«بحران جانشینی» در میان اصلاح طلبان
«بهراد بهشتی» عضو شورای مرکزی سازمان عدالت و آزادی، یکی از احزاب اصلاح طلبان در یادداشتی در ارگان این حزب نوشت:
🔹جدی شدن حمایت حزب اتحاد ملت از آقای مهندس محمود حجتی برای تصدی شهرداری تهران، برای من احساس دوگانه ای در پی داشت.
🔹از سویی شخصا به آقای حجتی علاقهمندم و او را مدیری توانمند و پاکدست، شخصیتی متواضع و دلسوز و اصلاح طلبی خدوم و محکم می دانم و شاید عرق همشهری گری و برخی علاقه مندی های مشترک مذهبی و سیاسی نیز در افزایش این ارادت بی تاثیر نباشد.
🔹اما از سوی دیگر وقتی به کارنامه و عملکرد ایشان به ویژه در دولت روحانی مینگرم، علی رغم وجود توانمندیهای مدیریتی، یک عنصر و شاخص بسیار مهم را در کارنامهی ایشان چندان پررنگ ندیده، بلکه غایب میبینم.
🔹توضیح اینکه به باور من اصلاح طلبان در طول این سالها، هم به علت بی توجهیهای گذشته، هم به علت پارهای فشارها و محدودیتهای سیاسی و هم به علت دوری هشت ساله از مناصب قدرت، وارد دوره «بحران جانشینی» و «گسست نسلی» شدهاند و این بحران آیندهی اصلاحات را به شدت تهدید میکند.
🔹آمار نشان میدهد که کابینههای پس از انقلاب، 19 سال پیرتر شدهاند یعنی همزمان با طول عمر انقلاب، به طول عمر کابینهها هم افزوده شده است و این خطری جدی است که آینده مدیریتی کشور و اصلاحات را با بحران جدی مواجه میکند و چه بسا همین امروز هم در میانهی این بحران خانمان سوز باشیم.
🔹البته در دولت احمدینژاد با همهی اما و اگرها و انتقادها، حداقل در مدیریتهای میانی و پایه، میانگین سنی کاهش یافت و با نوعی جوان سازی مدیریت مواجه بودیم و از همین رو نیز برای بسیاری از جوانان تشکیلاتی اصولگرا – حتی بعضا بدون داشتن صلاحیتهای لازم – رزومههای بلند مدیریتی ساخته و پرداخته شد که در آینده به کار آنان خواهد آمد. (نمونه را امروز فردی چون مهرداد بذرپاش مدعی و نامزد ریاست جمهوری میشود).
🔹اما با هزار افسوس و دریغ این روند در دولت تدبیر و امید وارونه شد و به ویژه در مدیریتهای میانی و پایه سن مدیریت به شدت افزایش یافت و به پیری میل کرد. بهره گیری زیاده از حد این دولت از بازنشستگان شاهدی بر این مدعاست که برخی با شوخیی که عناصر بارزی از جدیت در آن وجود دارد، دولت روحانی را سرای سالمندان و کانون بازنشستگان نامیدند!
🔹شاید از بسیاری از مدیران بلندپایهی این دولت که بعضا در لوای شعار اعتدال و میانه روی، وادادگی را پیشهی خود ساخته بودند و انگیزهای برای تربیت نیرو و جانشین پروری از میان اصلاح طلبان و حتی اعتدالگرایان نداشتند، انتظار و توقعی نباشد، اما از آقای مهندس حجتی به عنوان یک اصلاح طلب تشکیلاتی، این انتظار به جد وجود داشت. و امروز در آستانهی اتمام کار دولت نخست روحانی، بعید میدانم که آقای حجتی در زمینهی جانشین پروری، کارنامهی روشن و دستاورد قابل قبولی داشته باشد.
🔹آقای حجتی باید به بدنهی حزب و تشکیلات توضیح دهد که در دوران وزارت 4 سالهی خود، چه تعداد جوان اصلاح طلب تشکیلاتی (بر صفت «تشکیلاتی» تاکید جدی دارم) را در زیرمجموعهی خود به کار گرفت و ارتقا داد و امروز پس از سپری شدن دوران وزارت او چند نیروی جوان اصلاح طلب «تشکیلاتی» در زیرمجموعهی آقای وزیر هست که بدون دغدغه بتواند جایگزین وزارت و معاونت وزارت باشد؟ آیا ایشان در طول دورهی وزارت خود بر جانشین پروری تاکید داشت و اساسا باور عمیقی به این مهم دارد؟ چندبار به مدیران ستادی و استانی خود برای به کارگیری و استفاده از جوانان شایستهی اصلاح طلب تشکیلاتی در پستهای مدیریتی تاکید کرده است؟
🔹تردید ندارم که این معضل در نامهای دیگری که برای شهرداری تهران مطرح میشود، هم وجود دارد اما انتظار از آقای حجتی به عنوان یک عنصر تشکیلاتی بسیار بیشتر است.
🔹به باور بنده مصلحت فوری و غیرقابل چشم پوشی آیندهی اصلاحات اقتضا میکند که امروز تصمیم سازان و تصمیم گیران حزب اتحاد ملت و جبههی اصلاحات، در کنار توجه به صلاحیتهای عمومی و مدیریتی برای حمایت از نامزدهای وزارت و شهرداریها، مهمترین اولویت را به باور و عزم و برنامهی نامزد مورد حمایت برای جانشین پروری از میان نیروهای اصلاح طلب تشکیلاتی بدهند و حمایت از هر فرد را مشروط و منوط به وجود این باور در سابقه مدیریتی و عزم و برنامهی او در مدیریت آیندهاش بدانند و به جد بر این امر نظارت کرده و آن را پیگیری کنند.
🔹نکتهی مهم اینکه به این مطالبهی جدی نباید به عنوان یک جاه طلبی و قدرت خواهی حزبی نگاه کرد و از کنار آن با شرم و بیتوجهی گذشت، بلکه این خواسته را باید در پیوند جدی با آیندهی اصلاحات دید و آن را وظیفهای مهم و بلکه مهمترین وظیفه برای بزرگان حزب و جبههی اصلاحات تلقی کرد که به هیچ وجه قابل معامله و چشم پوشی نیست.
انتهای پیام