خشونت نمادین سکولار

مهراب صادق نیا، جامعهشناس دین، در کانال تلگرامی خود نوشت: «چند وقت پیش از جایی به من زنگ زدند و دربارهی احوال یکی از دوستان پرس و جو کردند. گویا در فرآیند جذب بود. تا جایی که میشناختم از او به نیکی یاد کردم. در ادامه کسی که پشت خط بود، از من پرسید “میگویند که ایشان روشنفکر است. نظر شما چیست؟” میدانستم که پشت این لعنتِ روشنفکری، انبوهی از خشونت خوابیده است.
به همین علت، پاسخ دادم که “نه اتفاقا! این دوست ما فکری تاریکِ تاریک دارد. او اصلا فکر ندارد که روشن باشد یا خاموش.” خدا را شکر، از من قبول کردند؛ چون بعد شنیدم که از هفت خانِ جذب به سلامت گذشته و مشغول کار شده است. کم مانده بود به همین اتّهام بسوزد.
“خشونت نمادین” مفهومیست که پییر بوردیو آن را برای توضیح شکلهای نامرئى خشونت و اِعمال سلطه توسط برخی گروههای درپیوند با قدرت به کار گرفت. این مفهوم به نوعی «خشونت نرم و پنهان» اشاره دارد که از راه زبان، هنجارها، ارزشها و نمادها اعمال میشود و افراد را وادار به اطاعت و پذیرش نابرابری میکند. نمونهی آشکار کاربست خشونت نمادین در میان حوزویان را میتوان در مفاهیمی چون “روشنفکر” یا “سکولار” جستجو کرد.
کافیست کسی حرفی بزند که باب میل برخی از آقایان نباشد؛ اولین واکنشی که به سخنان او داده میشود، اعمال خشونت از طریق توصیف او به سکولار و یا روشنفکر است. همین توصیف با توجه به دامنهی نفوذ و محرومیتی که متوجه افراد میکند بس است تا منتقد بیچاره وادار شود زبان به کام فرو برده، ماستها را کیسه کند و به دنبال شاهدی باشد تا ثابت کند نه سکولار است و نه از فکر روشن بهرهای دارد.
این وسط نه بابی برای گفتوگو باقی میماند و نه راهی برای فربه شدن اندیشه و اندیشهورزی. کسی هم نیست از آقایان بپرسد که ناسزای سکولار و روشنفکر به چه معناست. به واقع، چرا هر کس با اندیشهی اینها مخالف است، سکولار است و روشنفکر؟»
انتهای پیام




