دانشگاه آزاد؛ مرکز قدرت یا مرکزی علمی – فرهنگی
انصاف نیوز، امضا محفوظ:
برای افرادی که وقوع انقلاب اسلامی همزمان با دوران نوجوانی و جوانیشان بوده است این فرصت فراهم شد که در متن روند وقایع و تحولات انجام شده در سی و چند سال گذشته بوده ایم و می توان گفت که در این گذر به تجربیات بسیار با ارزشی از وقایع تلخ و شیرین دست پیدا کرده ایم، که گر چه در بسیاری از موارد از آزمون و خطا حاصل شده است ولی سرمایه و میراث مهمی جهت انتقال به نسل های بعدی است تا بر اساس آن بتوانند سرنوشت و آینده بهتری را برای این کشور و مردم آن رقم بزنند. اصولا یکی از مواردی که در طی این مدت به وقوع پیوسته است بحث تاسیس نهاد ها، سازمان ها و ارگان های دولتی و غیر دولتی بوده است به گونه ای که بسیاری از این نهادها خلق شدند و بعضی از آن ها نیز که از رژیم قبلی باقی مانده بودند به اشکال مختلف دچار تقییرات اساسی شدند. به هر حال این نهادهای جدید و یا تغییر شکل یافته نیازمند تعریف سازماندهی و تشکیلاتی بودند که با توجه به اینکه که سازماندهی قبلی نداشتند در طول سالیان پس از انقلاب دچار سعی و خطاهای بسیاری شدند و بعضا نیز هنوز جایگاه اجتماعی و سازمانی خود را نیافته اند. یکی از این سازمان ها دانشگاه آزاد اسلامی است که هم اکنون نقش بسیار مهمی در کشور پیدا کرده است.
به گزارش انصاف نیوز، مطابق آخرین آمار سرمایه مادی دانشگاه آزاد به بیش از 250 هزار میلیارد تومان بالغ می شود. ضمن اینکه سهم این دانشگاه از جمعيت دانشجويي كشور حدود 36 درصد می باشد. به گونه ای که با گسترده شدن فعالیت دانشگاه آزاد، این دانشگاه به مرکز قدرت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور تبدیل شد و در این میان، طیفهای مختلفی به دنبال نزدیک شدن به این کانون قدرت و تأسیس شعبهای از این دانشگاه در شهرستان، شهر و یا بخش محل اقامت یا زادگاه خود بودند تا موجبات تقویت و افزایش حوزه ی نفوذ اجتماعی خود را در میان توده مردم فراهم کنند.
آن چیزی که در نگاه اول برای هر شهروند ایرانی از نام دانشگاه آزاد متصور است سردرهای بسیار مجلل و با شکوه در دل بیابان ها، روستاها و شهرستان های کوچک و حاشیه شهرهای بزرگ است که هزاران هکتار زمین را در داخل حصاری جای داده است که بنا به گفته افراد محلی تا چشم کار می کند متعلق به دانشگاه است. کم کم و به تدریج با گسترش فعالیت های عمرانی ساختمان های متعددی در این زمین ها ساخته شد. به هرحال اولویت اصلی دانشگاه آزاد از منظر مردم یک بنگاه اقتصادی است تا محلی که بتوان بر اساس معیارهای استاندارد نام دانشگاه بر روی آن گذاشت.
تاسیس دانشگاه تربیت مدرس و پیشرفت آن بعد از انقلاب به عنوان نهادی تازه تاسیس می تواند با تاسیس دانشگاه آزاد از بعضی ابعاد مقایسه شود. این دانشگاه در مجموع موفق بوده است و توانسته است به رسالت و اهداف مورد نظر خویش دست پیدا کند. شاید بهترین دلیل آن است که تشکیل، ساختار و کلیه فعالیت های این دانشگاه دولتی تحت نظارت مستمر وزارت علوم بوده است و اهداف غیر علمی و غیر آکادمیک منجر به رشد قارچ گونه آن نشده است. ولی متاسفانه دانشگاه آزاد با اتکا به نهادهای قدرت از نظارت ها همیشه به دور مانده است. ابتدا در نوشتن این مطلب تردید وجود داشت ولی صحبت های آقای سید حسن خمینی ( از اعضای هیئت امنا) خود گواه این مدعاست. “به گفته ایشان باید فضای با نشاط علمی پدید بیاوریم و اجازه بدهیم افراد با شجاعت حرف هایی که می خواهند بزنند. چرا باید رده دانشگاه آزاد در دنیا ۵ هزار و ۳۰۰ باشد که این یعنی یکی از آخر. و وی می افزاید شاید یکی از علل، این باشد که اخلاق علمی در محیطهای دانشگاهی کمرنگ شده است”.
به این نکته ظریف باید توجه کرد که دانشگاه آزاد اگر تمامی زمین های این کشور را نیز در اختیار داشته باشد، امتیازی در رنکینگ جهانی نخواهد گرفت. با توجه به اینکه جامعه ی بشری امروز تمامی پیشرفت خود را مدیون علم و دانش می داند دانشگاه را به عنوان خانه و مکانی برای علم آموزی و فن آوری که متشکل از افراد فرهیخته و علم پرور است تعریف کرده است. این افراد تعاملات و روابط و ضوابطی را در داخل خود تعریف کرده اند که ما نمی توانیم در تاسیس دانشگاهی جدید آن ها را نادیده بگیریم. دانشگاه فقط محدود به ساخت کلاس درس و آزمایشگاه نیست و تمامی عناصر لازم برای تشکیل چنین مجموعه ای باید مکمل همدیگر باشند. افزایش دو برابری دانشگاه ها و دانشجویان کشور در دولت نهم و دهم افتخار نیست زیرا هر عقل سلیمی می داند که گسترش بی رویه آموزش عالی جز تضعیف بنیان علم و تربیت محققانی که کارایی لازم را نداشته باشند، نتیجه دیگری نخواهد داشت. از طرف دیگر امروزه به عینه شاهدیم که چنین رویه هایی منجر به بی اعتبار شدن تحصیلات عالیه شده است و هر کسی به راحتی می تواند به طرق غیر قانونی مدرک گرفته و حتی به دانشمند و محقق برتر نیز برسد. بهر حال با توجه به اینکه نمی توان تاثیرات عمیق فرهنگی و اجتماعی دانشگاه آزاد را در کل کشور در نظر نگرفت ولی علی ایحال و با توجه به فرمایشات آقای سید حسن خمینی باید “کار دانشگاه را بازشناسی کنیم و ببینیم معضل امروزمان چیست و آن را به رسمیت بشناسیم و بعد از آن علت یابی کنیم که ببینیم مشکل از کجاست. بعد از آن راه حل را پیدا کنیم و با همت و شجاعت کارها را انجام دهیم.”
لذا به جهت بررسی مشکلات و با توجه به سرمایه مادی عظیم این دانشگاه به نظر می رسد که می توان دانشگاه آزاد را به قطب مهمی در توسعه ی علم و فن آوری نه تنها در کشور، بلکه حتی در سطح بین المللی نیز تبدیل کرد. در این رابطه موارد زیر باید در نظر گرفته شود:
1- دانشگاه آزاد باید از مرکز قدرت سیاسی – اجتماعی – اقتصادی دوری گزیده و صرفا فعالیت هایش را در زمینه ی توسعه ی علم و فن آوری محدود کند. از تبعات چنین تصمیم مهمی آن خواهد بود که دیگر با تغییر دولت ها و افراد کسی به دنبال مصادره کردن آن به عنوان قدرت سیاسی – اجتماعی – اقتصادی نخواهد بود.
اعضای هیات رییسه ی دانشگاه نیز حتی المقدور از همین مجموعه انتخاب شوند. در حال حاضر رییس و حتی بسیاری از معاونان، از اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی و حتی از کارمندان وزارتخانه های مختلف و مراکز دیگر به دانشگاه آورده شده اند.
2- یکی از ضعف های دانشگاه آزاد بحث اعضای هیات علمی تمام وقت است. به گونه ای که این اعضا در محل دانشگاه حضور مستمر و پیوسته ندارند. در حال حاضر بسیاری از اعضای هیات علمی حق التدریس را دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی تشکیل می دهند. حتی اعضایی نیز که به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه آزاد شناخته می شوند فقط در زمان تشکیل کلاس های خود و حداکثر دو یا سه روز در محل واحد حضور دارند و در بقیه موارد به مشاغل دیگر مشغولند. از طرف دیگر اعضای هیات علمی بازنشسته دولتی نیز که در دانشگاه آزاد استخدام شده اند نیز به سبب کهولت سن کارایی لازم را نداشته و صرفا با انگیزه مادی به این مجموعه پیوسته اند.
3- دانشگاه آزاد باید بر اساس رویه اعتدال که جناب آقای رفسنجانی نیز بر آن تاکید داشته اند اهمیت بسیار زیادی برای دانشجویان و فرزندان این مرز و بوم قایل شود. صرفا اعطای یک مدرک به دانشجویان نمی تواند رسالت این دانشگاه باشد. بلکه دانشگاه آزاد باید محیطی را فراهم کند که رشد و تعالی دانشجویان بر اساس معیارهای فرهنگی و ملی شکل بگیرد. لذا حفظ کرامت انسانی، پرهیز از تبعیض های ناروای جنسیتی و احترام به دانشجویان باید به رکن مهمی در دانشگاه تبدیل شود.
4- دانشگاه آزاد باید به طور کلی نسبت به توقف پذیرش بیشتر دانشجو متعهد شود. باید نسبت به توسعه ی واحدهای خود تجدید نظر کند. از طرف دیگر بایستی تمامی امکانات لازم را برای آموزش و پژوهش دانشجویان را به ویژه در مورد تحصیلات تکمیلی فراهم کند.
به امید آن که قبولی فرزناندمان در دانشگاه آزاد را با افتخار اظهار کنیم. به امید آنکه با شنیدن نام دانشگاه آزاد یاد ثروت و قدرتش نیفتیم. به امید آن که مسئولان دانشگاه آزاد را به شان و مقام دانشگاه تهران برسانند و همه فارغ التحصیلان به مدرک خود و کارایی شان افتخار کنند.
انتهای پیام