خرید تور تابستان

آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت | بهنام چگینی

بهنام چگینی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:

با حفظ انتقادات اساسی خود به کلیت ساختار حقوقی موجود، که باید در جهت مطلوب تغییر کند باید عنوان کنم که در این رویه‌ی اخیر (انتخاب وزیران، استانداران و… از طریق معرفی و بررسی سوابق و رای‌گیری در شورای راهبری مربوطه) روندی آغاز شده که یکی (البته فقط یکی) از مولفه‌های دموکراسی و توجه به احزاب و تقویت جامعه‌ی مدنی و… است
این سپردن انتخاب بخشی از مقامات اعم از وزیران تا استانداران و فرمانداران و مدیران کل و… به احزاب و ستادهای استانی کاندیدای پیروز و جامعه‌ی واسط (مدنی)، گامی بسیار اساسی در جهت تغییر اساسِ گرفتن مقدار کمی از قدرت، از کانون‌های حاکمیتی به سمت احزاب، نهادهای مدنی، جامعه‌ی مدنی و نتیجتا مردم است.

البته این نهال نوپا و طرح پایلوت، قطعا دارای ایراداتی است و حتی اگر بطور مثال نصف استانداران کشور هم بدینوسیله انتخاب و منصوب نهایی شوند طرحی در ابتدای راه بسیار موفقیت‌آمیز خواهد بود که تا اینجا بنظر چنین خواهد بود
به یاد بیاوریم که از صدر مشروطه تابحال، تمام مدیران ارشد و استانداران و… را کانون قدرت و یا دولت، بدون سازوکار روشن و بدون بهره‌گرفتن از نظر صریح حتی همان شبه‌احزاب حامی خود، بصورت مبهم و مبتنی بر سازوکاری شبه‌امنیتی و شبه باندی و منطبق بر منویات حفظ قدرت خود، منصوب میکرد و بخشا هرآنکه بدان درگاه به جهات ایدئولوژیک یا سرسپردگی یا… مقرب‌تر بود قاعدتا به مقامی گماشته میشد.

ولی اکنون این مقامات، بخشی از مشروعیت و مرجعیت قدرت و مدیریت خود را از احزاب (نیم‌بند) و تشکل‌ها و جامعه‌ی مدنی میگیرند و این واژگون‌شدن چرخ یکه‌سالاری در سطحی معنادار است!

باید این را تقویت کرد و به سایر احزاب و گروه‌ها که نماینده‌ی بخش‌های مختلف مردم هستند اجازه‌ی فعالیت و مآلا اجازه و حق چنین فعالیت‌هایی و انتخاب مقامات را بعد از پیروزی خود داد.

چه زیبا میشد و می‌شود که سایر گروه‌های سوسیال‌دموکرات، لیبرال، ملی‌گرا و… هم در انتخاب دولت برآمده از آراء طرفداران خود و این فرآیند‌ها، اجازه‌ی ورود داده شود.

من طلیعه‌ی آنرا در شروع چنین فرآیندی هرچند بصورت محدود و در مجموعه‌ی محدود فعلی میبینم، آنچه در بیش از یک ماه گذشته در مجمو‌عه اصلاح‌طلبان و ستاد پزشکیان انجام شد (با همه‌ی ایرادات به جهت بدیع‌بودن در ایران)، می‌تواند در آینده به آنها این اعتماد به نفس و تجربه را بدهد که آنرا توسعه دهند.

و صدالبته دیگر نیرو‌های خارج از دایره‌ی قدرت هم بنظر بصورت پیشینی بر روی چنین روندی به عنوان یکی از مولفه‌های روند دموکراتیک تشکیل دولت اتفاق نظر دارند و این فراگیری این روند به درون جریان اصلاحات و ستاد پزشکیان (که فراتر از اصلاح‌طلبان است و بخشی از محافظه‌کاران را دربرمیگیرد) را از زاویه‌ی گامی جهت آماده‌سازی آنان برای ورود به دوران پسینیِ رقابت دموکراتیک و آزاد، باید به فال نیک گرفت.

درواقع بدنه‌ی اصلاح‌طلبان با این تمرین، خود را، آرام‌آرام آماده‌ی ورود به فضای رقابت دموکراتیک در آینده کرد (هرچند شاید با این نام اصلاح‌طلبان هم فعالیت نکند) و صدالبته این امتیاز و چرخش بااهمیت را فارغ از انسداد‌های اساسی و کلان در ساختار، به نام دولت مسعود پزشکیان نوشته خواهد شد اگر حتی بر این نظر باشیم که این اراده، فراتر از خواست شخص وی بوده باشد.

پس آن سبوی انتصاب مبتنی بر رانت، فشار، سرسپردگی و… در دهلیزهای تاریک قدرت شکسته و مقداری فضا و رویه‌ی انتصاب برای نیروهای حامی شفاف شده و بدنه‌ی ستادی و شبه‌حزبی حامی دارای نقش است.

لازم دیدم شروع چنین فرآیندی را که در هفته‌های اخیر اتفاقا افتاده و از جهات مذکور مغفول افتاده را در یادداشتی کوتاه بیان نمایم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا