ضرورت اصلاح نظام ٖتربیت معلم در آموزش و پرورش
«سید رضا علاقمند» دانشجو – معلم و فعال دانشجویی در یادداشت ارسالی برای انصاف نیوز نوشت:
ضرورت اصلاح نظام آموزش و پرورش قطعا بر کسی پوشیده نیست؛ این اهم تحقق نمی یابد مگر با آموزش صحیح و تخصصی معلمان که از مهمترین ارکان آموزش و پرورش محسوب میشوند.
با تاسیس دانشگاه فرهنگیان در سال ۱۳۹۰ که در حقیقت تجمیع کلیه مراکز تربیت معلم در سراسر ایران است، بارقه امیدی در نظام تعلیم و تربیت معلمان به وجود آمد. این دانشگاه طبق سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مستند به راهکارهای زیر است:
- راهکار ۱/ ۱۱ – استقرار نظام ملی تربیت معلم و راهاندازی دانشگاه ویژه فرهنگیان با رویکرد آموزش تخصصی و حرفهای تربیت محور توسط وزارت آموزش و پرورش با همکاری دستگاههای ذیربط
- راهکار ۲/ ۱۱ – طراحی و ارتقای نظام تربیت حرفهای معلمان در آموزش و پرورش با تأکید بر حفظ تعامل مستمر دانشجومعلمان با مدارس و نهادهای علمی و پژوهشی در طی این دوره و فراهم آوردن امکان کسب تجربیات واقعی از کلاس درس و محیطهای آموزشی.
- راهکار ۱۰/ ۱۱ – جلب مشارکت دانشگاههای برتر و حوزههای علمیه در امر تربیت تخصصی-حرفهای و دینی معلمان، کارشناسان و مدیران با همکاری دانشگاه فرهنگیان
اگر موشکافانه به راهکار شماره ۲/۱۱ این سند نگاه کنیم، به عبارت «کسب تجربیات واقعی از کلاس درس و محیطهای آموزشی» برمیخوریم؛ ولی این موضوع تا چه حد مورد توجه این دانشگاه و مسئولین ذی ربط قرار گرفته است. تجربهای که به شخصه در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی کسب کردم ناکارآمدی این دست آموزش را به بنده نشان داده است. نگاهای که به این موضوع میشود همان نگاه دهه ۶۰ و ۷۰ در مراکز تربیت معلم سابق است؛ یعنی رفتن دانشجو سر کلاس به مدت 120 ساعت و گذراندن این دوره در کنار معلمی دیگر؛ تا با نحوه تدریس به صورت عملی آشنا شود.
سوالی که بیش از هر چیز در ذهن تداعی می شئد این است که این روش تا چه حد پاسخگو بوده و آیا لزوم تجدید نظر در این روش قدیمی احساس نمی شود؟ اگر این شیوه صحیح است آیا بهتر نیست ساعت این دست فعالیت آموزشی بیشتر شود و دانشجو چندین ترم این کار را انجام دهد؟
از مشکلات این دانشگاه راه کردن دانشجو در نظام تربیتی پس از فارغ التحصیلی است به گونهای که دانشجو تمامی مشکلات خود را از نحوه تدریس تا تعامل با دانشآموز را خود به تنهایی حل کند. در این جا ذکر این نکته حائز اهمیت است که اگر لزومی به همکاری دانشگاه و دانشجو بعد از فارغ التحصیلی احساس نمی شود آیا بهتر نیست سازمانی مانند نظام مهندسی برای معلمان نیز تشکیل شود تا معلمان در تامل با یکدیگر مشکلات علمی و آموزشی و همچنین نحوه آموزش موضوعات را در کلاس حل نمایند؟
آنچه بنده به عینه در دانشگاه دیدم توجه بیشتر به دروسی است که مشترک میان آموزش عالی و دانشگاه فرهنگیان است. هر انسان عاقلی قبول دارد که سطح علمی بالا کمک شایانی به آموزش دهنده میکند؛ ولی نکتهای که مهجور مانده راه انتقال این دانش به دانشآموزان است که در صورت نادیده گرفتن گویی دانشی از معلم به دانشآموز انتقال نیافته است. اگر با دانشجو معلمان هم کلام شوید متوجه خواهی شد که دانش بالای در زمینه تخصصی خود دارند ولی متاسفانه از حرفه معلمی جز بیان طوطی وار مطالبی که در کتابهای آنها آمده است چیزی نمی دانند.
در راهکار شماره ۱/۱۱ سند تحول بنیادین رویکرد آموزش تخصصی و حرفهای مورد توجه قرار گرفته است که به هیچ وجه مورد توجه دانشگاه فرهنگیان نیست. به نظر میرسد برگزاری کارگاهی دروسی که در بین دانشجویان معلمی به نام دروس تربیتی موسوم است؛ بسیار موثرتر خواهد بود. همچنین استفاده از معلمان نمونه کشوری در این کارگاهها خالی از لطف نخواهد بود.
در آخر از مسوولین دانشگاههای فرهنگیان و تربیت معلم و وزارت خانه آموزش و پرورش انتظار میرود نگاه دقیقتری نسبت به حرفه بودن معلم در امر آموزش معلمان داشته باشد.
انتهای پیام
سلام
وقتی وزیر قبلی آموزش وپرورش که عضو حزب مشارکت بود معلمی را بورسیه آموزش وپرورش بود و یازده سال تعهد خدمت داده بعد مدرک دکترا و 200 میلیون مخارج بورسیه در 50 سالگی بازنشسته می کند وضع آموزش امروز و دانشگاه فرهنگییان بهتر از این نمیشود
سلام ایشان اولین بورسیه آموزش وپرورش در زمان دکتر حاجی وزیر آموزش و پرورش وقت بودند و بنظر بنده اشنبآه کردند که از آلمان به ایران برگشتند ودولت 200 میلیون تومان هزینه کرد ولی قدر ایشان راندانستند