اعدام کره، پیش درآمد تصفیه یا آغاز ماجراجویی / حسن فاتحی

شبه‌جزیره کره در اواخر سده نوزدهم تا اوایل سده بیستم توسط امپراتوری کره اداره می‌شد. این شبه‌جزیره از سال ۱۹۰۵ به تصرف ژاپن درآمده و پنج سال بعد به طور رسمی بخشی از کشور ژاپن شد. با شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم قسمت شمالی به تصرف شوروی و قسمت جنوبی به تصرف آمریکا درآمد. به این ترتیب کره شمالی صاحب حکومتی متحد با بلوک شرق شده و کره جنوبی صاحب حکومتی طرفدار غرب شد در حالی که هر دو مدعی حکومت بر کل شبه‌جزیره بودند این اختلاف در سال ۱۹۵۰ به جنگ کره انجامید که در سال ۱۹۵۲ با پیمان آتش‌بس خاتمه یافت. حکومت کیم ایل سونگ (۱۹۴۸ تا ۱۹۹۴) کشور را به کشوری منزوی تبدیل کرد که این انزوا پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ تشدید هم شده است.

 در پی درگذشت کیم جونگ ایل، رهبر پیشین کره شمالی،(که ازسال 1994 تا 2011 رهبری نمود) رسانه‌های دولتی این کشور آغاز زمامداری کیم جونگ اون را اعلام کردند.

روز دوشنبه، ۲۸ آذر ۱۳۹۰ (۱۹ دسامبر ۲۰۱۱)، تلویزیون دولتی کره شمالی که ساعاتی قبل خبر درگذشت کیم جونگ ایل، “رهبر اعظم” این کشور را گزارش کرده بود، اعلام داشت کیم جونگ اون، پسر رهبر سابق، با لقب “وارث کبیر” جانشین پدر شده‌است. کیم جونگ اون سومین پسر کیم جونگ ایل است. او در سوئیس تحصیل کرده و اطلاعات چندانی از وی در دست نیست، وی تا سال ۱۹۸۸ با یک نام مستعار در مدرسه‌ای انگلیسی زبان در برن سوئیس درس می‌خوانده‌است

وی همچنین در ژوئیه ۲۰۱۲ میلادی به درجه ژنرال چهار ستاره ارتقا یافت، او با ۲۸ سال سن جوان ترین رییس کشور در جهان است.

او در مدت یک سالی که به قدرت رسیده ۲ آزمایش اتمی و یک آزمایش موشکی انجام داده و بارها آمریکا ، کره جنوبی و ژاپن را به حمله اتمی تهدید کرده است وی مدتی پیش آتش بست میان دو کره را که از سال ۱۹۵۳ تاکنون برقرار بود لغو نمود و فرمان آماده باش کامل به ارتش داد، و از همه سفارتخانه ها خواست کارمندان خود را از کره شمالی خارج کنند.

برابر اخبار خروجی رسانه ها داخلی و خارجی، جنگ سونگ تائک که ازسال 1972 داماد خانواده کیم محسوب می شد و در اصل دومین فرد قدرتمند کره شمالی محسوب می شد، در اقدام شگفت انگیزی در ابتدا از تمامی مناصب خلع شده و در نهایت با ضرب العجل خاصی، در نهایت روز جمعه اعدام شده است.

 

هر چند جناب جنگ شوهر عمه رهبر جوان کره شمالی، نقش بسزایی در به قدرت رسیدن ایشان داشتند و رهبر در سایه کره شمالی لقب گرفته بودند، ولی محاکمه نظامی و اعدام سریع وی این پرسش را مطرح می نماید که چرا جناب جنگ تائگ با آن همه خدمات ارزنده به خاندان کیم در 67 سالگی به اتهام براندازی اعدام شد؟ آیا رهبر جوان کره شمالی با اعدام جنگ خواسته است تا تصفیه بزرگ استالینی به راه اندازد و دیگران را مرعوب نماید یا اینکه با اعدام جنگ تائگ، نظامیان کره شمالی دست به ماجراجوئیهای نظامی وحشتناکی در منطقه خواهند زد؟

اگر تاریخ سیاسی بلوک سوسیال کمونیسم را اندکی ورق بزنیم، از اعدام شوهر عمه قدرتمند رهبر جوان کره شمالی هیچ تعجبی نخواهیم کرد، چرا که جناب استالین به عنوان رهبر اتحاد جماهیر شوری سابق در اواسط دهه 1930 با رویکرد تصفیه کبیر راه را برای تمامی دیکتاتورهای بزرگ شده در دامن احزاب سوسیال کمونیست باز گذاشته است.

زمانی که استالین دوره اصلی تصفیه را پس از قتل سرگئی کیروف رهبر محبوب حزب کمونیست در لنینگراد آغاز کرد، به خاطر اینکه می ترسید خودش قربانی بعدی باشد، با رویکرد دهشتناک امنیتی که ایجادکرد، تقریبا” تمامی انقلابیون نامی و قدیمی را به بهانه جاسوسی و ضدانقلابی از بین برد، به طوری که از بلشویکهای قدیمی که لنین پایه گذاری کرده بود، تنها استالین، میخائیل کالینین و موتولوف باقی مانده بودند.

البته استالین تنها رقبای حزبی را از بین نمی برد، بلکه بسیاری از مردم نیز به بهانه فعالیت ضد شوروی و به عنوان دشمن خلق دستگیر و اعدام می شدند.

تعداد قربانیان پروسه‌هایی که در بالا توضیح داده شد مورد اختلاف بسیار است. در زمان جنگ سرد بسیاری رقم کشته شدگان را تا حدی خیالی مانند ۶۰ میلیون بالا می‌بردند. با سقوط اتحاد شوروی در ۱۹۹۱ بایگانی اسناد شوروی بالاخره در اختیار عموم قرار گرفت و ارقام متفاوتی انتشار یافت. در این ارقام صحبت از ۸۰۰ هزار اعدامی (سیاسی و غیر سیاسی) در زمان استالین بود که با قربانیان عملی کلکتیوازیسیون و تبعید گولاگ‌ها و غیره به ۳ میلیون نفر می‌رسید.

نویسنده روسی، وادیم ارلیکمان، از کسانی است که کل کشته شدگان را حدود ۹ میلیون نفر می‌داند. ۱٫۵ میلیون نفر اعدام، ۵ میلیون قربانی گولاگ، ۱٫۷ میلیون قربانی تبعید دسته جمعی (از مجموع ۷٫۵ میلیون تبعیدی)، و ۱ میلیون سایر. رابرت کانکوئیست تعداد کل قربانیان را ابتدا ۳۰ میلیون می‌دانست و بعدها ۲۰ میلیون اعلام کرد.

عجیب تر اینکه استالین، در اواخر تصفیه. دفتر سیاسی نیکولای یژوف، رئیس وقت ان. ک. و. د را برکنار و بعدها اعدام کرد. بعضی تاریخ دانان همچون امی نایت و رابرت کانکوئست معتقدند که این عمل از سوی استالین و برای پاک کردن جرم از نام خود بوده‌ است.

در نهایت بعد از مرگ استالین در 74 سالگی، خروشچف در سال 1953 به رهبری حزب کمونیست رسید و طی سخنرانی در کنگره حزب کمونیست جنایات استالین را محکوم نمود.

رهبر جوان کره شمالی هم نوه جناب کیم ایل سونگ می باشد، همان پدر بزرگی که با حمایتهای استالین به قدرت رسید و بنابراین هیچ جای تعجب نیست که رهبر جوان جویای نام نیز عطف ماسبق خویش در جهت تثبیت قدرت خویش دست به تصفیه بزرگ زده باشد.

 

هر چند که هنوز زود است در مورد واقعیت تصفیه در حزب کارگران کره قضاوت نموده باشیم ولی جناب جنگ تائگ دقیقا” در همایش بزرگ این حزب دستگیر گردید و این گمانه می تواند قوت داشته باشد که رهبر جوان کره شمالی در جهت مرعوب کردن دیگران و جهت رهایی از توهم توطئه شوهر عمه خویش را اعدام کرده باشد.

از طرف دیگر موضع گیریهای رهبران کاخ سفید و همسایه رقیب یعنی کره جنوبی، دلالت بر نگرانی آنها از اعدام مرد شماره 2 کره شمالی دارد که از باور اینها نقش بسزایی در مدیریت رهبر جوان کره شمالی داشت و بنابراین چنین نیز می شود تحلیل نمود که در نهایت نظامیان ماجراجوی وفادار به کیم جونگ اون توانستند، رهبر در سایه کره شمالی را حذف نمایند که خود این واقعیت، می تواند به ماجراجوئیهای نظامی دهشتناک آینده در منطقه و جهان منجر شود.

 

تصور نویسنده این است که مجموع شرایط حاکم اقتصادی و سیاسی در کره شمالی با حذف جناب جنگ سونگ تائگ عطف به رویکرد ماجراجویانه رهبر جوان کره شمالی که در این مدت کم دو آزمایش هسته ای و یک آزمایش موشکی به نمایش گذاشته است، می رود به مرز انتحار یا رهایی رسیده باشد، باید اندکی صبر نماییم تا متوجه شویم که رهبر جوان کره شمالی با حذف شوهر عمه قدرتمند خویش قصد مرعوب هم حزبی ها را داشته است یا اینکه دست به اقدامات نظامی وحشتناک خواهد زد؟

انتهای پیام