علت و راه حل ناترازی بانک ها چیست؟
مهدی مستفید در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «علت و راه حل ناترازی بانک ها» می نویسد:
چند وقتی است در پاسخ به دلیل امتناع برخی بانک ها به پرداخت وام بخصوص در بخش تولید به ناترازی سپرده ها و وامهای بانکی اشاره می شود و برخی از مسئولین نیز با وعده تامین اعتبارات دولتی برای این مشکل بانکداری کشور نسخه می پیچند.
راستی چرا این ناترازی و ناتوانی بانکها در تامین نقدینگی تولید و بازار به وجود آمده است و مسئولین بانکها و دولت چه راهکاری برای حل آن دارند؟ چند مورد در وقوع این مشکل می تواند مد نظر قرار گیرد که در ذیل مورد اشاره قرار می گیرد:
۱- فاصله زیاد نرخ تورم و نرخ بهره: در حالی نرخ بهره در ایران زیر ۲۵ درصد است که شاهد تورم ۴۰ درصدی هستیم که این امر سپرده گذاری بانکی را نه تنها غیر اقتصادی که حتی عملی سفیهانه جلوه می دهد که در نهایت به کاهش شدید سپرده گذاری منجر می شود.
۲- جذابیت وام بانکی برای عموم و افزایش شدید تقاضا نه برای سرمایه گذاری در تولید، بلکه برای تبدیل آن به سرمایه های غیر ریالی و سود بردن از اختلاف نرخ تورم و نرخ بهره!
۳- کاهش اعتماد به اعتبار پول ملی: استمرار تورم بالا باعث شده است که اعتماد عمومی به پایداری اعتبار پول ملی آسیب ملموسی ببیند که در نتیجه آن مردم از نگهداری سرمایه خود به شکل ریال حتی در بازه زمانی کوتاه امتناع می کنند و تمایل دارند در سریع ترین زمان ممکن پس انداز خود را به ارز و طلا و کالاهای دیگر تبدیل کنند که این به نوبه خود موجب کاهش شدید حجم بازار ریال و کاهش رسوب اندوخته های ریالی در بانکها می شود.
۴- مالیات بندی بد ضابطه و گریز مردم از تبادلات بانکی: تعیین مالیات های بد ضابطه به فعالیتهای اقتصادی مردم با نظارت بر تبادلات بانکی موجب گریز فعالین اقتصادی از شبکه بانکی و روی آوردن آنها به تبادلات مالی غیر ریالی و خارج از شبکه بانکی شده که پیش بینی می شود در سالهای آتی شدت بیشتری نیز بگيرد.
۵- عدم توجه به مشتری مداری در بانکهای دولتی: مدیران بانکهای دولتی همانند بانکهای خصوصی و حتی خصولتی، قادر به ارائه خدمات مناسب و مبتکرانه به مشتریان خود نیستند که این امر موجب جذب مشتریان با بانکهای دیگر و حتی کارگزاران بورسی شده است.
علمای اقتصاد گفته اند که تورم بالا و مستمر و اتخاذ سیاستهای مالی بدون توجه به همه جوانب آن می تواند ساختارهای اقتصادی را دستخوش تعییر کند که نابودی نظام بانکی کشور نیز یکی از آنهاست؛ البته شبکه های فساد که به انحاء مختلف منابع بانکی را به غارت می برند نیز می توانند نقش مهمی در ایجاد ناترازی ها داشته باشند که به جای خود قابل بررسی هستند.
نکته قابل تأمل این است که علی رغم واضح و مبرهن بودن این نکته که منشاء ناترازی های بانکی تورم است و منشاء تورم خرج بیش از دخل دولت می باشد، ولی تاکنون هیچ کس (نه بانکها و نه حامیان آنها) الزام دولت به کنترل تورم را خواستار نشده اند بلکه اغلب خواستار اعتبارات باعوض و بلاعوض از دولت بوده اند که خود منجر به تشدید تورم می شود! یعنی عملاً راهکار دولت و بانکها در برابر ناترازی های بانکی، تزریق مسکنی اعتباراتی بوده که به سرعت به اعتیاد و زوال سیستم بانکی منجر می شود.
انتهای پیام