راس فتنه «دشمن خارجی» است
به گزارش انصاف نیوز، رضا سراج، مسوول سابق بسیج دانشجویی اخیرا در یک سخنرانی چند بار بر «منشاء خارجی» داشتن حوادث 88 تاکید کرده است از جمله: راس فتنه دشمن خارجی است و کمترین کاری که باید بکند عذرخواهی است / در این که عوامل فتنه عواملی داخلی بودند تردیدی نیست اما طراحی فتنه توسط خارجیها انجام شد / اگر ما منشاء خارجی فتنه را نادیده بگیریم شرایطی را ایجاد میکند که مخاطب با ما همراه نشود و اقناعسازی و روشنگری ما اثربخشی خود را ندارد.
خبرگزاری نسیم، محورهای سخنان سراج که در جمع «فعالان فرهنگی مشهد در محل مرکز مشاوره جوانان آستان قدس رضوی» ایراد شده را به شرح زیر گزارش کرده است:
-هسته مرکزی کمیته x فتنه یک حلقه امنیتی بود، ابن حلقه در حال ریلگذای در دولت است، احساس میکنم دولت دچار مشکل میشود و اینها برای دولت مخاطراتی دارند، چراکه در حال ورود به حاشیه دولت هستند.
-جریان فتنه در تلاش است در لایههای پایینتر برخی افراد را به درون دولت وارد کند.
-اشکالی که در تبیین فتنه 88 وجود داشت این بود که بیشتر به جنبههای داخلی میپرداختیم در حالی که جنبههای خارجی آن مهمتر بود.
-در این که عوامل فتنه عواملی داخلی بودند تردیدی نیست اما طراحی فتنه توسط خارجیها انجام شد.
-ریشه فتنه در زمان پس از فوت امام(ره) بود. حرکت سازماندهی شده هوشمند و کاملا هدفمند بود و برای ادامه مرتبا طراحی میشد.
-اگر ما منشاء خارجی فتنه را نادیده بگیریم شرایطی را ایجاد میکند که مخاطب با ما همراه نشود و اقناعسازی و روشنگری ما اثربخشی خود را ندارد.
-منشأ فتنه از استقرار گفتمان اصولگرایی شروع میشود که بازتولید گفتمان انقلاب اسلامی بود، حرکت فتنهگران پس از فوت امام شروع شد و در “دال” مرکزی آن اسلام ناب قرار داشت و در دالهای دیگر مواردی مانند استکبارستیزی و آرمانگرایی قرار داشت، این گفتمان وارد دولت شد و کارآمدی خود را از پایینترین لایهها نشان داد.
-انتخابات سال 88 نتیجه این کارآمدی و ثمره این گفتمان بود.
-آمریکا طرح دموکراسیزه کردن منطقه با الگوی ترکیه را در دستور کار داشت که شکست خورد.
-آمریکاییها با نظرسنجی و پژوهش به این نتیجه رسیدند که روند اصولگرایی به صورت واضحی در داخل ایران در حال گسترش است و به زودی وجهه بینالمللی به خود میگیرد.
-اصولگرایی کارآمدی خود را در مجلس هفتم و هشتم و دولت نهم نشان داده بود و نشان داد مورد اقبال مردم است و اگر دوباره انتخاب میشد تاثیر زیادی در منطقه داشت.
-آمریکا سال 88 تحلیل داشت که روند اصولگرایی در جامعه ادامه مییابد و اگر این گفتمان با اختلاف زیادی برنده شود، اجماع بینالمللی علیه ایران شکست میخورد و آمریکا هزینه زیادی متحمل میشود.
-نظام سلطه دو سال قبل از سال 88 برنامهریزی کرده بود. کد مسلم داریم که پس از شکست یاران خاتمی در مجلس هشتم پروژه مقابله با اصولگرایان از سوی آنان طراحی شده بود. گزینههای آنها در برابر این اقدام اول جنگ بود که توان آن را نداشتند، گزینه دوم بیثباتسازی بود.
-پروژه بیثباتسازی ایران تنها راه حلی بود که آنها داشتند و از سال 86 با تور امنیتی سیا شروع به طراحی این پروژه کردند و با تمام ظرفیت توسط افراد نفوذی و قدرتطلب اجرایی شد.
-در منشأ داخلی عواملی در پازل دشمن قرار گرفتند، ما باید از اینها یک جریانشناسی داشته باشیم تا خباثت اینها برای مردم جا بیفتد.
-در سال 88 برای منشأ خارجی اصل نظام هدف بود و برای منشأ داخلی رهبری هدف بود.
-منشأ داخلی این جریانسیری در انقلاب ریشه دارد که پدرخوانده این جریان یک نفر بیشتر نیست و ما به او پدرخوانده دولت میگوییم، شاخص این فرد اجتهاد در برابر نص است و عسگر اولادی نیز او را کسی برمیشمارد که بارزترین شاخصه وی این است که در برابر نص اجتهاد میکند.
-پس از رحلت امام(ره) حرکت این فرد از اجتهاد در برابر نص به تمرد در برابر رهبری انجامید و در دیدگاه داخلی نیز کار به جایی رسید که برای مهار نظام در سال 88 شخصا وارد انتخابات شد. رهبری نیز که گفته بودند اجازه دهید جوانها وارد میدان شوند را نیز نادیده گرفت و وارد انتخابات شد، یکی از نزدیکان او با “یو اس ای تودی” مصاحبهای کرد و گفت: کم کردن قدرت سپاه، رابطه با آمریکا و محدود کردن اختیارات رهبری از اهداف این فرد برای شرکت در انتخابات است.
-این فرد در انتخابات سال 84 نیز مدعی تقلب بود، این جریان زمانی که به سال 88 میرسد بحث تقلب در انتخابات را مطرح میکند. این جریان نیز کمیته صیانت از آراء را راهاندازی میکند، این جریان در جلسهای خصوصی میگوید که رهبری دارد راه را کج میرود و ما باید جلوی این راه کج را بگیریم.
-جریان بعدی جریان بریدههای از خط امام بود که شاخص آنها در مجمع روحانیون دیده میشود.
-آقا در جایی میگویند که فلسفه این عده را سروش تبیین میکند و سایر مسائل آنها را دیگران پیگیری میکنند، اینها در سال 88 کاری کردند که فضا برای گفتن جمهوری ایرانی فراهم شود.
-آقا این جریان را شناخته بودند و شاخصههای آن را تبیین کرده بودند.
-جریان سوم به دنبال شکستن اقتدار رهبری بود.
-جریان دیگری که در سال 88 نقشآفرین بود جریان ضد انقلاب بود که با راهاندازی سایتها و شبکهها سعی در یارگیری در فضای رسانهای کردند.
-آقا در قبل از فتنه 88 در دیدار با مردم آذربایجان میگویند: “اینها میخواهند انقلاب را به دست کسانی براندازی کنند که در درون نظام هستند.”
-راس فتنه دشمن خارجی است و کمترین کاری که باید بکند عذرخواهی است و باید تبیین کنیم که چرا سران فتنه نیز باید توبه کنند.
-فتنه چهار وجه داشت، اول دوقطبیسازی بر سر القای تقلب.
-گروههای فتنهگر در شب انتخابات به دنیال این بودند که مانع از قرائت آرا شوند و میخواستند برای جشن پیروزی در شب انتخابات مقابل وزارت کشور تجمع کنند که نشانه آن ایجاد ستاد در میدان فاطمی بود. ستاد فاطمی نقطه شروع شعار تقلب است.
-بارش باران در شب تجمع این افراد در برابر وزارت کشور یکی از امدادهای الهی بود، چرا که باعث شد این افراد نتوانند تجمع کنند.
-مرحله دومی که در فتنه پیش آمد ریزش اینها پس از سخنرانی رهبر معظم انقلاب بود. اینها پس از آن به سناریوی کشتهسازی روی میآورند تا هم هیجان زیاد شود و هم از ریزش جلوگیری شود.
-بعد از آن به لحن اطلاعیهها نگاه کنید، که دیگر انتخابات محل بحث نیست بلکه اصل نظام مطرح است.
-مرحله سوم تلاش برای جلوگیری از استقرار دولت جدید بود.
-مرحله چهارم خیلی مهمتر است که هدف از آن ایجاد تلاش برای شکل دادن به جنگ داخلی بود، این مرحله را خود رهبری نامگذاری کردند.
-یکی از منابع اطلاعاتی در دیدار با شیوخ عرب مبحثی را مطرح میکند، در آن جلسه شیخ عرب به فرد مزبور میگوید که با نخستوزیر انگلیس دیداری داشته که در آنجا وی میگوید کار انقلاب تا 24 بهمن تمام است.
-طراحی اینها برای جنگ داخلی بر محور 22 بهمن بود، قرار بود سران فتنه در 16 آذر برای سخنرانی به دانشگاه تهران بیایند تا تجمعی در دانشگاه شکل بگیرد و کم کم خود را به میدان انقلاب برسانند تا در فضای دانشجویی یک اتفاقی بیفتد تا آن را به 22 بهمن بکشانند.
-اینها در 22 بهمن به دنبال حرکت مسلحانه بودند، عظمت “9دی” در اینجا مشخص میشود، “9دی” رویدادی الهی بود که این رویداد خطرناک را قطع کرد.
-یک مرحله از فتنه به اجرا درنیامد و آن مرحله پنجم بود، یکی از سران فتنه در نقلی میگوید به زودی تحریمها اثربخشی خود را نشان میدهد و ایران در شرایط بد و تهدید نظامی قرار میگیرد و ما با رد این مرحله به عنوان آلترناتیو مورد توجه خارج از کشور قرار میگیریم.
-در مقابل فتنه از همه مهمتر نقش حضرت آقا است، اگر رهبری نبودند در چندین نقطه دچار فروپاشی میشدیم.
-نقش رهبری در فتنه 88 عبارت بود از: اول شناخت طرح و برنامه دشمن، دوم آگاهسازی جامعه، سوم دعوت به قانون، چهارم دفاع از جمهوریت نظام و قاطعیت در این موضوع، پنج آرامش و متانت، ششم جلوگیری از ریزشها.
-برخی از ما در مرحله جلوگیری از ریزشها جلوتر از رهبری حرکت کردیم و سلبی برخورد کردیم، یقهگیری از ساکتین فتنه کار درستی نبود و جلوتر از آقا حرکت کردیم، کار فتنه افتادن از جبهه حق است و این کار ما بحران را بیشتر میکند.
-تعداد دفعات سخنان رهبری در مورد فتنه نشان میدهد ما کار تبیینی خوبی نکردهایم.
-نقد تئوریک و بازگو کردن جریان انحراف اصلی کردن فرعیات نیست و دقیقا این روشنگریها در هوشیاری مردم موثر بود.
-اگر ریزش پیرامون این جربان رخ نمیداد شک نکنید که شاهد اقداماتی خاص بودیم.
-در سال آخر دولت روشنگریها و اشتباهات خود جریان انحراف مانند ورود زود هنگام به فضای انتخابات، بداخلاقی مجلس، تجمع استادیوم آزادی و گرانیها باعث ریزش در جریان انحرافی شد، که اگر این ریزشها نبود این افراد دستبردار نبودند و به دنبال دو قطبی کردن فضا و اقدامات میدانی بودند.
-دشمن برای انتخابات 92 تقریبا سه برابر انتخابات 88 سایت اینترنتی تاسیس کرده بود ولی سناریوشان بعد از اینکه یک فرد خاص احراز صلاحیت نشد از “بیثباتسازی” به”تغییر” تبدیل شد.
-جریان قهر 11 روزه الگو گرفته از زمان مصدق بود، در تلویزیون نیز کسانی با اینها در ارتباط بودند و درست در همین ایام همین داستان اعتراض مصدق را بازگو میکرند، باید زمان بگذرد تا در مورد انحراف صحبت کنیم.
-اگر آن آقا احراز صلاحیت میشد انحراف عقب نمینشست.
-یکی از امتیازات امت ما این است که در مواجهه با فتنهها مخصوصا فتنه نفاق معدل بالایی دارد.
-اکنون در منطقه 3 گفتمان حضور دارند، اول انقلاب اسلامی که گفتمان غالب است، دوم گفتمان اخوانی که دچار ضعف شده و نشانههای این ضعف هم شرایط الان حزب اردوغان در ترکیه و تغییر در راس حاکمیت قطر است و سوم، گفتمان سلفیگری که جنبه غیر دینی و غیر انسانی خود را نشان داده است.
انتهای پیام