اهلسنت تهران و رنجِ فقدان مسجد
عبدالحکیم سالارزهی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
اسلام برای تحول فردی و اجتماعی بشر، آئینی جامع، متعادل و هماهنگ با نیاز مادی و معنوی او وضع کرد تا او را از هرگونه ناترازی و افراط و تفریط مصون نگهدارد. خداوند مسجد را به عنوان نماد و منبع فیوضات معنوی، به مسلمانان عطا بخشید و نماز را برای برقراری ارتباط معنوی با خودش فرض کرد. از آنجا که مسجد و نماز دو منبع بزرگ فیض و سرچشمۀ معنویت به شمار میروند، خداوند در انجام عبادت، به مسلمان آزادی کامل عنایت کرد تا او با ذهنی فارغ به مناجات و راز و نیاز بپردازد. بنابراین، آزادی مذهبی از مهمترین مؤلفههای رشد و توسعۀ جوامع اسلامی به شمار میرود. اما سؤالی که سالهاست اذهان را به خودش درگیر کرده، این است که چرا ساخت مسجد برای اهلسنت در پایتخت و امالقرای جهان اسلام بازتاب گستردۀ منفی ایجاد کرده است؟
در امالقرای حقیقی، این سؤال نباید محلی از اعراب داشته باشد ولی در همین مکان، برخی با ایجاد این شبهه که مگر مسجد خانۀ خدا نیست و چه فرقی بین مسجد سنی و شیعه وجود دارد و اینکه برادران اهلسنت از مساجد برادران اهلتشیع برای عبادت و نیایش ذات اقدس باریتعالی استفاده نمایند، صورتمسئله را پاک میکنند! به فرض محال، اگر همۀ ادعاها را مثبت بپنداریم حال بنده از شما یک سؤال دارم و آن اینکه در یک شهر کوچک مرزی که تنها جمعیت شیعهاش عزیزان نیروی انتظامی و کارمندان انگشتشمار دولت به شمار میروند، مسجدی با شکوه بنا میشود که شاید بیشتر اوقات قفل بر دروازۀ آن کوبیده باشد، اهلسنت با فراغ بال و طیب خاطر در ساخت این مسجد و حتی در اهدای زمین، همکاری و مساعدت لازم را انجام و وحدت عملی را ثابت نموده است اما این معما هنوز حل نشده که چرا در تهران صدور مجوز رسمی و لو برای یک مسجد به اهلسنت، دشوار است؟ حتی اگر اجازۀ ساخت و اهدای زمینی از جانب رهبر فقید انقلاب اسلامی صورت گرفته باشد، شاید مجدد با طرح سؤال قبلی و پاسخهایی عجیب و غریب، ذهن مخاطب را از اصل موضوع منحرف سازند.
بیاییم مسائل عبادی را از منظری دیگر و به دور از تعصب و انحصارگرایی بنگریم. یهود و نصارا در تهران، اصفهان، تبریز و غیره اجازه دارند وفق گرایش خود، کلیسا و کنیسه احداث و آزادانه به عبادت بپردازند، اما اهلسنت در رنجِ تبعیض و محدویتهای عیان و ممنوعیتهای آشکار بسر میبرد! آیا با طرح دلایل ابتر و غیرقانع کنندۀ فراوان، جهانیان عذر ما را میپذیرند؟ در صدا و سیما، با صدای رسا و شیوا میفرمایید برادران دینیمان، وحدت مذاهب و تقریبِ گرایش و غیره، به ظاهر حق سخن ادا میشود اما …!
از آنجا که مسجد نقش بسزایی در تربیت فرد و بازسازی اجتماع و حاکم کردن دین در جامعه دارد، «ضرورت مطلق» را دارد که مسلمانان به مسجد روی آورند و آن را مرکزی برای عبادت و تربیت و ساختن جامعه تبدیل کنند. درحالیکه شرایط کنونی جوامع اسلامی خبر از وضع پریشانی، ناامنی، جنگ، خشونت، ظلم، تعدی، قانونشکنی و دینگریزی میدهد، «نیاز مبرم» برای اهلسنت در تهران و شهرهای بزرگ، به منظور پیشگیری، ارشاد و عبادت، فقط بنیاد و ایجاد مسجد است و لاغیر!
لازم به ذکر است که تلاشهای فراوانی برای دریافت مجوز ساختِ مسجد برای اهلسنت در تهران، صورت گرفته است. صاحبان قلم و اندیشه، فعالان سیاسی و رهبران دینی مدتهاست به این مهم پرداختهاند اما تمامی تلاشها با شکست مواجه شده است.
بعد از مدتها انتظار و یأس فراوان، اخیرا دبیر کل مجمع جهانی تقریب به موضوع مسجد اهلسنت در تهران اشاره کرده و شهردار تهران وعده پیگیری این موضوع را داده است. به گزارش خبرگزاری تقریب نیوز، در نشست شهردار تهران و اعضای کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین دکترحمید شهریاری دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی به تشریح انتظارات اهلسنت اشاره کرد و در ادامه گفت: «اگر انقلاب داعیه جهانی دارد، رفتارش هم باید جهانی باشد، قومیتی یا مذهبی نباشد. امروز مرزهای اسلامی بسیار گسترده شده است و این ظرفیت خوبی برای جهان اسلام است.
دکتر شهریاری در بخشی دیگر از بیانات خود اظهار کرد: «تلاش داریم، در جنوب تهران مسجدی برای اهلسنت ساخته شود.از شهردار تهران درخواست میکنیم این مسئله را دنبال کند تا مسجدی در شأن جمهوری اسلامی برای اهلسنت در تهران ساخته شود و تهدیدات احتمالی علیه کشور از بین برود.
در پایان این نشست دکتر علیرضا زاکانی شهردار تهران، وعده اجرایی شدن احداث مسجد اهلسنت در جنوب استان تهران را به دکتر شهریاری و میهمانان حاضر در این نشست داد».
مفتی محمد قاسم قاسمی استاد فقه و حدیث دارالعلوم مکی زاهدان در سرمقالۀ فصلنامۀ «ندای اسلام»، (سال هفتم-شماره 28)، به تاریخچه پیگیری احداث مسجدی برای اهلسنت در تهران پرداخته است. ایشان نوشته است: «پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اهلسنت تهران احساس کردند باید نماز جمعه را در جایی مستقل، غیر از مدرسه پاکستانیها اقامه نمایند، به همین منظور به مولانا عبدالعزیز ملازاده رحمهالله نمایندۀ اهلسنت در مجلس خبرگان قانون اساسی مراجعه کردند و ایشان نیز پیگیر این مسئله مهم شدند. رهبر فقید انقلاب آیتالله خمینی نیز در ملاقاتی که مولانا عبدالعزیز با ایشان داشتند در جریان این امر قرار گرفته و بذل عنایت نمودند. سپس از طریق مراجع قانونی پیگیریها ادامه یافت و زمینی به مساحت ۱۰ هزار متر مربع تهیه شد؛ اما پس از مدتی به دلایل نامعلومی جلوی این اقدامات گرفته شد و با وجود پیگیریهای کتبی و شفاهی و مطرح نمودن قضیه از طریق نمایندگان مجلس و علمای برجسته اهلسنت در مقاطع مختلف، نتیجهای به دست نیامد…» شکست تلاشهای صورت گرفته در این راستا، برای تکتک زنان و مردان اهلسنت ایرانی که اکثریت دوم کشور را تشکیل میدهند، نگرانیهای عمیقی دنبال داشته است.
سردبیر ندای اسلام معتقد است، ندادن «مجوز ساخت مسجد» به برادران اهلسنت در تهران، برای تمام گروههای معتدل و میانهروی شیعه نگرانکننده است. وی تصریح میکند: «نگارنده باور دارد که نه تنها جامعه اهلسنت بلکه افراد بسیاری در محافل میانهروی اهلتشیع نیز از این بابت ناراحت و نگرانند، و اگر این جریان کسی را خوش کرده یا ضد انقلاب است یا افراطی». مفتی اهلسنت ایران سؤالاتی را مبنیبر اینکه حل نکردن این موضوع چه پیامدهایی را در پی دارد، مطرح و به دولتمردان ایران گوشزد میکند: «جریان مزبور سؤالات بیشماری را در اذهان خیرخواهان وحدت مسلمین و جمهوری اسلامی تداعی میکند که باید پاسخی برای آن یافت:
1.آیا در قانون اساسی منعی برای ساخت مساجد اهلسنت در پایتخت آمده است؟
2.اگر برخی بر این باورند که وجود مساجد اهلسنت در تهران به ضرر نظام جمهوری اسلامی است آیا در مورد کنیسهها و کلیساهای یهودیان و مسیحیان که در پایتخت وجود دارند نیز اینگونه فکر میکنند یا خیر؟ درحالیکه برادران دینی آنان اهلسنتاند نه یهود و نصارا!
3.تجربۀ شهرهایی که در آنها مساجد فریقین موجود است گویای چه چیزی است؟
4.آیا مسئولین بزرگوار در این باره اندیشیدهاند که چرا باید هزینههای کلانی که جمهوری اسلامی در راستای تقریب بین مذاهب اسلامی و ایجاد وحدت بین شیعه و سنی متحمل میشود، با قضیه عدم وجود مسجد اهلسنت در تهران و تعطیلی نماز جمعه تحتالشعاع قرار گیرد و به شکل جبرانناپذیری لطمه بخورد؟
5.آیا چنین اقداماتی مترادف محروم ساختن اهلسنت از اساسیترین حقوق دینیاشان محسوب نمیگردد؟
6.آیا این اقدامات در تاریخ انقلاب ثبت و ضبط نشده و برای نسلهای آینده به سؤالاتی بیپاسخ تبدیل نخواهد شد؟
7.آیا شرایط حاکم بر جهان اسلام و فرصتطلبیهای قدرتهای بیگانه اقتضائاتی غیر از این ندارد؟
مفتی قاسمی بعد از مطرح کردن پرسشهای فوق، مینویسد: «به این سؤالات چه کسی باید پاسخ بدهد و راهحل این قضیه و راه اطمینانبخش رسیدگی به این مشکل چیست؟»
عالم برجستۀ اهلسنت وظیفۀ مسئولان امر را در حل این «ضرورت مطلقه»، اینگونه عنوان میکند: «بر مسئولین نظام است که به خواستههای اهلسنت، مخصوصا این خواسته عبادی که هیچ هزینهای دربر ندارد و به تقویت موضع جمهوری اسلامی در جهان اسلام منجر خواهد شد، تن دهند و نگذارند که قشر عظیم جامعه اهلسنت که جزء لاینفک جمهوری اسلامی ایران هستند، ناراضی گردند».
رئیس دارالافتای دارالعلوم زاهدان، مسئولیت مراجع تقلید شیعه، روزنامهنگاران، احزاب و جناحهای سیاسی را نیز خطیر میداند: «لازم به ذکر است که مسئولیت علمای بزرگ شیعه نیز در این مورد سنگین است، خصوصاً مراجع تقلید در قم و تهران نباید در این خصوص بیتفاوت باشند و انتظار میرود که این بزرگان با توجه به حساسیت اوضاع، نگرانی جامعه اهلسنت را درک کرده و از بذل توجه و عنایت صمیمانه در این قضیه دریغ ننمایند. شخصیتها، احزاب، روزنامههای میانهرو و طرفداران وحدت واقعی نیز باید جامعه اهلسنت را در این خصوص کمک کنند».
جان کلام: با عنایت به متن نوشتار برگرفته شده از فصلنامۀ «ندای اسلام»، با قلم رسای سردبیرش، نیازی به اطالۀ کلام و تضییع وقت مخاطب نمیماند و همانطور که در ابتدا با خوانندۀ محترم و منصف، از روی صداقت ارتباط برقرار نمودم حال خودتان از روی صدق و صفا به قضاوت بنشینید و با درنظرگرفتن مقتضیات و ضرورتها، بفرمایید آیا راهحلی سادهتر، آسانتر و معقولتر جز بنیانگذاری مسجد سراغ دارید؟ در ایران، همۀ ایرانیان زندگیشان را بدور از تنش و اختلاف و تفرقه، در سایۀ «عدل الهی» با سرزندگی و نشاط سپری نمایند.
انتهای پیام