به نام بینالمللی به کام داخلیها

مهراب صادقنیا، جامعهشناس، در کانال تلگرامی خود نوشت: «چند سال پیش فردی از مسئولان یک شورای مهم از من خواست که کمک کنم تا او بتواند یک همایش بینالمللی در قم راه بیاندازد.
گفت بودجهی قابل توجهی برای این همایش تخصیص داده شده که اگر من همکاری کنم دستمزد زیادی به من خواهد رسید. راستش را بخواهید کمی وسوسه شدم. به او گفتم آوردن میهمانهای خارجی دردسر دارد و باید با هزار جا هماهنگ کنید.
این دوندگیها از توان من بیرون است. بلافاصله گفت میهمان خارجی نیازی نیست. از همین دانشجوها و طلبههای غیر ایرانی دعوت کنید کافیست؛ خصوصا اگر از کشورهای آفریقایی باشند. آنها بیشتر به چشم میآیند. پرسیدم آنوقت کجای این همایش بینالمللی خواهد بود. لبخندی زد و گفت “سخت نگیر دکتر. مجری فقط یک نشست میخواهد و چند تکه فیلم و عکس.” عذر خواستم و گفتم نمیتوانم در این فاجعه مشارکت کنم.
این سالها مفهوم “بینالمللی” برای خودش ارج و قربی پیدا کرده است. خیلیها دوست دارند خود را فعال بینالملل معرفی کنند.
هر مجلهای چهار مقالهی انگلیسی منتشر کند یا هر گفتگو و نشستی که بناست دو نفر در آن انگلیسی صحبت کنند و یا دانشگاهی که چند دانشجوی غیر ایرانی داشته باشد فیالفور، کلمهی بینالمللی را به پیشانی خود میچسباند تا مبادا از قافله عقب بماند. نشان به آن نشان که در همین شهر قم تا دلتان بخواهد مؤسسه، مرکز، دفتر، پژوهشگاه، و دانشگاه بینالمللی به چشم میخورد.
آنهایی هم که احتیاط کرده و خود را بینالمللی توصیف نمیکنند، معاونت عریض و طویلی دارند با همین عنوان که هنرشان بستن تفاهمنامههایی که کمتر سویهی اجرایی میگیرند.
معمولا در تعریف مؤسسه، همایش، پژوهشگاه، و یا دانشگاه بینالمللی میگویند هر پدیده یا سازمانی که توسط چند شخص و یا سازمان از کشورهای مختلف ایجاد و مدیریت شود.”اگر این تعریف معیار بینالمللی بودن یک پدیده باشد، کاربرد این کلمه در توصیف مجموعههای یادشده چیزی جز یک ادعای هزینهبر نیست.
مؤسسهای که توانایی و رغبت انجام یک فعالیت مشترک با همسایهی دیوار به دیوار خود را ندارد و تمام هنرش در پردهپوشی و رازآلودگیست، چطور میتواند با یک فرد و یا سازمان بیرون از کشور همکاری بکند؟ این عنوان خاصیتی جز هدر دادن بودجههای این مملکت ندارد. از ما گفتن بود.»
انتهای پیام




چقدر از بیتالمال مملکت خرج این بیراهه ها می شود
الله اعلم