توصیه آیتالله هاشمی به نامزدی ظریف و جهانگیری
متن گفتگوی «غلامعلی رجایی» مشاور مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی با سایت رویداد24 در پی می آید:
آیتالله هاشمی در رابطه با شورای شهر تهران و حضور یاران، دوستان و مشاورناشان در این انتخابات توصیهای کرده بودند؟
آیتالله هاشمی مردم را صاحبان و حامیان اصلی انقلاب میدانستند. نظر آیتالله هاشمی درباره شورای شهر تهران نظر بسیار روشنی است. نظر آیتالله هاشمی در رابطه با رد صلاحیتها در انتخاباتی که مطرح بود این بود که نباید بهگونهای عمل شود که حق انتخاب مردم محدود شود اما باید سازوکار بسیار دقیق و سنجیدهای نیز ثبتنام داوطلبان شوراها وجود داشته باشد که شاهد نمایش مضحکی همچون ثبتنام بعضی اشخاص در این دوره و دورههای قبل ایام انتخابات ریاست جمهوری نباشیم. جالب است که شورای نگهبان از 1636 نفر، رقم آخر را محاسبه و 6 نفر را قبول کرد و 1630 نفر را رد کرد. آیتالله هاشمی در رابطه با انتخابات شورای شهر تهران معتقد بودند این انتخابات مهم است اما دراینباره مطلب خاصی به ما نگفتند. درزمان حیات آیتالله هاشمی بنده چنین تصمیمی هیچگاه نداشتم و بعد از ارتحال ایشان به من پیشنهاد شد فکر کردم و تصمیم گرفتم در انتخابات شورای شهر شرکت کنم و تجارب بیش از 4 دهه فعالیتهای خویش را در اختیار مردم و نهادهای مدنی قرار دهم.
در شورای شهر چهارم تهران تعداد قابل توجهای از اصلاحطلبان حضور دارند و در آخر شاهد یک شهردار اصولگرا هستیم آیا در انتخابات شورای شهر پنجم تهران با همان سازوکار سابق پیش خواهید رفت یا بهگونهای دیگر عمل خواهد شد؟
در چند هفته قبل دو ملاقات با جناب آقای سید محمد خاتمی داشتهام؛ دراینباره گفتوگو کردیم. ایشان میفرمودند که انتخاب لیست اصلاحطلبان برای انتخابات شورای شهر پنجم تهران موشکافانه و دقیق خواهد بود و ترکیب شورا بر اساس سازوکار تخصص و تعهد و سلامت تشکیل خواهد شد. اطلاع دارید فراخوانی داده شد تا هر فرد که مایل بود در لیست اصلاحطلبان قرار گیرد فرمی را تکمیل و سوابق و تخصص خویش را در آن ذکر نماید. شنیدهها این را میرساند که بیش از 800 نفر در این فراخوان شرکت کردهاند. این تعداد توسط گروهی غربالشده و در گزینش نیمهنهایی به 42 نفر خواهند رسید و در آخر 21 نفر را انتخاب خواهند کرد. تصور بنده بر این است که ژنرالهای اصولگرایی به لطف حضور حداکثری مردم از شورای شهر پنجم تهران حذف خواهند شد، یا حداکثر یک یا دو نفر از آنها به شورای شهر پنجم تهران راه خواهند یافت.
آیا همانند دوره دهم انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران که تمام 30 نفر لیست امید به مجلس شورای اسلامی راه یافتند؛ در انتخابات شورای شهر پنجم تهران هم هر 21 نفر به شورای شهر تهران راه خواهند یافت؟
بعد از درگذشت آیتالله هاشمی، عزم مردم در پشتیبانی از لیست اصلاحات بیشتر خواهد شد. بهنوعی این حس وجود دارد که گویی مردم احساس میکنند باید دین خود را به آیتالله هاشمی اینگونه ادا کنند. بنده فکرمیکنم نتیجه این انتخابات هم به نفع اصولگرایان، نیست و دوستان باید پسازاین انتخابات مدتی به مرخصی بروند و استراحت کنند.
فرم شورای عالی اصلاحات را برای دوره پنجم انتخابات شورای شهر تهران تکمیل کردهاید؟
بله. تأییدیه هیئت نظارت بر پنجمین دوره انتخابات شورای شهر تهران را نیز برای شورای عالی اصلاحطلبان فرستادهام.
اگر در لیست نهایی اصلاحات برای پنجمین دوره شورای شهر تهران قرار نگرفتید نظر نهایی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات را میپذیرید؟
بنده به وفاق و همافزایی جمعی معتقد هستم. قطعاً از لیست اصلاحات و نظر شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات تمکین خواهم کرد.
در بین سیاسیون ایران مشهور است که آیتالله هاشمی و افراد نزدیک به آیتالله هاشمی پراگماتیسم بودند، آیا در شورای شهر پنجم تهران نیز عملگرایی را مدنظر دارید؟
در این چند سال گذشته شرایطی پیش آمد که اصلاحطلبان از تمام طیفها از طرفداران آیتالله هاشمی تا حجتالاسلام سید محمد خاتمی گرفته در زیر یک پرچم به دور هم گرد آمدند؛ برای نمونه در هفتههای قبل شاهدیم حسین مرعشی از حزب کارگزاران بهاتفاق آقای موسوی لاری به دیدار رئیسجمهور میروند تا نظر تائید ایشان را در ثبتنام آقای جهانگیری برای انتخابات ریاست جمهوری و بهعنوان کاندیدای پوششی بگیرند و موفق هم میشوند. این همگرایی دستاورد کمی نیست. در جبهه رقیب این همگرایی اصلاً دیده نمیشود. شما دیدید در جبهه اصولگرایان جمنا چه کرد و بعضی از اصولگرایان با آنچه کردند. این همپیمانی و همگرایی دو گرایش اعتدال و اصلاحات در اسفند 94 باعث شد ژنرالهای ستارهدار اصولگرایی حذف شوند. باید کاملاً مراقب بود شورای شهر پنجم تهران سیاسی نشود. برای رفتن در شورای شهر تهران باید پالتو سیاست را از تن درآورد و فردی کنشگر و پراگماتیسم شد. باید بهسلامت شهر تهران، محیطزیست و مهمترین مسئله آن یعنی ترافیک اندیشید و تدبیری جست. بنده چند سال پیش که به اسلامآباد پاکستان سفرکرده بودم شنیدم افراد بدون مجوز پلیس و حکومت نمیتوانند شب یا روز از شهر یا روستایشان به اسلامآباد اسبابکشی کنند؛ اما تهران بی دروپیکر شده است شبانه بهراحتی 10 هزار نفر میتوانند به آن وارد یا خارج شوند الآن حاشیههای شهر تهران یا بعضی از مناطق جنوب شهر در نیمههای شب تقریباً به حال خود رها میشود مناطقی که مملو از بزهکاران و معتادان است.
چرا با تمام مشکلات شهرداری تهران از املاک نجومی، استخدامهای نجومی، بدهیهای کلان و حادثه پلاسکو شهردار تهران استیضاح نشد؟ در شورای شهر پنجم تهران چه راهکاری برای آن دارید؟
شورای شهر پنجم تهران شباهتهای بسیاری با دولت تدبیر و امید خواهد داشت که خزانهای خالی را با کلی بدهی تحویل گرفته بود؛ بنده در اوایل دولت تدبیر و امید ملاقاتی با وزیر سابق ارشاد جناب آقای جنتی داشتم که میگفت هفت ماه از سال مانده است و بودجه وزارت پیشخور و هزینه شده است. ایشان میگفت بودجهای نداریم و با نشان دادن کف دست خود گفت وزیر قبلی بودجه را لیسیده و رفته است. شورای شهر پنجم تهران هم میراثی اینچنینی دارد. باید اجازه داد شورای شهر پنجم تهران تشکیل شود تا این مسائل بیشتر روشن بشود شورای جدید حتماً راه سختی در پیش دارد. از اولین تصمیماتی که شورای شهر پنجم تهران باید کلید آن را بزند مطرحشدن دوباره پرونده املاک نجومی و بعضی هزینه کردهای بیمورد است. من واقعاً دلایل رد شدن پیشنهاد تحقیق و تفحص در شهرداری تهران را در مجلس نمیفهمم. در شورای جدید حتماً دوباره باید این مسئله به جریان بیافتد.
همگرایی شهردار تهران و دولت چه پیامدهایی میتواند داشته باشد؟
اگر به شورا راه بیابم پیشنهادی را مطرح میکنم که شهردار جدید تهران عضو دولت شود؛ شهرداری تهران تنها مسئول اداره امور کلانشهر مهمی همچون تهران نیست مستقیم با 10 وزارت خانه در ارتباط است و به نظر من باید عضوی از کابینه شود. این همگرایی در دوران سازندگی و دوران اصلاحات نتیجههای مثبت خودش را به بهترین شکل نشان داده است.
صف آرایی نامزدهای جریان اصلاح طلب و اعتدالی شامل آقایان روحانی، جهانگیری و حتی هاشمیطبا در مقابل نامزدهای اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم را چگونه میبینید؟
صف آرایی بسیار معتدل و معقولی است؛ البته در ترکیب اصلاحطلبان نقصهایی وجود دارد زیرا هاشمیطبا بااینکه پست وزارت داشته و رئیس سازمان تربیتبدنی بوده؛ ولی در این دو دهه حضور فعالی نداشته و جزو رجال سیاسی کشور نبوده است. اگر بجای ایشان چهرههای دیگر اصلاحطلب و اعتدالی تائید میشدند وضع رقابتها جدیتر بود. جامعه اصلاحطلب از هاشمیطبا در مقوله اصلاحطلبی کنش خاصی شاهد نبوده است. بهعنوانمثال درباره حصر سران اصلاحطلب و محدودیت اختیارات مراجع و بسته شدن فضای رسانهها و نادیده گرفتن حقوق قانونی شهروندان و دستگیریهای این دو دهه چه کنشی داشته است؟! این چه اصلاحطلبی است که هیچ کنشی نداشته است؟ در طرف مقابل آقای قالیباف باتجربه دو دور شکست و امکانات مالی بسیار گستردهای که در اختیار دارد به میدان آمده که پیشبینی من این است این بار نیز بشدت ناکام شده و برای همیشه باید عطای این حضور را به لقایش ببخشد در هیچ کجای دنیا اینگونه نیست کسی دو دور در انتخابات شکست بخورد باز هم بخواهد وارد انتخابات شود. قالیباف باید به افکار عمومی پاسخ دهد امکانات مالی تبلیغات سه دور انتخابات ریاست جمهوری را از کجا آورده است؟ هزینه خرید دامنه و اداره سایت، کارت هدیه به روحانیون تهران دادن کارت هدیه ششماهه استخر و کارت هدیه کتوشلوار و… تنها بخشی از اطلاعات دوره قبل انتخابات است که توسط او هزینه شد. به گمان من توسط حاکمیت باید هزینههای انتخاباتی نامزدها مشخص شود. کسی که چنین هزینههایی میکند نمیتواند ادعای برطرف کردن فقر را داشته باشد.
آیا کارگزاران با معرفی جهانگیری قصد عبور از روحانی را دارند؟
اصلاً چنین چیزی صحت ندارد، آمدن دکتر جهانگیری کمکی بود برای روحانی در رقابتهای مناظراتی ضمن اینکه رد صلاحیت روحانی هم محتمل بود. چند ماه پیش از درگشت آیتالله هاشمی در جلسه خصوصی مشاورین از ایشان پرسیدم شما امکان رد صلاحیت آقای دکتر روحانی را میدهید ؟ که با نگاه معناداری به این سؤال پاسخ مثبت دادند.
آیا احتمال رد صلاحیت آقای جهانگیری بیشتر از آقای روحانی نبود به دلیل خواستگاه حزبی این دو که آقای جهانگیری از اعضای کارگزاران سازندگی که به اصلاحطلبان نزدیک است تا آقای دکتر روحانی که به حزب اعتدال و توسعه و پایگاه اصولگرایی دارد؟
خیر. آقای جهانگیری اصلاحطلب معتدلی است ملاقات اخیر ایشان با رهبری که امیدوارم تداوم داشته باشد باب پربرکتی را فراروی جریان اصلاحطلبی در کشور گشود. دو دیدار اخیر رهبری با رهامی و جهانگیری نشان میدهد که حاکمیت و نظام مایل به حذف جریان اصلاح طلبی نیست. بنابراین ثبتنام آقای جهانگیری عاقلانهترین کاری بود که میشد انجام داد و ضرری هم نداشت و همه میدانند آقای جهانگیری از تریبونی که در اختیار دارد برای دفاع از دولت یازدهم و دکتر روحانی استفاده خواهد کرد و بعد از صحنه رقابت کنار خواهد کشید. اتفاقاً توصیه آیتالله هاشمی به ثبتنام یک نفر بهعنوان احتیاط در کنار دکتر روحانی نبود ایشان چند نفر را نام بردند و توصیه کرند بروند ثبتنام کنند. افرادی همچون دکتر ظریف ، حجتالاسلام ناطق نوری ، محمد هاشمی و اسحاق جهانگیری.
آیا قالیباف و رئیسی بازی جهانگیری و روحانی را انجام میدهند یا در جبهه اصولگرایان تشتت وجود دارد؟
با علائمی که دیده میشود به نظر میرسد قالیباف تا آخر مثل میرسلیم حضور دارد و این شانس پیروزی روحانی را افزایش میدهد. دو گمانه وجود دارد: اول رقابت روحانی-رئیسی و دوم رقابت قالیباف-روحانی. به نظر نمیرسد قالیباف که دو دور در راهیابی به پاستور ناکام مانده به نفع رئیسی کنار برود. با اطمینان میگویم در هر دو گمانه پاستور در همان دور اول انتخابات ریاست جمهوری دوباره به روحانی لبخند خواهد زد.
آیا با رد صلاحیت احمدینژاد و نامه مشایی به رئیس دولت اصلاحات، در نبود احمدینژاد پایگاه رأی وی به سمت روحانی سوق پیدا نخواهد کرد؟
در انتخابات هر اتفاقی ممکن است، احمدینژاد یک اصولگراست هرچند که بگوید اصولگرا نیستم. احمدینژاد به دنبال جریانی مستقل از اصولگرایی و اصلاحطلبی است که موفق نخواهد شد. اگر آیتالله هاشمی توانست جریان اعتدالی را در جامعه ایران تشکیل دهد و از آنهم نتیجه مطلوب بگیرد به دلیل بیش از 6 دهه سابقه سیاسی وی و منزلت علمی او بود که این سابقه از عمر احمدینژاد بیشتر است؛ احمدینژاد و احمدینژادیسم از سپهر سیاسی کشور بهسرعت به حاشیه خواهد رفت. وی بیهوده تقلا میکند تا با رفتن به این محفل و آن حرم دیده شود و حذف نشود. گمان من این است او روزهای سختی در پیش دارد و اگر برخورد با او شتاب گیرد که میگیرد بهسختی میتواند در کشور زندگی کند و در مجامع عمومی ظاهر شود.
میرسلیم اشاره کرد که در سال 88 احمدینژاد بهطور نامشروع سبد آرای خود را پر کرد. اصولگرایان در رابطه با احمدینژاد چه پاسخی به افکار عمومی دارند؟
پاسخی ندارند روزبهروز بر تعداد توابین از این جریان منحوس احمدی نژاد اضافه میشود هرچه زمان بیشتر بگذرد بر دامنه و طیف بریدههای از احمدینژاد اضافه شود. احمدینژاد تنها خواهد ماند. انتخاب و معرفی بقایی این را اثبات کرد که او هیچ عقبهای در بین جریانات سیاسی کشور و مردم نداشته و ندارد. احمدینژاد قطعه یخ کوچکی است که رفتهرفته آب خواهد شد.
آیا بلیت برجام در بین مردم در انتخابات دوازدهم دوره ریاست جمهوری برای دولت دکتر روحانی خریداری دارد؟
حتماً دارد البته این بدان معنا نیست که آینده خود را بخواهیم با برجام گره بزنیم، نتایج برگ برجام تا یک دهه دیگر خریدار دارد. ما باید از دستاوردهای برجام درجهت تقویت زیرساختهای کشور، اشتغال و روابط بهتر با جهان استفاده کنیم؛ به نظر من دولت بعدی آقای دکتر روحانی باید اولویت را به معیشت مردم و کار بدهد و تیمی قوی و مسلط چون تیم مذاکرهکننده در مذاکرات برجام در وزارت خارجه باید برای داخل کشور در دوره دوازدهم انتخاب شود.
انتهای پیام
ای وای رفسنجانی مردش هم دست از سر ما بر نمیداره!!!چقدر مردم و کشور باید بابت این خدابیامرز هزینه بدن!!!تمامش کنید