خرید تور تابستان

«آنها اگر می خواندند با ذهن خودشان چیز مبتذلی می ساختند»

کارگردان فیلم سینمایی «شماره 17، سهیلا» در جلسه نقد این فیلم گفت: با مشورت تهیه کننده یک سکانس را برای مجوز ارائه ندادم ولی موقع اجرا آن را گرفتم چون آنها اگر می خواندند با ذهن خودشان چیز مبتذلی می ساختند چون خودشان این شکلی فکر می کنند.

به گزارش خبرنگار انصاف نیوز، در ادامه بررسی فیلم های قدر نادیده جشنواره فیلم فجر امسال که به کوشش «امیر پوریا» و در پردیس سینمایی چارسو برگزار می شود فیلم سینمایی «شماره 17، سهیلا» چندی پیش با حضور عوامل فیلم نمایش داده شد.

امیر پوریا که جلسات قبلی را نیز با پیگیری قصور و اشتباهات پزشکی در پرونده فوت عباس کیارستمی آغاز کرده بود در برنامه دیشب  نیز متن منتشر شده از مینا اکبری در روزنامه شرق روز 17 اسفند با نام «اینجا رسم است» را خواند. [لینک]

با دیدن این فیلم امیدی برای فرار از مثلث سوژه های تکراری سینمای چند سال اخیر یعنی دروغ، خیانت، مهاجرت به وجود آمده است. این فیلم با بازی «زهرا داوودنژاد» در آستانه ی چهل سالگی و اعلام نظر دکتر درباره بچه دار نشدن بعد از این سن، به دنبال ازدواج است که در این ماجرا با 5 مرد مواجه می شود. فیلم با وجود بازی کوتاه و درخشان مهرداد صدیقیان و بابک حمیدی، لحن مستندگونه ای دارد. دقایقی از فیلم در موسسات همسریابی و کلاس هایی می گذرد که به شدت مفرح و جذاب است. موفقیت فیلم حفظ تعادل روی طناب خطرناک طنز آن هم در موضوعی با این میزان حساسیت است. موضوعی که شرمی تاریخی در جامعه ی ایرانی هرگونه صحبت را بین بیمار و دکتر یا حتی زن و شوهر سخت کرده است.

بعد از نمایش فیلم جلسه نقد و بررسی با حضور «محمود غفاری» کارگردان و نویسنده اثر و همچنین «مهرداد صدیقیان» بازیگر و «امیر سیدزاده» تهیه کننده برگزار شد.

سیدزاده که تهیه کننده فیلم توقیف شده «مادر قلب اتمی» هم بوده در ابتدای جلسه گفت: «مشکل فیلم مادر قلب اتمی حل شد و فیلم به زودی اکران می شود، پروانه نمایش آن علی رغم کارشکنی های متعدد مسوولین بی کفایت فرهنگی صادر شد. من ریسک پذیری بالایی دارم 12 فیلم سینمایی کار کردم که 9 کارگردان، فیلم اولی بودند و بجز مادر قلب اتمی و همین فیلم سهیلا سرمایه هفت فیلم دیگر سوخت. نسل مستعد جوانی که در سینمای ایران ورود کرده قابل ستایش و حمایت است و وظیفه اصلی ما این است که تا آنجا که می تونیم از آنها حمایت کنیم چون نشان دادند که دارای استعدادهای ویژه ای هستند و خلاقیت شان جنس متفاوتی دارد».

«محمود غفاری» که قبلا فیلم «این یک رویاست» را کارگردانی و تهیه کرده بود در مورد فیلم اولش گفت که آن فیلم پروانه ساخت نداشت و نمایش داده نشد چون فیلم زیرزمینی بود و نهایتا توقیف شد.

او اضافه کرد: «فیلم اول را با سرمایه شخصی ساختم و نمایش آن برایم مهم نبود، آن موقع مهم بود فیلم ساخته بشود. من آن موقع هم علاقه به فیلم اجتماعی داشتم، اصطلاحی که الان تبدیل به فحش شده است. فیلم های من در همین حال و هوا رویکرد تجربی کم هزینه و با ریسک بالا خواهند بود تا اگر به مشکل خورد زیاد ضرر مالی نکنیم. وقتی فیلم نامه سهیلا را تایید کردند شوکه شدم».

امیر پوریا در پاسخ به او گفت: تعجب هم دارد! فیلمی در باره نیاز جنسی زنان باشد و اکران هم شود!

پوریا افزود: مهرداد صدیقیان با بازی در نقشی که هر بازیگری در سینمای ایران حاضر به قبول آن نیست و بازی در نقش های کوتاه و فیلم های تجربی به بازیگر پای ثابت این فیلم ها تبدیل شده است.

مهرداد صدیقیان هم گفت: من به میزان تاثیر نقش فکر می کنم. زمان و متراژ نقش برایم مهم نیست. یک سال و نیم قبل از ساخت فیلم در جریان ساخت بودم و این نقش برای من نوشته شده بود و این نقش از ابتدا همین قدر بود و موقع ساخت بیشتر درباره ریزه کاری ها حرف می زدیم.

در ادامه، غفاری گفت: بجز خطر ممیزی ممکن بود مخاطب زن هم این فیلم را پس بزند. من در فیلم سمت سهیلا هستم. او را درک می کنم و کمی صریح تر متوجه او می شوم. زاویه ی انتخابی من زاویه ی آموزشی یا دل سوزانه است. با استفاده از یک سری اصطلاحات نسبت به زنان مجرد مخالفم. اما ابراز این مخالفت هم ممکن بود در دام گیر کنم. وزن زیاد سن بالا یا مسائل جنسی، موضوع فیلم بحران جنسی جامعه است. می‌شود صریح تر در این مورد حرف زد و این شرم موجود بی‌دلیل است. این موضوع مساله بسیاری از آدم هاست و صحبت درباره آن هیچ اشکالی ندارد. برخی خانم ها توهین آمیز می دانستند ولی تعدادشان از علاقه مندان کمتر بود و طرفداران فیلم بیشتر خانم ها بودند.

غفاری در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا طنز بودن فیلم منجر به اخذ مجوز شد؟ گفت: فیلم روی کاغذ فیلم طنزی نبود و هیچ کس موقع فیلم برداری لحن فیلم را متوجه نشد. موقع گرفتن پروانه ساخت هم کسی متوجه طنز بودن فیلم  و لحن جنسی نشد و دوستان نظارت انتظار فیلم تلخی را می کشیدند. با مشورت تهیه کننده سکانس خانم مربی را برای مجوز ارائه ندادم ولی موقع اجرا آن را گرفتم چون آنها اگر می خواندند با ذهن خودشان چیز مبتذلی می ساختند چون خودشان این شکلی فکر می کنند ولی من می دانستم این سکانس درون فیلم و با توجه به لحن فیلم مشکلی نخواهد داشت.

عوامل فیلم به سوال خبرنگار انصاف نیوز درباره غیر علمی و مردانه بودن راهکارهای ارائه شده برای کنترل غرایض جنسی خانم ها در فیلم پاسخ دادند.

غفاری گفت: من خانم هایی که با آنها تجربه داشتم و می شناسم به این صورت بودند!

صدیقیان هم گفت: برای سکانس آخر یک پروسه اتفاق افتاد و در لحظه نبود. برای سهیلا در مسیر آن اتفاق افتاد، به تمام حرفها فکر کرد، به رفتن با تاکسی فکر کرد و در نهایت آن تصمیم را گرفت. به نظر من در مورد اینکه یک خانم چطور می تواند تحریک جنسی شود یک آقا نمی تواند صحبت کند. ما مستند علمی پژوهشی نمی دیدیم، یک فیلم داستانی بود با ساختار مستند؛ باید از فیلتر علمی گذر کنیم. شاید کارگردان از این نفس نفس زدن به عنوان عنصر نمایشی استفاده کرده تا تحریک خانم را نشان دهد. می شود در فیلم داستانی از نشانه هایی هم استفاده کرد که خیلی هم علمی نباشد.

زهرا داوودنژاد هم که با تاخیر در جلسه حاضر شده بود گفت: نفس عمیق و فرار آخر فیلم فقط بخاطر مساله جنسی نبوده و در انتهای فیلم و بعد از چالش چند روزه به بن بستی رسیده و با آدمی برخورده که از نظر حسی و انگیزشی تکانی در این آدم ایجاد کرده و در برخورد آدم ها فقط غریزه جنسی کار نمی کند. احساس شناخت رفتار و لحن هم وجود دارد. بیایید تمام المان های  فیلم را به خاطر یک دیالوگ محدود به غرایز و احساسات جنسی نکنیم.

امیر پوریا هم در آخر گفت: این اتفاق را می توان به سیر هم صحبتی با پنج مرد مختلف فیلم وصل کنیم. باید دایره این ساختار را ببینیم و از این منظر نگاه کنیم. تمام آن پس زدن ها یا پس زده شدن ها باعث شد در لحظه آخر و بعد از خداحافظی تا دم تاکسی برگردد. شاید این نفس عمیق وسوسه پذیرفتن این ارتباط است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. ذهن برخی افراد چه میکند با زندگی مردم ایران ، از جمله ذهن کسانی که تا می بینند زن و مرد نامحرمی با هم صحبت میکنند تصویر رختخواب در ذهنشان نقش می بندد !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا