بررسی نگاهِ جمع گرایانه و تفریق گرایانه به دین
حجت الاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی برنامه اصلی دین را طهارت و رسیدن انسان به اوج کمال انسانی دانست و گفت: هر انسانی با فطرت خود درک می کند که اگر می خواهد به عالم طهارت متصل شود باید بتواند از لذت های جسمی خود را دور کند؛ آن زمان که این سیر توسط انسان ادامه یابد، آغاز گام هایی است که این شخص در مسیر طهارت برمی دارد.
به گزارش شفقنا، سروش محلاتی در دومین مراسم سالگرد یادبود مرحوم دکتر امیر معتمدی که شب گذشته برگزار شد، دو نگاه به دین را مورد بررسی قرار داد و اظهار کرد: دین را می توان دو گونه دید، یک نگاهِ جمع گرایانه و دیگری نگاه تفریق گرایانه؛ این جمع و تفریق همان جمع و تفریقی است که در ریاضیات خوانده ایم، یک بار همه دین را با هم می بینیم و یک بار اجزای این مجموعه را از یکدیگر تفکیک می کنیم؛ اگر به دین نگاه تفریق گرایانه داشته باشیم، بخشی از دین، اصول عقاید، بخشی ارزش های اخلاقی و بخشی هم احکام فقهی است و در همان احکام فقهی باز بخش های مختلفی از جمله نماز، روزه، حج، زکات، خمس و احکام دیگر است که ما بیشتر با این نگاه به دین مانوس هستیم، ولی اگر همه این مجموعه بزرگ را جمع کنیم، حاصل جمع چه خواهد بود؟ آیا این جمع امکان پذیر هست یا نیست؟ می توانیم بگوییم دین مساوی با چیست؟!
سروش محلاتی ادامه داد: مرحوم علامه طباطبایی تحلیلی از آیات قرآن کریم دارد و تلاش می کند تا نشان دهد که حاصل این جمع چیست، آن اصلی که در همه این فروع جریان پیدا می کند، آن حقیقتی که در همه این صور خود را نشان می دهد، آن روحی که در این اعضا جریان دارد و بر این کالبد حاکم می شود، چیست؟ اساسا چنین روحی هست یا نیست؟ حقیقتی این اعضا را به یکدیگر پیوند می دهد و وحدت حقیقی به وجود می آید یا خیر؟! بیان مرحوم علامه طباطبایی این است که آن حقیقتِ یگانه عبارت است از طهارت و پاکی؛ همه دین به همین نقطه برمی گردد و اگر تفسیری در دین هست در واقع تفسیر همین نکته است.
سروش محلاتی برای مشخص شدن معنای دقیق طهارت و پاکی دین، مثالی را عنوان کرد و گفت: قرآن کریم وقتی سخن از مسجد به میان می آورد «لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فیهِ؛ ای پیامبر! هرگز در آن (مسجد به عبادت) نایست! آن مسجدى که از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده، شایسته تر است که در آن(به عبادت) بایستى» حال این پرسش ها به وجود می آید که ویزگی این مسجد چیست و چه تفاوتی بین این مسجد و دیگر مساجد هست و بالاتر، اصلا چه فرقی میان مسجد و غیر مسجد است؟
او افزود: در حقیقت کسانی که برای اقامه نماز، عبادت و قرائت قرآن وارد این مسجد می شوند، کسانی هستند که می خواهند پاک شوند، و در واقع ورود به مسجد، ورود به طهارت و حضور در مسجد، حضور برای طهارت و پاکی است، در واقع در اینجا نماز مساوی با طهارت تلقی شده است. همچنین فراتر از نماز یا در واقع هر چه در مسجد به عنوان عبادت انجام می گیرد؛ به عنوان مثال «خُذ من اموالهم صدقه تطهرهم و تزکیهم بها؛ پیامبر از مردم زکات بگیر» تعبیری که در میان ما در امثال این موارد هست این است که خمس و زکات می دهیم تا مال مان پاک شود، ولی تعبیر قرآن، پاک شدن مال نیست بلکه منظور پاک شدن خود انسان است، به عبارت دیگر با دادن زکات، انسان پاک می شود، نه مال! چرا که فرض بر این است که این مال، حلال است، اما همین که شخص تعلق خاطری به مال پیدا می کند باید شستشویی یابد و بتواند از این تعلقات بگذرد و آن طهارت با دادن زکات است؛ انسان این خط را که دنبال کند، می تواند به این نتیجه برسد و با مرحوم علامه طباطبایی همراه شود که برنامه دین طهارت است و اگر شخص نتواند تحصیل طهارت کند در حقیقت تحصیل دین نکرده است، اگر زبان، زندگی و اخلاق او پاک نیست در واقع دین حضوری ندارد.
او ادامه داد: در ذیل آیه مبارکه مربوط به روزه آمده است: «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» بیان علامه طباطبایی باز روی همان پایه و اساس است که همه چیز باید به این ریشه برگردد و اگر رابطه با این ریشه قطع شود، این درخت خشک می شود و این شاخه ها باری ندارد، لذا می گوید: «فان کل انسان یشعر بفطرته ان من اراد الاتصال بعالم الطهاره و الرفعه فاول ما یلزمه ان یتنزه عن الاسترسال فی استیفاء لذات الجسم؛ هر انسانی با فطرت خود درک می کند و می تواند بفهمد که اگر می خواهد به عالم طهارت متصل شود باید بتواند از لذت های جسمی خود را دور کند و به این قدرت دست یابد که از لذت های جسمی انفکاک پیدا کند» آن زمان که این سیر توسط انسان ادامه یابد، آغاز گام هایی که این شخص در مسیر طهارت برمی دارد، طهارت و پایان آن نیز طهارت است؛ آغاز آن طهارت هست چون وقتی می خواهیم وارد عبادت و نماز شویم، از وضو شروع می کنیم، درست است که شستن دست و صورت، وضو و غسل یک طهارت ظاهری برای ما به وجود می آورد ولی در همانجا هم قرآن کریم یک مرحله بالاتری از طهارت معنوی را برای ما مطرح می کند که همان زمینه کمال انسان است چون پس از وضو و ضمیمه شدن تیمم فرموده است : ولکن یرید لیطهرکم
سروش محلاتی درباره اوج کمال انسان گفت: «إِنّما یُریدُ اللّه لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَیْتِ وَیُطهّرکُمْ تَطْهیراً» نشان میدهد که پایان و اوج کمال بشر مقام طهارت، است، در آخرت هم همینطور است، نعمت ها در آخرت بسیار است اما اوج این نعمت ها، «وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا» طهور با طاهر این تفاوت را دارد، طاهر پاک است و طهور هم پاک است و هم پاک کننده است، شراب طهور همان آشامیدنی است که به بهشتیان داده می شود و انسان را از هر تعلقی غیر از حق تعالی پاک می کند، البته پاکی که دنیا تحقق پیدا کرده باشد، در عالم آخرت ظهور و بروز خود را نشان می دهد. مرحوم علامه در ذیل همین آیه شریفه دارد که در قرآن خداوند هر کجا طهارت باطنی را مطرح کرده، به خودش نسبت داده یعنی خداوند پاک کردن انسان های مومن را برعهده گرفته است ما من شی من الطهاره المعنویه الا منسوبه الی الله .
بر اساس این تحلیل است که در نظر این متفکر بررگ اسلامی و بسیاری از علمای دیگر دین مساوی با طهارت و طهارت روح دین است . علامه این بحث را حتی در باره امور اعتقادی هم مطرح کرده که ریشه توحید هم طهارت است : ان اصل التوحید هی الطهاره الکبری و بعد هذه الطهاره بقیه المعارف الکلیه طهارات للانسان . تبیین و توضیح این معارف لطیف و عمیق نیاز به فرصت های دیگری است .
انتهای پیام