خرید تور نوروزی

اثرات طبیعت‌گردی بر سلامت روان | فقط دو ساعت در هفته!

هادی صمدی، مدرس فلسفه در کانال تلگرامی خود (تکامل و فلسفه) نوشت: «کمتر کسی است که نداند گشت و گذار در طبیعت اثرات روان‌شناختی مثبتی برای کودکان دارد. البته کمتر کسی ممکن است موافق آن باشد که گفتن این سخن تکراری ارزش عملی چندانی داشته باشد. اما واقعاً اثر دارد. بنابراین هر پژوهشی را که شاهدی بر این سخن است حتماً بخوانید. اثرات آن در ناهشیار می‌ماند و نتایج عملی آن رفتن بیشتر به طبیعت است.

به ویژه این پژوهش جدیدی که در جاما منتشر شده نتایج بسیار جالبی را هویدا می‌کند زیرا تمامی بهانه‌ها را از افراد تنبل می‌گیرد چون نشان می‌دهد حتی گذراندن فقط ۲ ساعت در هفته در فضای باز برای دانش‌آموزان مفید است.

نکته مهم آنکه دانش‌آموزانی که بیشترین نشانه‌های افسردگی و اضطراب را داشتند از حضور در فضای باز بیشتر سود بردند. به عبارتی راه درمانی بسیار سهل‌الوصولی در اختیار والدین است؛ و کاملاً ضروری‌ست که مدارس نیز برنامه‌ی حضور در طبیعت را بسیار جدی بگیرند. چه بسیار پدر و مادرانی که طی هفته بیش از این زمان می‌گذارند و کودک مضطرب و افسرده را در ترافیک شهرها از یک کلاس به کلاس دیگر، یا از مطب یک روان‌شناس به مطب روان‌شناس دیگر می‌برند اما او را به طبیعت نمی‌برند.

نتایج مثبت همین کار ساده طی سه ماه فایده‌های خود را نشان داد: مجموعاً فقط ۲۴ ساعت در یک فصل!

یکی از نویسندگان مقاله می‌گوید که اتفاقاً محروم‌ترین، آسیب‌دیده‌ترین، و آسیب‌پذیرترین کودکان اغلب از همین تلاش‌های بسیار کوچکِ کمکی، بیشترین سود را می‌برند.

به‌زیستی کودکان محصول فعالیت والدین است. توصیه‌ی این مقاله به والدینی که خود بیش از حد استرس دارند، به شدت مشغول‌اند و وقت ندارند، و شاید حتی به طور ناآگاهانه و غیرعمد برای سرگرم کردن کودک خود بیش از حد متعارف از گوشی همراه و کامپیوتر و سایر صفحات نمایشگر بهره می‌گیرند این است که لااقل طی هفته چند باری جبران مافات کنند و بچه را به طبیعت، یا لااقل پارک ببرند.

پژوهش‌های دیگر نشان می‌دهند کودکان روستا کمتر از کودکان شهر افسرده می‌شوند. و از سوی دیگر روزانه هزاران نفر از روستا به حاشیه‌ی شهرها مهاجرت می‌کنند.

کافی‌ست این دو داده را یکجا درنظر گیریم تا روند به‌زیستی در آینده را بهتر رصد کنیم: افسردگی و اضطراب رو به افزایش است و کم‌کم تبدیل به حالت هنجار می‌شود و برای انسان‌ها “طبیعی” به نظر خواهد رسید. در مواردی طی تاریخ تکاملی انسان شاهد آن بوده‌ایم که آنچه‌ تبدیل به “هنجار” شده به مرور زمان، و معمولاً طی بازه‌های زمانی طولانی، روند گذار به “طبیعی” شدن را پیموده است.

اما ضرورتی نیست که همواره این زمان‌ها طولانی باشند. چه بسا طی چند دهه شاهد تغییرات بزرگی در سرشت انسان باشیم. سرشت انسان به همان میزان که تابع زیست‌شناسی‌ست متأثر از شرایط بیرونی است. و البته طی فرایند هم‌تکاملی ژن-فرهنگ تأثيرات عوامل فرهنگی (بیرونی) در زیست‌شناسی انسان قابل رصد کردن است.

دو کار می‌شود کرد: منفعلانه پذیرای روندهای منفی شد (عملی که اکثریت انجام می‌دهند)، یا فعالانه برای خود و اطرافیان کاری کرد (عملی که توسط اقلیتی که برای زندگی ارزش قائل‌اند، و قدرت “نه گفتن” به هنجارهای منجر به بدزیستی را دارند، انجام می‌شود).

پژوهش یاد شده نشان می‌دهد که اتفاقاً نیاز به کارهای خیلی عجیب و اقدامات رادیکالی مانند بازگشت به طبیعت و زیستن در حواشی رودخانه‌ها، از جنس اقدامات هنری دیوید ثورو، نیست. کافی‌ست ساعاتی را در طبیعت و پارک بگذرانیم و با طبیعت، درختان، بوته‌ها، جانوران، و سنگ‌ها اشتی کنیم. البته خود این اقدام نیز چندان ساده نیست.

شکستن عادات رفتاری کاری سخت است. معتادان به مواد مخدر بهتر از هر کسی این را می‌دانند. اما وقتی با قدری زحمت عادات رفتاری جدید را کسب کنیم و از عادات رفتاری جدید پاداش بگیریم می‌توانیم بگوییم در مسیر به‌زیستی قرار گرفته‌ایم. مسیر به‌زیستی مسیری با شیب ملایم است و از جنس برنده‌شدن در مسابقات بخت‌آزمایی نیست که در زمانی کوتاه تغییراتی شدید ایجاد کند.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا