکاف هایی دارد، پس می توان دولت ایران را با چالش های جدی مواجه ساخت تا از تصمیمات معقول خودداری کند. لذا لازم است با درک شرایط موجود عملکرد سال های گذشته مان را چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی مرور کنیم و آنچه می تواند ما را در بزنگاه های بحرانی سالم عبور دهد اهمیت به پدیده همبستگی اهمیت است و بدانیم که به غیر از خودمان کسی یاورما نیست.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. با توجه به حمایت بیست و‌پنج درصدی واجدان حق رای و اینکه در حال حاضر این حمایت در حال کاهش است تصور نمی شود بتواند به وعده های انتخاباتی خود همچون رفع تحریم ها موفق عما کند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا