به خودمان رای بدهیم
«عباس عبدی» تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامهی ایران با عنوان «به خودمان رای بدهیم» نوشت:
دعوت به مشاركت در انتخابات بايد از يك منطق قابل فهم و روشن تبعيت كند. شركت در انتخابات مثل هر رفتار ديگر انساني تابع منطق هزينه و فایده است. فرض اين است كه هر انساني رفتار خود را براساس مطلوبيت آن انجام ميدهد. براي نمونه مغازهاي نزديك خانه ما قرار دارد ولي جنس را گران ميدهد و مغازهاي دورتر همان جنس را ارزانتر ميدهد. برخي افراد كه هزينه فرصت برايشان مهمتر است، ترجيح ميدهند تا از مغازه نزديك خريد كنند، حتي اگر گرانتر باشد ولي برخي افراد ديگر كه زمان برايشان فاقد اهميت و ارزش جدي است، ميروند از مغازه دورتر ولي ارزانتر خريد ميكنند. حال بايد ديد كه رأي دادن براي مردم چه هزينهاي دارد و چه نفعي دارد؟ آيا نفع آن به درستي روشن شده است؟ به نظر من مشكل اصلي ما در ناتواني نسبت به توضيح یا فهم منافع حاصل از مشاركت در انتخابات است. اگر اين نفع تشريح و فهمیده شود، بعيد است كه افراد چنداني باقي بمانند كه خود را از اين فعاليت كنار بكشند.
پيش از طرح منافع مشاركت بايد گفت كه خوشبختانه نهاد انتخابات عليرغم فراز و فرودهايش در جامعه ايران به نسبت جا افتاده است. دليل اين ادعاي من برخي از نظرسنجيهاي انجام شده در اين دوره است. در اين نظرسنجيها ميزان مشاركت با نزديك شدن به روز پاياني انتخابات تغييرات زيادي نميكند و از ابتدا نيز اغلب مردم گفتهاند كه در انتخابات به طور قطعي شركت ميكنند و این نسبت در تهران به حدود 60 درصد ميرسد. اين بدان معناست كه ميزان علاقه و تصميم به مشاركت از سوي مردم، مستقل از بحث رقابتهاي انتخاباتي است و نهاد انتخابات به خودي خود و برحسب تجربه دو دهه گذشته براي بیشتر مردم جا افتاده است.
انتخابات در ايران جا افتاده است به اين معنا كه همه طرفهاي سياسي به نوعي پذيرفتهاند كه محل رجوع حل اختلاف آنان، مراجعه به مردم از طريق انتخابات است. ما مثل ماهي كه در آب قرار دارد و دركي از وجود آب ندارد، هستيم و اهمیت این نهاد در رفع اختلافات را نادیده میگیرم. انتخابات ايران با تمام كاستيهايی كه دارد و در مسير تكاملش اصلاح خواهد شد، يك شيوه حل اختلاف سياسي است. اگر شيوهاي براي حل اختلاف سياسي نداشته باشيم، سياست به سرعت به بنبست ميرسد، و تنها راه خروج از بنبست، خشونت خواهد بود. هر كسي كه اين نهاد را تقويت كند، به حل مسالمتآميز اختلافات سياسي كمك كرده و جامعه را از خشونت عريان و خطرناك دور نموده است.
انتخابات چارچوبي براي تحول است. تمام شخصيتهايي كه خود را در معرض انتخاب و داوري مردم قرار ميدهند، به ناچار بايد خود را با مردم و جامعه و مطالبات آن تطبيق دهند. هر كسي كه ميخواهد شناگر شود، بايد آمادگي لازم براي خيس شدن نيز داشته باشد. در معرض داوري مردم قرار گرفتن مهمترين عنصر موثر بر تغيير افراد است زیرا پذیرفتهایم که خود را با ارزشهای مردم هماهنگ کنیم. كساني كه خود را در معرض انتخاب مردم قرار نميدهند به طور معمول خشك و غيرقابل انعطاف ميشوند. اصليترين عامل تغيير اشخاص سياسي در ايران همين در معرض داوري و قضاوت بودن است. پس اگر ميخواهيم كه سياستمداران ما متناسب با خواست جامعه و مردم شوند به ناچار بايد نهاد انتخابات را بيش از پيش تقويت كنيم. بنابراين كساني كه نسبت به وضع جامعه و سياستمداران معترض هستند و در عين حال در انتخابات شركت نميكنند، بيش از هر كس ديگري خلاف اين هدف خود عمل ميكنند، زيرا با عدم شركت، كمكي به تغيير سياستمداران نميكنيم.
مسأله مهمتر در انتخابات اين است كه ما به عنوان رأيدهنده تأثير اصلي را بر چگونگي تغييرات سياستمداران داريم. به ميزاني كه ما وارد عرصه انتخابات شويم، سياستمداران براي جلب نظر ما، آرا و برنامههاي خود را شكل ميدهند. اگر من يا شما با قاطعيت بگوييم كه در انتخابات شركت نميكنيم، در اين صورت، سياستمداران براي پاسخ دادن به خواستها و مطالبات ما چه انگيزهاي خواهند داشت؟ هيچ.
نكته پاياني قدرت ناشي از رأي در جامعه است. برخي گمان ميكنند با رأي دادن به ديگران آنان را قدرتمند و مشروع ميكنند و لذا اين تحول را نميپذيرند. واقعيت اين است كه ماهيت قدرتمندي و مشروعيت ناشي از رأي مردم با ماهيت عوامل ديگر قدرتمندي فرق ميكند. وقتي كه يك حكومت به دليل مشاركت بالاي مردمش در انتخابات؛ قدرتمند است، هميشه خواهد كوشيد كه اين مولفه را حفظ كند و همين براي اينكه بكوشد تا به خواست مردمش پاسخ دهد كافي است. بنابراين اميدواريم كه با اعتقاد به اثرگذاري خودمان بر جامعه و قدرت و سیاست پاي صندوق رأي برويم. تجربه گذشته نشان داده كه انتخابات موثر بوده. اين تجربه را ناديده نگيريم. بيتفاوت نباشيم كه پشيمان خواهيم شد. به خودمان رأي دهيم. به هر آرمان و ارزشي كه داريم. بدانیم که رأي ما آن را محقق ميكند.
انتهای پیام