«نقش حوزه و روحانیت در انتخابات»
استاد حوزه علمیه قم در یادداشتی در روزنامه ۱۹ دی نوشت: در ادبیات سیاسی رایج همه دنیا انتخابات آغاز یک دوره جدید است نه پایان دوره، انتخابات برای ساختن کشور است نه برای تخریب آن.
به گزارش شفقنا، حجت الاسلام والمسلمین سید محمد واعظ موسوی در یادداشتی با عنوان«دلنوشته ای برای روحانیت و حوزه های علمیه» نوشت: بحمدالله حوزویان برای حمایت از حجت الاسلام رئیسی سنگ تمام گذاشتند. جامعه مدرسین، جامعه روحانیت، مجمع فضلا، تشکل اساتید حوزه، ائمه جمعه سراسر کشور و روحانیون در نمایندگیهای ولی فقیه، بیش از ۵۰ نفر از اعضای خبرگان رهبری، اعزام چند هزار طلبه برای تبلیغ، همه نشانه حضور فعال نهادهای روحانیت در عرصه انتخابات است. جلسه با شکوه جامعه مدرسین که با حضور بزرگان و رئیس جامعه و برخی از اعضای شورای نگهبان با سخنرانی یکی از اعضای خبرگان رهبری در حضور حجت الاسلام رئیسی برگزار شد؛ و همچنین میتینگ تبلیغاتی ایشان در مصلای نماز جمعه که با حضور گسترده روحانیت و با سخنرانی عضو دیگری از خبرگان رهبری، شروع شد، بسیار باشکوه بود. امیدواریم نقش روحانیت و حوزهها مفید و کار آمد باشد. در ادامه تأملی کوتاه به محضرعزیزان و اساتید گرامی تقدیم میکنم:
۱- در حالی که اکثر دانشگاهیان و بخش زیادی از نسل جوان به دلایل خاص با آقای روحانی هستند آیا این حجم آشکار از حمایت روحانیت، زمینه جبهه گیری حوزه در مقابل دانشگاه و نسل جوان نخواهد شد.
۲- آمارهای رسمی نشان از پیروزی رئیس جمهور مستقر دارد. آیا پیامد آن در دوهفته آینده شکست روحانیت و انزوای حوزههای علمیه نخواهد بود. جامعه مدرسین و سایر نهادها چه تدبیری برای آن روز اندیشیدهاند؟
۳- زمزمههایی در بین مردم شنیده میشود هزینههای هنگفت تبلیغاتی و جلسات و حق الزحمه چند هزار طلبه اعزامی از کجا میآید؟ در دورههای قبل همین سؤالات مطرح بود.
۴- حضور اعضای محترم شورای نگهبان که باید داور بی طرف باشند در میتینگ تبلیغاتی نامزد خاص چه پیامی را مخابره میکند؟ یادمان نرفته است که فتنه گران ۸۸ به همین بهانهها تمسک میکردند!!
۵- آیا نامه علنی ۵۰ نفر از اعضای خبرگان رهبری برای دعوت از یک نامزد ریاست جمهوری بر اساس محاسبه درستی صورت گرفته است؟ در صورت عدم توفیق در انتخابات چه میشود؟ آیا صرف احساس تکلیف بدون محاسبه دقیق، به صلاح حوزه و روحانیت و نظام ولایت فقیه است؟
۶- کشاندن پای مرجعیت در حد سفر از قم به تهران و مشهد برای دعوت از یک کاندیدا و علنی کردن آن در رسانهها، مقدسات ما را به کجا میبرد؟ آیا مرجعیت یک هویت مکتبی و حیثیت و ناموس حوزه و تشیع است یا یک شأن نخبگی و علمی شخصی؟ آیا صاحب این شأن میتواند و حق دارد این منصب را خرج مسائل زودگذرسیاسی بکند؟
۷- به راستی نقش عالمان و بزرگان و حوزویان در این مقطع خاص در جامعه ۸۰ میلیونی کشور نقش هدایتی و پدری است یا نقش موضعگیری ای که آمار و نظرسنجیها برای آن موفقیتی را نشان نمیدهند؟ فردای انتخابات چه توجیهی داریم باید اکثریت را گمراه معرفی کنیم یا خودمان اعتراف به زمان نشناسی کنیم؟ به گمانم شق اول را برمی گزینیم!!
۸- در ادبیات سیاسی رایج همه دنیا انتخابات آغاز یک دوره جدید است نه پایان دوره، انتخابات برای ساختن کشور است نه برای تخریب آن. سرمایههای مادی و معنوی باید بمانند تا بعد از انتخابات از آنها استفاده شود. خرج کردن بی رویه و چوب حراج به سرمایه معنوی زدن، سازناکوکی از بی تدبیری و خستگی پایان راه را به گوش میرساند!!
۹- آیا به صلاح ملک و ملت است که همه تخم مرغها را در یک سبد گذاشت؟
۱۰- این روزها همه درگیر شور و احساسات جانبدارانه هستند و فقیهانی که در روایات به حارسان و حافظان ملک و ملت تعبیر شدهاند و در این شرایط حساس کشور، باید به اقصی المدینه نگاه کنند تا با رصد خویش در فرداها گرفتار فتنه دیگری نشویم، به گونه دیگری رفتار میکنند.
۱۱- در دورههای قبل در میان هیاهوی احساسات گاهی نامهای و طوماری از سوی جمعی از نخبگان حوزوی، صادر میشد و همگان را به عقلانیت و معنویت و آرامش و دوراندیشی دعوت میکرد؛ اما در این دوره گویا هزینه آن سنگین شده است و صدای تیشه هیچ فرهادی به گوش نمیرسد.
این مسوده دلنوشته ایست که امیدوارم سبب تأمل در موضوع شود.
انتهای پیام