خرید تور تابستان

گلشیفته‌سازی پیمان معادی!

آیا فضای امن فکری فرهنگی سرلوحه برنامه نامزدهای ریاست‌جمهوری هست؟

به گزارش ایسنا، حسین هاشم‌پور در ایران آرت نوشت: «نسخه تندروها دیگر لو رفته. آنها برای هنرمندانی که دگراندیش می‌خوانند و زمینه فعالیت‌شان فراتر از مرزها می‌رود یک پیشنهاد روشن دارند: «مهاجرت از ایران»

یک:

«… نوروز دو سال قبل وسایلم را جمع کرده بودم، حتی چمدانم را بسته بودم و می‌خواستم بروم…»

این جملات تلخ اصغر فرهادی است که سیزدهم اسفند در آیین تقدیرش به پاس دومین اسکار در موزه سینما گفت و رفت.

کیست که نداند «فرهادی» تنها کسی نیست که زیر فشارهای دلواپسانه و اتهام‌های باورنکردنی از جنس «دیوث»نویسان به ترک میهن سوق یافت؛ راهی که «سوسن تسلیمی» ، «بهرام بیضایی» و بسیاری دیگر به جبری از همین جنس تن دادند.

دو:

فراموش نکردیم روزی که گلشیفته فراهانی برای ایفای نقش در «مجموعه دروغ‌ها»ی ریدلی اسکات و همبازی شدن با دی‌کاپریو رفت، قصد مهاجرت نداشت. او برگشته بود، بماند. حتی این حضور سینمایی را رسانه‌ای هم نکرد بلکه مرور زمان سبب شود تنوره آتش داغ بعضی‌ها اندکی سرد شود اما همین تندروها با به جریان انداختن نسخه معمول‌شان، سناریویی را کلید زدند تا خانم فراهانی تاب ماندن در سرزمین مادری نیابد؛ خاطرتان باشد همان روزها چهره‌های دلسوزی خواهان تلطیف فضا و امکان بازگشت این بازیگر شدند اما نقشه تندروها غیر این بود و ابزار تحقق آن را هم داشتند.

سه:

اکنون گویا نوبت به پیمان معادی رسیده است. حمله دوباره رسانه‌های تندرو به پیمان معادی این گمانه را قدرت بخشیده که آنها می‌خواهند معادی را هم مجبور کنند نوشداروی مهاجرت بنوشد. این فشار از فیلم «کمپ ایکس ری» آغاز شد و این روزها به واسطه نقش‌آفرینی او در «ساعت ۱۳: سربازان مخفی بنغازی» به اوج خود رسیده است.

چهار:

آیا این روزها، در یکی از سیاسی‌ترین ادوار ایران، سیاستمداری هست به چنین چالش‌های جامعه هنری بیندیشد؟

فرار مغزها در عرصه فرهنگ با شگردهای ناامن‌سازی فکری هنرمند و ناسزاگویی و تهمت‌افکنی خزنده و رونده پیش می‌رود و یکی مثل فرهادی می‌گوید: «دعا کنید خدا توانی به من بدهد که با این حاشیه‌ها باز برگردم.»

ناگفته هم نماند چنین رویکردی درباره بزرگانی مانند عباس کیارستمی، هوشنگ گلشیری، محمود دولت‌آبادی، آیدین آغداشلو و خیلی‌های دیگر هم جواب نداد. آنها ناملایمات و ناسزاها دیدند و شنیدند اما ایستادند و ماندند. البته این توقعی است که نمی‌توان از همه داشت؛ آن هم در سرزمینی که قرار بود هنر قدر ببیند و هنرمند بر صدر نشیند.

حال در چنین هنگامه‌ای این پرسش بدیهی است که آیا فضای امن فکری فرهنگی سرلوحه برنامه نامزدهای ریاست‌جمهوری هست؟»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. بر همه آشكار است كه عمده اين مهاجران دغدغه شان از جنس مشكلات ميهن و مردمش نيست و چه خوب آن را در خارج به نمايش كشيده اند امثال گلشيفته ها كه دست از بي پروايي برداشته و گرفتار چنان گسيختگي و گسستگي فرهنگي شده و تبديل به آش شله قلمكاري شده اند كه همپالكي هايشان هم از بوي تعفنشان گريزانند. اين مايه هاي شرمندگي و خفت بهتر است كه بروند و شرشان را از سر اين خاك پاك بردارند!
    ملت ما گرسنه ايفاي نقش دست چندم يك نابازيگر دست چندم در يك فيلم يا سريال دسته چندم هاليوود و كن و غيره نيست كه دست و پايش براي رفتنشان بلرزد و دلش راي آروغ هاي روشنفكري آن ها تنگ شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا