خرید تور تابستان

گاف هیجان‌زده نوری‌زاده درباره‌ی قتل فرخزاد

علیرضا نوری‌زاده که سال‌ها به طرح ادعاهای بی پشتوانه و نوشتن کتاب‌هایی درباره‌ی قتل‌های زنجیره‌ای مشغول است، در پی انتشار نوشته‌ی کوتاهی از اکبر خوشکوشک، متهم داستان سرایی‌های او، برآشفته شده و در یک هفته دو پاسخ منتشر کرده که دارای تناقض‌ها و نکات جلب توجه کننده‌ای است که خود آنها بیشتر تایید کننده ادعاهای اخیر خوشکوشک درباره‌ی نقش نوری‌زاده در قتل فریدون فرخزاد است.

به گزارش خبرنگار انصاف نیوز، در پی نکاتی قابل توجه از واکنش نوری‌زاده و در بخش انتهایی نیز پاسخ اکبر خوشکوشک می‌آید:
دستپاچگی و اتهام پراکنی
نوری‌زاده که از انتشار گفته‌های خوشکوشک به نظر دستپاچه شده، دقت نکرده که گفته‌های خوشکوشک از صفحه‌ی فیسبوک شخصی او نقل و بازنشر شده، برای همین در پاسخ اول مدعی می شود «خوشکوشک … یاوه‌هایی را … در انصاف نیوز اطلاعات سپاه سرهم کرده است»، و در پاسخ دوم همه ی باز نشر دهنده ها در رسانه ها را به باد نقد می گیرد و می گوید: یک عده‌ای که دست به نقد منتظرند یک کلمه علیه من منتشر بشود تا سراسر جهان را پر کنند، از این حرف استفاده کردند. مضمون حرفش این بود که داستان پاسپورت گرفتن فرخزاد کار نوری‌زاده بوده. می‌خواست زمینه سازی کند که خودش را به عنوان قاتل، بپوشاند».
وارونه‌نمایی ماجرای قتل‌ها و افشای آنها
نوری‌زاده در این دو جوابیه، به جای پاسخگویی، بیشتر به خود قتل‌های زنجیره‌ای پرداخته تا احساسات مخاطب را جریحه دار کند، این در حالی است که افشای قتل‌های زنجیره‌ای توسط دولت سیدمحمد خاتمی، سند افتخار جمهوری اسلامی بود که غده‌ای سرطانی را از خود جدا کرد؛ لذا مانور بر روی قتل‌های زنجیره‌ای، اتفاقا اهمیت «خود اصلاحی» در آن برهه را بیشتر نمایان می‌کند و نمی‌تواند علیه خود جمهوری اسلامی تعبیر شود.
نوری‌زاده همچنین در بخشی دیگر به ماجرای تخلفات در یکی از مقاطع زمانی بازجویی از متهمان قتل‌های زنجیره‌ای می‌پردازد؛ پس خود او در ابتدا قبول کرده که جمهوری اسلامی به دنبال کشف بوده، اما تخلفاتی در بازجویی‌ها انجام شده است. اما جالب این است که همین موضوع نیز توسط مسوولین وقت پرونده کشف و با اذعان به تخلفاتی که انجام شده، روند پرونده تغییر کرد. اینها خبرهای پشت پرده و محرمانه‌ای نیست، همان زمان خبر این اتفاقات به صورت علنی و رسمی منتشر شد.
تناقض فرنگی و داخلی
نوری‌زاده که بنا به ادعای او، خوشکوشک به «فرنگی‌کار» معروف بوده، در تناقضی دیگر مدعی دخالت در قتل‌های زنجیره‌ای می‌شود که در داخل کشور رخ داده است. دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی کشورها معمولا تقسیم بندی مجزایی برای داخل و خارج دارند و وزارت اطلاعات هم از این موضوع مستثنا نیست و برای همین، باور اینکه کسی در هر دو حوزه فعال بوده، غیر منطقی است.
تمسخر دستگاه اطلاعاتی آلمان؟!
نوری‌زاده در پاسخ کوتاه اولیه، مدعی می‌شود که « دستگاه اطلاعاتی آلمان ماجرا را می‌داند»، اما در پاسخ دوم علی رغم اینکه وقت زیادی برای پاسخگویی داشته اما کوچک ترین اشاره‌ای به باز کردن این ادعا نمی‌کند که چطور با وجود دستگاه اطلاعاتی قوی آلمان، خوشکوشک شناسایی نشد؟
تا جایی که خبرنگار انصاف نیوز تحقیق کرده است، اکبر خوشکوشک به آلمان رفت و آمد دارد و در صورتی که ادعاهای واهی نوری زاده درست بود، او نمی‌توانست به آن کشور رفت و آمد کند.
سحر کیست، کجاست و چرا صدایش پخش نشد؟
نوری‌زاده در پاسخ اولیه ضمن طرح ادعایی درباره‌ی فردی به نام «سحر»، وعده می‌دهد که «نوار سخنان سحر … را بزودی منتشر خواهم کرد»، در حالی که در پاسخ دوم او ضمن عدم انتشار آن، این ادعا تکرار هم نمی‌شود و انتشار آن به زمان دیگری هم موکول نشده است تا مشخص شود که ادعاهای نوری زاده در این باره چقدر با واقعیت نزدیک است؟ البته در پاسخ دوم نوری زاده مدعی می‌شود که «سحر» به همراه مادر خود در خارج از کشور به سر می‌برد.
با فرخزاد ارتباطی نداشتم اما دو هفته قبل …
نوری‌زاده در جوابیه‌ی دوم به صراحت می‌گوید که ارتباطی با فرخزاد نداشته است:
«فریدون فرخزاد دوست من بود، … من اصلا ارتباطی به آن صورت با فرخزاد نداشتم، جز اینکه دو هفته قبل از این جنایت زنگ زد به من و گلایه کرد از خیلی ها که به عنوان دوست او بودند و حالا گریبانش را گرفته است».
اما مشخص نیست که چطور وقتی ارتباطی نداشته‌اند، فرخزاد برای «گلایه» از برخی دوستانش با او تماس می‌گیرد؟ نوری‌زاده درباره‌ی موضوع «گریبان گیری» هم توضیح نمی‌دهد که ارتباطی با او داشته است؟
در جوابیه‌ی دوم نوری‌زاده که تصویری است، در حاشیه‌ی اصل مطلب به چند اسم از جمله «فاضلی»، «محمدی» و «گنجی» اشاره می‌شود که خودش با آنها «دوست» بوده و ارتباط بسیار نزدیکی داشته اما جالب است که نوری‌زاده توضیح نمی‌دهد چطور همه‌ی آنها بعد از مدتی کشته می‌شدند؟
تایید بخشی از گفته‌ی خوشکوشک
نوری‌زاده در پاسخ اول هیچ بخشی از گفته‌ی خوشکوشک را تایید نمی‌کند اما در جوابیه‌ی دوم بدون اشاره به نقش خود، گفت:
«فریدون فرخزاد به خاطر بیماری مادر و عشقی که به مادر داشت، با یک افرادی آشنا شده بود که گفته بودند ما گذرنامه‌ات را درست می کنیم و می‌توانی [به ایران] بروی».
حالت غیرعادی و تماس در روز قتل
نوری‌زاده با بیان ادعای اینکه «در هر حال، فرخزاد در هفته‌های آخر حالت عادی نداشت»، به ارتباط عجیب یکی از دوستان و همکاران قدیمی و کنونی خود با فرخزاد در روز حادثه می‌گوید، هر چند مدعی می‌شود که لیمونادی موفق به تماس با او نشد:
«دوست عزیزم آقای لیموناردی، مدیر تلویزیون ایران فردا و همکار ما در تلویزیون ایران فردا در کالیفرنیا، همان روزی که این اتفاق برای فرخزاد افتاده بود، چون سالی یک بار به اروپا می آید، همان روز به فرخزاد زنگ زده بود، خیلی جالب است. ولی آن روز به قتل رسیده بود و نتوانست با او حرف بزند. خیلی دوست داشت که مثل همیشه فرخزاد را ببیند».
مراسم ختم یا «صحنه»؟
نوری زاده به تکرار بخشی از نوشته ها و گفته‌های خود درباره ی قتل های زنجیره ای پرداخت و سپس مدعی شد:
«اما تاثیر افشاگری‌های ما و آنچه گنجی و ایرج مصداقی و دیگران نوشتند؛ این مرد را رسوا کرد. نقش جنایتکارانه‌ی او دوباره در جنبش سبز در سال 88 تکرار شد. بار دیگر او را می‌بینیم در صحنه، همین عکسی که از او پخش شد، او را در صحنه در میان اوباش و آدمکشان و چماق به دستان نشان می‌دهد».
اشاره‌ی نوری‌زاده به عکسی است که سایت جهان نیوز (سایت علیرضا زاکانی) در سال 89 از حاشیه‌ی مراسم ختم درگذشت پدر دادستان کل کشور در تهران منتشر کرده بود و هیچ ربطی به راهپیمایی یا به قول او «صحنه» ای ندارد که افراد عجیبی در آن باشند، قاعدتا اقوام متوفی و آشنایان و مسوولینی که با فرزندان او به ویژه با آقای محسنی اژه‌ای سلام و علیکی داشته‌اند در آن ختم حضور پیدا کرده‌اند و این چیز عجیبی نیست. عکسی از یک مراسم ختم است که سایت آقای زاکانی هم با نگاهی جناحی آن را منتشر کرد.
در پی پاسپورت برای خود و فرخزاد
نوری زاده سپس می گوید:
«حالا اکبر خوشکوشک آمده و راجع به بنده اظهارنظر می کند. درود بر آن دوستانی که خیلی سریع، شادمان، کشف کردند، بفرستید بالاترین، پایین ترین، چپ و راست، و یک لحظه پیش خودشان فکر نکردند که گذرنامه‌ی فریدون فرخزاد چه ارتباطی می تواند به من داشته باشد، آن هم در آن زمانی که من با آن شدت علیه رژیم می کوبیدم و می نوشتم؟ اگر گذرنامه بود من خودم هم باید می‌داشتم، ولی چطور گذرنامه‌ی فرخزاد توی آلمان است، من توی لندن هستم، چه ربطی به من دارد؟»
این در حالی است که اکبر خوشکوشک چند روز پیش گفته بود که نوری زاده به خاطر زمینه سازی برای بازگشت خودش و طبیعتا دریافت پاسپورت برای خودش، ارتباطی با مجموعه ی خوشکوشک برقرار کرده و برای اثبات صداقت خود، در سه زمینه همکاری می کرده، از جمله برای بازگشت برخی ایرانیانی که می خواهستند به کشور بازگردند و فریدون فرخزاد یکی از آنها بوده است که از طریق نوری زاده پاسپورتش آماده شده بود.
دو زمینه‌ی دیگر همکاری که خشکوشک گفته نوری‌زاده قول همکاری داده بود، «اخبار گروه های معارضه که بر علیه جمهوری اسامی کارهای سیاسی می کنند» و «اخبار از نظریات کشورهای خلیج فارس خصوصآ عربستان سعودی» است. در جوابیه‌های دوگانه‌ی نوری‌زاده، درباره‌ی این دو هیچ توضیحی داده نشده است.
همه دنبال تخریب من!
نوری‌زاده در پایان با توهم پر اهمیت بودن خودش، می گوید:
«رژیم خیلی ناراحت است، از توفیق ما رنج می برد، حالا چه کار باید بکنند؟ تخریب من، تخریب همکارانم؛ برای این کار یک مجرم جنایتکاری مثل اکبر خوشکوشک را می آورند وسط! … حالا اکبر را آورده‌اند و انصاف نیوز که یک مدت جار و جنجالی به پا کنند. بد نیست که بالاخره دکان رژیم یک چراغانی بشود!».

 

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا