پیشنهاد نماینده اصولگرا: تجمع موافقان و مخالفان مذاکره با آمریکا
“چه اشکالی دارد یک روز مخالفان مذاکره با آمریکا مجوز تجمع در یک پارک را
بگیرند و بروند آنجا نظرات خود را بدهند و روز بعد هم مجوز مشابهی برای
موافقان مذاکره با آمریکا صادر شود؟ نیروی انتظامی مگر در کشور چه
وظیفهای دارد؟ بنده به عنوان یک عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس میگویم که
این وظیفه نیروی انتظامی است که از چنین تجمعاتی حراست کند. من از جایگاه
یک عضو کمیسیون امنیت ملی میگویم و تصریح میکنم که فعال نبودن اصل
27 قانون اساسی تا الان بیشتر آرامش ما را رقم نزده است. اتفاقا این فرصت
بسیار خوبی است که بتوانیم بدانیم جامعه چه نظری درباره این سیاست دارد.”
به گزارش انصاف نیوز، این بخشی از اظهارات صریح عباسعلی منصوری آرانی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس است که به صورت بی سابقه ای بر اجرایی شدن اصل 27 قانون اساسی و آن هم به صورت ویژه در مورد موضوع مذاکره با آمریکا تاکید می کند تا در نتیجه ی تجمع موافق و مخالف، نظر جامعه در این باره مشخص شود؛ نه اینکه در تجمعی مانند مهرآباد، مشخص نباشد واقعا دو طرف چه میزان حامی دارند؛ ضمن اینکه بنا بر گفته ی وی در چنین تجمعی زمینه ی توهین و هتاکی فراهم می شود، همچنان که در تجمع فرودگاه مهرآباد شد.
تا پیش از این در دولت های مختلف موضوع اصل 27 مسکوت مانده بود؛ حتی در زمان سید محمد خاتمی اصلاح طلب نیز برگزاری تجمعات محدود و منوط به اخذ مجوز بود. رییس جمهور دوره ی اصلاحات، تیرماه سال 83 در جمع خبرنگاران در پاسخ به پرسشی گفته بود: يكي از مشكلات ما تجمعات غيرقانوني و فشارهاي بيخودي بوده است كه از ناحيه برخي وارد ميشود، اين فشارها از سوي هركس و هرگرايشي كه بخواهد باشد، ضدانقلابيترين موازين مردمسالاري است و بدترين شكل مخالفت با آزادي افكار و گردش آزاد اطلاعات است، از سوي هركسي كه باشد. بناي ما بر اين بوده است كه نيروي انتظامي با شدت با اين مسائل برخورد كند؛ اگر برخورد نكرده باشد، قصور كرده و اميدوارم كه باهركس و با هرگرايشي برخورد كند مگر اينكه افراد براي تجمعات و فعاليت خود اجازهي رسمي داشته باشند.
اما همانطور که عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس می گوید، با تجربه ی گذشته؛ « اگر این اصل احیا شود و آقای روحانی بتواند کاری کند که امکان برگزاری
تجمع آسان شود دیگر کسی به سمت مسئول عالیرتبه کشور لنگه کفش پرتاب
نمیکند. همان فرد میرود در یک تجمع آرام شرکت میکند و ایدهاش را
میگوید. ما آرامش پلیسی نمیخواهیم، آرامش در کشور باید طبیعی باشد».
منصوری آرانی، عضو اصولگرای کمیسیون امنیت ملی مجلس به آرمان گفته است: موضوع کلی این است که باید دیوار بیاعتمادی میان ایران و آمریکا فرو بریزد و این اقدامی است که نیاز به رفتارهای دوجانبه دارد. یعنی هم باید گام به گام جلو برود و هم دو کشور با یکدیگر این گامها را بردارند. باید شکاف عمیق موجود ترمیم پیدا کند. گامهای اولیه برای این مهم در نیویورک برداشته شده است. این به این میان نیست که تمام این دیوار فرو خواهد ریخت و تمام شکاف پر خواهد شد.
در ایران تندروها هم مدعی هستند که انعکاسدهنده صدای ملت هستند. سنجیدن میزان صحت این قضیه در موضوعی مثل موضوع مذاکره با آمریکا هم راحت است و هم کاری ضروری. ضروری به آن جهت که این مساله عمده سیاست خارجی ما طی 34 سال گذشته بوده و بسیاری از مناقشات داخلی ما بر سر این مساله بروز کرده است. به هر حال باید یک جایی به این مناقشه به طور شفاف پایان داده شود. راحت هم هست چون میتوان با همین امکاناتی که قانون اساسی در اختیار حاکمیت قرار داده مشخص کرد که موضع عمومی در این خصوص چیست. در آمریکا این کار بلافاصله انجام شد و طی نظرسنجیهایی اعلام گردید که سه چهارم مردم این کشور خواهان مذاکرات مستقیم و دیپلماتیک با ایران هستند. الان جمهوریخواهان آمریکا اگر هم نظر مخالفی داشته باشند نمیتوانند این نظر را به نمایندگی از طرف عموم جامعه آمریکا مطرح کنند. چون نظر عمومی مشخص شده است. چرا ما در ایران چنین کاری را نکنیم؟ ما باید یک جایی مشخص کنیم که مردم در این رابطه چه میگویند. منظورم این است که به صورت واقعی نظر مردم را بدانیم نه در قالب برخی مصاحبههای جسته و گریخته تلویزیونی. در کنار این هم قطعا کارشناسان با دیدگاههایی تخصصی وارد بحث شوند و آنها هم نظر خود را بگویند. ولی باید به هر حال فضایی به وجود بیاید تا نظر شفاف عموم در این خصوص معلوم شود.
وی در ارزیابی خود از موضع عمومی مردم گفت: به نظر میآید که درصد بالایی از مردم هم اکنون موافق اقدامات دولت در این خصوص هستند. من به صراحت میگویم که بر اساس ارزیابیهای شخصی خودم نزدیک 80 درصد از کسانی که به آقای روحانی هم رای ندادهاند با مذاکره موافق هستند. آنهایی که رای دادهاند را نمیگویم. به هر حال این موضوع و سر فصل تنشزدایی با غرب در برنامههای آقای روحانی بود و در این میان هم تشخیص اینکه آمریکا یکی از موضوعات این تنشزدایی خواهد بود، کاری سختی نبوده است. البته این یک ارزیابی شخصی است. اما وقتی گروههایی با یک ارزیابی شخصی میروند و به سمت اتومبیل رئیس جمهور لنگ کفش پرتاب میکنند، قطعا من به عنوان یک نماینده مجلس هم حق دارم که نظر شخصیام را از برآوردی که دارم بگویم. الان دعوا بر سر این است. اگر هم بدون سند مشخص تا یک سال دیگر هم با مخالفان این نظر بحث شود، من میگویم که نظر مردم این است و آنها میگویند خیر، چیز دیگری است. اگر قرار است تکلیف در این خصوص مشخص شود باید برویم به سمت اینکه به طور شفاف بدانیم نظر عمومی چیست.
منصوری با تاکید بر ضرورت آزاد بودن اعلام نظر برای کارشناسان، پرسید: آیا مذاکره یک راه برای احقاق حقوق ایران هست یا خیر؟ اگر هست که ما میگوییم میخواهیم برای احقاق حقوقمان مذاکره کنیم. اگر چنین چیزی نیست باید مشخص شود راه رسیدن به این حقوق چه هستند و ما تا الان با رفتن این راهها چقدر به حقوقمان رسیدهایم. اینجا بحث سود و زیان است. بحث این است که مذاکره و حتی داشتن رابطه دیپلماتیک با آمریکا آیا به ضرر ماست یا به نفع ما؟ اینکه ما نتوانیم سرمایهگذار درجه یک برای صنعت نفت و گازمان جذب کنیم و مثلا قطر 11 برابر ما از میدان پارس جنوبی برداشت کند به نفع استقلال کشور است؟ ما در یک جا باید واقعیتهای سیاسی را بپذیریم.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس درباره ی مشکل نیروهای تندروی داخلی گفت: بحث نیروهای داخلی پیچیدهتر است. در آمریکا یک حزبی به نام جمهوریخواه وجود دارد و یک حزب دیگر به نام دموکرات که کلیت و موجودیت منسجمی دارند. وقتی یکی از این دو کلیت منسجم حملهای میکنند، کلیت منسجم دیگر با یک سیاست و روش و هماهنگی مشخص آتش توپخانه آنها را جواب میدهد. در ایران متاسفانه دولت آقای روحانی نتوانسته انسجام اینچنینی را برقرار کند. یعنی الان در مجلس یا بیرون از مجموعه انسجامی برای تقابل هماهنگ با این آتش ندارند. افرادی هستند که مانند بنده از دولت و اقدام دولت درخصوص آمریکا حمایت میکنند. اما این حمایت فردی است و در دل یک تاکتیک هماهنگ جلو نمیرود. مثل یک تیم به هم ریخته فوتبال است که هر کسی به سمتی میدود. چنین تیمی اگر بهترین بازیکنان را داشته باشد نمیتواند گل بزند. آقای روحانی باید به این موضوع خیلی دقت کند. یعنی اگر آقای روحانی در این قضیه دقت لازم را نداشته باشد و نتواند انسجام لازم را میان نیروهای هوادار سیاستش ایجاد کند، آتش توپخانه تیمهای رقیب موثر میشود و ایجاد چالش میکند. من صراحتا میگویم که حتی چنین وضعیتی امکان دارد کل مساله را هم دوباره تعلیق کند.
منصوری با بیان اینکه «آقای روحانی باید در این زمینه هم اصل 27 قانون اساسی را که در خصوص تجمع و راهپیماییهای قانونی است مدنظر قرار دهد»، درباره ی دلایلی که معمولا برای برگزاری تجمعات آورده می شود، تصریح کرد: الان که اجازه چنین چیزی داده نمیشود آیا آرامش برقرار است؟ همین جریان حادثه 22 بهمن قم و پرتاب کفش به سمت اتومبیل آقای روحانی در فرودگاه مهرآباد مگر چیست؟ اتفاقا دلیل این دست حوادث فعال نبودن این اصل قانون اساسی است. چون باعث میشود که این دست اقدامات به صورت غیر کنترل شده و مخرب بروز کند. چه اشکالی دارد یک روز مخالفان مذاکره با آمریکا مجوز تجمع در یک پارک را بگیرند و بروند آنجا نظرات خود را بدهند و روز بعد هم مجوز مشابهی برای موافقان مذاکره با آمریکا صادر شود؟ نیروی انتظامی مگر در کشور چه وظیفهای دارد؟ بنده به عنوان یک عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس میگویم که این وظیفه نیروی انتظامی است که از چنین تجمعاتی حراست کند. من از جایگاه یک عضو کمیسیون امنیت ملی میگویم و تصریح میکنم که فعال نبودن این اصل قانون اساسی تا الان بیشتر آرامش ما را رقم نزده است. اتفاقا این فرصت بسیار خوبی است که بتوانیم بدانیم جامعه چه نظری درباره این سیاست دارد. مگر هر روز که شما به عنوان خبرنگار به مجلس میآیید، مقابل درب مجلس تجمع نیست و همه آنها هم تجمع اعتراضی هستند؟ مگر اتفاقی در جریان این تجمعات میافتد؟ اگر این اصل احیا شود و آقای روحانی بتواند کاری کند که امکان برگزاری تجمع آسان شود دیگر کسی به سمت مسئول عالیرتبه کشور لنگه کفش پرتاب نمیکند. همان فرد میرود در یک تجمع آرام شرکت میکند و ایدهاش را میگوید. ما آرامش پلیسی نمیخواهیم، آرامش در کشور باید طبیعی باشد. پس وقتی کوچکترین امکانی برای عرضاندام برخی گروهها ایجاد میشود میبینیم جنجالی به پا میشود. من در مقام یک نماینده اصولگرای مجلس تاکید میکنم که این اصل باید احیا شود تا ما بتوانیم وارد شرایط جدیدی شویم. قطعا ما هم در مجلس از چنین اقداماتی که مطابق با قانون اساسی است، حمایت خواهیم کرد.
انتهای پیام