خرید تور تابستان

تورم 50 ساله شد! | ابداع یارانه پنیر و تخم‌مرغ در دولت هویدا!

سرویس مجله، انصاف نیوز: تولد تورم در پاییز 1353 تمام شئون تصمیم‌گیری‌های دولت هویدا را تحت تاثیر قرار داد اما هیچ‌کس گمان نمی‌کرد این تورم 50 ساله شود و ابتدا ریشه دولت طولانی‌مدت هویدا و سپس ریشه حکومت پهلوی را برکند و برای 4 دهه دیگر هم عمر کند و در همه این 50 سال، فقط در 2 سال، تک‌رقمی شود!

رئیس جمهور پزشکیان دوشنبه شب در مصاحبه‌ی تلویزیونی گفته است: پنج سال است که تورم 40 درصد را داشتیم و این فاجعه است.

تورمی که امروز شناسه کشور و شناس ایرانیان شده است، عمری 50 ساله دارد و از پاییز 1353 به اقتصاد ایران ضمیمه شده است. تا پیش از این، تورم به عنوان یکی از عوارض آشنای سیاست‌های اقتصادی در ایران هم شناخته‌شده بود و هر از گاه رخ نشان می‌داد اما دوره‌ای کوتاه‌مدت داشت و دامنه‌اش ظرف چند ماه جمع می‌شد. تورم پاییز 53 اما در شرایطی رخ داد که درآمدهای نفتی کشور در اوج بود، بنادر در حداکثر ظرفیت در حال تخلیه انواع کالاهای وارداتی بودند و شاه داشت برای اضافه پول‌های ناشی از فروش بیشتر نفت، نقشه تغییر برنامه ششم را می‌کشید.

در این شرایط ناگهان افزایش سطح عمومی کالاها و خدمات از کنترل خارج شد و چنان خارج شد که 50 سال دیگر هم دوام آورد! این اولین‌بار بود که بیماری هلندی با تمام عوارض شناخته‌شده‌اش در اقتصاد ایران خودنمایی می‌کرد.

دانش‌نامه ویکی‌پیدا آن را چنین توضیح می‌دهد: بیماری هلندی اقتصاد ایران از ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۶ یک عارضه در اقتصاد کلان ایران بود که در میانهٔ دههٔ پنجاه شمسی و در پی افزایش قیمت جهانی نفت در اثر جنگ اعراب و اسرائیل و اجرای برنامهٔ عمرانی پنجم بروز کرد و منجر به تورم شد. نقطهٔ آغاز این عارضه از کنفرانس رامسر دانسته می‌شود که در مرداد ۱۳۵۳  به ریاست محمدرضا پهلوی برگزار و منجر به دو برابر شدن حجم اعتبارات برنامه‌های عمرانی در ایران شد. پایان این عارضه نیز در زمان اتخاذ سیاست ریاضت اقتصادی توسط جمشید آموزگار، نخست‌وزیر وقت، در سال ۱۳۵۶ در نظر گرفته می‌شود که نقش مهمی در ایجاد نارضایتی عمومی و به وقوع پیوستن انقلاب سال ۱۳۵۷ داشت.

مرور نشریات عصر پهلوی نشان می‌دهد ارزیابی‌های اولیه دولت هویدا از تورم پاییز 53 نشان از امکان‌پذیری کنترل آن با چند سیاست مقطعی و موضعی داشت. از جمله این سیاست‌ها ابداع یارانه پنیر و تخم‌مرغ و چند کالای اساسی دیگر بود. البته دولت هویدا شاید مقصر نبود؛ همان‌روزها حداقل سه هیات اقتصادی از فرانسه، سوئد و فیلیپین در تهران در حال مذاکره با مقامات دولتی و بخش خصوصی بودند. در واقع همه نشانه‌ها، مقامات حکومت پهلوی را قانع می‌کرد که یک‌بار دیگر تورم پدید آمده که مقطعی است و به زودی از بین می‌رود.

این «ساده‌انگاری» در مسائل اقتصادی و اجتماعی، انعکاس روشنی در مطبوعات داشت و بنابراین عجیب نبود که «ندای ایران نوین»، ارگان حزب حاکم، بنویسد: «در جریان برگزاری سمپوزیوم خودکشی که در تهران برگزار شد، عنوان شد که خودکشی مخصوص کشورهای صنعتی است و چون کشور ما نیز روز به روز به‌سوی صنعتی‌شدن می‌گراید، خودکشی نیز بیشتر شده است که در حقیقت خودکش یک بیماری ماشینیزم است.»

بخشی از مشکل تورم پاییز 53 هم به افزایش قیمت‌های جهانی ربط داده می‌شد؛ روز جمعه، 24 آبان 53 (15 نوامبر 1974) قیمت جهانی هر اونس طلا از 184 دلار فراتر رفت و پیش‌بینی کارشناسان بورس‌های بین‌المللی از احتمال ادامه روند افزایش قیمت جهانی هر اونس طلا تا مرز 200 دلار هم حکایت داشت. این افزایش قیمت طلا، تاثیر مستقیم بر بازار کالا و خدمات کشورهای غربی داشت که از طریق واردات گسترده، اقتصاد ایران را هم متلاطم می‌کرد. محمدرضا پهلوی و به تبع او دولت‌مردان هویدا این تاثیر را «تورم وارداتی» می‌نامیدند.

بعدتر معلوم شد پهلوی دوم باور داشته این افزایش قیمت‌ها توطئه غرب برای زمین‌زدن او و خارج ساختن ایران از مسیر رسیدن به «دروازه‌های تمدن بزرگ» بوده است!

باری در اواخر آبان و در همه آذر 53، صحبت از سیاست‌های رفاهی دولت، بازدارندگی تورم و ترمیم حقوق و دستمزدها بود. نشریه «فریاد خوزستان» خبر داده بود که در لایحه تنظیم‌شده بودجه 54، دولت توجه زیادی به افزایش حقوق‌ها داشته است.

نشریه «ندای ایران نوین» ارگان حزب نخست‌وزیر، نوشته بود: سیاست رفاهی دولت برای مهارکردن قیمت‌ها و تثبیت نرخ کالاهای مورد نیاز مردم ابعاد تازه‌ای به‌خود می‌گیرد و با اعلام خبر تدوین لایحه‌ای که قریبا به مجلس می‌رود، دولت در تامین و تثبیت قیمت پنیر، تخم‌مرغ و کره که از کالاهای مورد نیاز روزانه مردم است، یک گام تازه‌ای را به سود اکثریت جامعه برخواهد داشت.»

در خبرهای تکمیلی گفته می‌شد «دولت… مابه‌التفاوت قیمت خریداری شده این کالاها و عرضه آن را که سالیانه بالغ بر میلیون‌ها تومان می‌شود، پرداخت خواهد نمود.»

خبر ابداع یارانه پنیر و تخم‌مرغ در دولت هویدا همان زمانی منتشر شد که خبرها و گزارش‌های گوناگونی درباره کمک ایران به کشورهای فقیر آسیایی و آفریقایی و تجلیل غرب از این اقدام در رسانه‌های کشور انعکاس یافته بود!

تورم 50 ساله ایران در دنیا نظیر ندارد! هیچ کشوری در جهان وجود ندارد که 5 دهه متوالی تورم 2 رقمی را تجربه کرده باشد

درخواست افزایش قیمت لوازم آرایش و سفر حج!

آذر ماه هنوز آغاز نشده بود که تشکر از و تذکر به دولت مطبوعات را فراگرفت. علی‌اصغر امیرانی در مجله خواندنیها نوشت: «در گرماگرم توسعه تورم جهانی و افزایش روز به روز نرخ‌ها در ایران و جهان، از کارهای بسیار خوب و به‌مورد و سودمند دولت و دستگاه به‌حال مردم، یکی هم تثبیت بهای بعضی کالاهای مورد نیاز عمومی و خدمات می‌باشد. این قبیل کالاها و خدمات که بدون آن‌ها زندگی غیرممکن است و سود آن به اکثریت مردم کم‌درآمد و دارندگان درآمدهای متوسط می‌رسد، حداکثر از شمار انگشتان دو دست تجاوز نمی‌کند نظیر نان و آب و برق و قندوشکر و برنج و روغن و گوشت و دارو و کتاب‌های درسی…»

امیرانی با ابراز امیدواری به این‌که کاغذ هم مشمول تثبیت قیمت شود، نوشته بود: «تا این‌جا و کمی کمتر یا بیشتر از آن، کاری است که اگر قسمت اعظم درآمد عمومی مملکت هم صرف آن شود کسی یارای اعتراض به آن را ندارد، ولی همین‌که دایره این تثبیت و تحلیف و تسهیل از حدود نیازمندی‌های عمومی تجاوز کرد و دولت با پرداخت مابه‌التفاوت قیمت از بودجه مملکت، مرخ عطریات و لوازم آرایش یا هزینه مسافرت مردم را به خارج مصنوعا پایین نگه داشت و یا رایگان کرد، این دیگر کمک به نیازمندی‌های عمومی و اکثریت مردم نیست و اگر اسراف و تبذیر نباشد، چیزی در ردیف کمک بلاعوض می‌باشد که مردم را بدعادت می‌کند.»

در ادامه سردبیر خواندنیها توضیح داده بود که ابتکار دولت در پرداخت یارانه پنیر و تخم‌مرغ و کره خیلی خوب است اما هویدا و همکارانش باید نرخ‌های دیگر را آزاد و هم‌تراز نرخ‌های جهانی کنند. او استدلال کرده بود که دلارهای نفتی دارایی بین‌النسلی است و دولت حق ندارد به کالاهای غیرعمومی و با مصارف خاص یارانه بدهد؛ عطر و لوازم آرایش، سفر حج و قبر از این جمله بود.

مردم هم مقصرند!

مطبوعات تلاش می‌کردند توجیهی برای این افزایش قیمت‌های مهارنشدنی پیدا و مخاطبان خود را راضی کنند. برای نمونه، مسعود مهاجر در روزنامه آیندگان و ذیل تیتر «درآمد مردم هرقدر بالا برود در شکم افزایش قیمت‌ها فرومی‌رود» نوشته بود سرعت افزایش جمعیت در جهان بیش از سرعت افزایش تولید است و همین باعث کمبود شده. نوشته بود گرانی‌ها در ایران کمتر به دلیل افزایش جمعیت و بیشتر به دلیل فعالیت‌های گسترده در سطح کشور است: «بیشتر مسائل از آن‌جا می‌زاید که ایرانیان در پناه کوشش‌های بیشتر… هر روز پول بیشتری در جیب خود می‌یابند و چون اصولا پس‌انداز کردن در ایران ما با همه آمارهایی که بانک‌ها می‌دهند، هنوز یک خصلت عمومی نشده است، اکثر این پول‌ها روانه بازار می‌شود.»

در فراز آخر این نوشته هم آمده بود: «اگر بتوان مردم را متقاعد کرد که گرانی را خود می‌سازند، باید اندیشید بی‌کمک آن‌ها نیز دولت کاری از پیش نخواهد برد، چنان که نبرده است.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا