اهمیت حفظ سرمایهی رای شهروندان تهران
به گزارش انصاف نیوز، «امیر آریازند» عضو حزب اتحاد در یادداشتی دربارهی نتیجهی انتخابات شورای شهر تهران نوشت:
نتایج نهایی انتخابات شورای شهر تهران حاوی درسهایی آموزنده و پیامهایی روشن برای آحاد ملت و نیروهای سیاسی و به ویژه احزاب و شخصیتهای حقوقی و حقیقی اصلاح طلب است.
پیروزی خیره کننده و بلامنازع لیست امید در جای خود بسیار قابل توجه و درس آموز است و سنگینی بار امانت اداره کلان شهر تهران را بر دوش منتخبان ملت دوچندان میکند و به نوبه خود سرمایهی اجتماعی بزرگی است، اعتماد عمیق مردم به رهبر و سید اصلاحات، سید محمد خاتمی نازنین که وجودش گوهر کمیاب و گرانبهایی است و شایسته است منتخبان مردم با تمام توش و توان در حراست و حفاظت از امید و اعتماد بینظیر ملت بکوشند.
از رتبهی ۲۱ به بعد تا ۴۲ افراد لیست خدمت با اختلاف حداقل نزدیک به نیم میلیون رأی قرار گرفتهاند که به نوبهی خود با توجه به جمیع جهات از جمله عدم ارائهی لیست موازی جدی در طرف اصولگرایان، به خودی خود مبین نارضایتی عمیق شهروندان تهرانی از حاصل جمع ۱۴ سال حاکمیت بلامنازع این جریان بر شورا و شهردای تهران است که قابل بررسی و واکاوی بیشتر است.
اما یکی از جدیترین درسهای نتایج انتخابات این دورهی شورای تهران مربوط به رتبههای ۴۳ به بعد است. یاشار سلطانی خبرنگاری که با انعکاس بخشی از تخلفات شهرداری تهران در ماجرای املاک نجومی و متعاقب آن تحمل دورهای بازداشت مرتبط با آن در میان افکار عمومی شناخته شده بود و حتی در یکی از مناظرات انتخاباتی ریاست جمهوری هم به این موضوع اشاره شده بود، به رغم قرار نگرفتن در هیچ کدام از لیستهای سیاسی با چیزی نزدیک به یک هفتم آرای سرلیست اصلاح طلبان در ردهی ۴۳ قرار گرفت و دکتر راغفر اقتصاددان و پژوهشگر مستقل در رتبهی ۴۴ قرار گرفت، با اختلاف فاحش حدود نصف آرای یاشار سلطانی، یعنی ۱۳۱۲۰۷ رأی.
از رتبه ۴۵ به بعد ترکیبی از نیروهای زیر به چشم میخورد:
۱) کسانی که با هویت فردی اصلاح طلبانه به میدان آمدند و اکثر آنها بر خلاف میثاق نامهی امضا شده توسط خودشان که در دبیرخانهی شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان موجود است، پس از جا ماندن از لیست امید، ضمن عدم انصراف از نامزدی اقدام به انتشار لیستهای موازی و بعضا با طرحهایی دقیقا عین لیست اصلی و با جابجا کردن یک یا چند نام کردند و طیفی از رفتارهای غیر تشکیلاتی تا بداخلاقیهای انتخاباتی را به نمایش گذاشتند.
۲) ورزشکاران و هنرمندانی که در دورهی گذشته عملکرد قابل انتقادی داشتند و بعضی حتی در لیست خدمت هم نبودند و با فاصلهای معنادار به رتبهای کمتر از ۵۰ راه نیافتند.
۳) بخشی از فعالان مدنی یا متخصصان حوزهی مدیریت شهری که به رغم شایستگیها در نهایت در لیست امید قرار نگرفتند ولی مع الوصف بدون تعهد به میثاق نامه با عدم انصراف به ادامهی رقابت پرداختند.
۴) و دست آخر بخشی از فعالان سیاسی که علی رغم آن که پس از بیرون ماندن از لیست رسما انصراف ندادند ولی عملا فعالیت تبلیغاتی خود را متوقف کردند و با آرای بسیار کم پروندهی حضور خود را در این دوره از انتخابات رقابتی شورای شهر بستند.
در این میان نکتهی قابل تأمل «نه» گفتن رأی دهندگان تهرانی به کسانی است که عَلَم مبارزه با فساد برداشتند ولی در گام اول با بدعهدی و عدم پایبندی به میثاق نامههای امضا شده توسط خودشان، اعتماد شهروندان را نسبت به خود سلب کردند و موفق نشدند از اولین آزمون راستی آزمایی وعدههایشان و تعهد به الزامات آن سربلند بیرون بیایند. از سوی دیگر سرنوشت چهرههایی که یک تنه شهر را مدیون خود میدانستند و با صرف هزینههای میلیاردی به انواع و اقسام روشهای تبلیغی متوسل شده و به دنبال جذب رأی بودند نیز در جای خود عبرت آموز است.
اما سخن آخر آن که اگر منتخبان لیست امید همین تحلیل چند خطی از آرای تهران را دوباره مرور کنند و در خلوت خود اهمیت حفظ سرمایهی رأی و اعتماد شهروندان تهرانی را بر پایهی توصیه و سفارش نجیبانهی سید و رهبر اصلاحات درک کنند، میتوان امیدوار بود که در ۴ سال آینده بخشی از دردهای مزمن این کلان شهر زخم خورده التیام یابد و زمینه برای اصلاح امور و تقویت امید به آیندهی تهران فراهم آید.
معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا
کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا
ملکی که پریشان شد از شومی شیطان شد
باز آن سلیمان شد تا باد چنین بادا
انتهای پیام