«وزارت علوم دولت دوازدهم»، فرجی دانا و دیگر هیچ!
به گزارش انصاف نیوز، «آرمان ذاکری» جامعه شناس و فعال دانشجویی در یادداشتی با عنوان «در باب وزارت علوم دولت دوازدهم: فرجی دانا و دیگر هیچ!» در فیسبوک نوشت:
1- سال 1392 بود. با فشار پیروزی انتخاباتی آقای روحانی، رضا فرجی دانا گزینه وزارت علوم شد. همو که وقتی در دوره اصلاحات توسط آقای خاتمی به مجلس معرفی شده بود، خیلی از اصلاح طلبان مجلس ششمی محافظه کارش خواندند و به همین اعتبار رای به وزارتش ندادند. فرجی دانا از ابتدا بیش از آنکه به جریانات سیاسی تعلق داشته باشد، به دانشگاه تعلق داشت و خاتمی به درستی می خواست دانشگاه را به فرزند دانشگاه بسپارد. کاری که برای رخ دادن آن بیش از یک دهه صبر لازم بود. فرجی دانا آمد، اما در دهه 90 و پس از تخریب گسترده دانشگاه. گشایش در فضای دانشگاه آغاز شد، برخورد با فساد نیز هم. دولتش اما دولت مستعجل بود. نیامده بود که بماند. فرجی دانا فساد گسترده را در ماجرای بورسیه های غیر قانونی دید، تحمل نکرد، برخورد کرد و هزینه برخورد را داد. استیضاح و عزل شد. توسط مجلس اصولگرا. بورسیه ها با منافع عینی جریان سیاسی معینی گره خورده بود. فرجی دانا عزل شد و عدالت قربانی… عزل پر افتخار… آنها که در برابرش ایستادند در آزمون عدالت، بازنده شدند. فرجی دانا محبوب دانشگاه شد و ماند؛ در جست و جوی عدالت گمشده در در دانشگاه…
2- فرهادی آمد؛ تا تنش نباشد؛ تا کارها با «تعامل» پیش برد. تا وزارت علوم «دعوا» نکند. وزارت علوم منفعل شد، «مصلحت» حاکم. انفعال وزارت علوم برای دولت هم اهمیت نداشت. در 4 سال مجوز یک اتحادیه دانشجویی را نتوانست به تشکلهای سیاسی بدهد. در برابر اتحادیه صنفی تمام قد ایستاد. فرآیند پولی شدن دانشگاه ها ادامه یافت. عقب نشینی دانشگاه ها آغاز شد. روسای دانشگاه محافظه کارتر شدند. خواسته های دانشجویان برآورده نشد. مطالبات صنفی و سیاسی انباشت شدند. شکست مسیر کوتاه آمدن آشکار شد.
3- چند روز مانده به انتخابات، روز 24 اردیبهشت، در دانشگاه پلی تکنیک؛ مراسمی با عنوان «فردای دانشگاه». رضا فرجی دانا در این مراسم سخنرانی مهمی انجام داد. در باب «فردای دانشگاه». سخنرانیای که چندان دیده نشد. سخنرانی فرجی دانا سه محور اصلی داشت. دفاع از «کیفیت آموزش»، «عدالت آموزشی» و «استقلال دانشگاه».
محور اول «کیفیت آموزش»؛ فرجی دانا با ارائه شواهد آماری به این نکته اشاره کرد که «کشتی کیفیت آموزش عالی در اقیانوس پر تلاطم کمیت در حال غرق شدن است». او گفت «ما مسیر کمیت گرایی را به غایتی که میشده، رسانده ایم» فرجی دانا به کاهش سهم آموزش عالی دولتی از 20 درصد به 13 درصد در دهه گذشته اشاره کرد و این مسئله را از مهمترین علل کاهش کیفیت دانشگاه های کشور دانست. فرجی دانا سپس با اشاره به جمعیت 40 درصدی فارغالتحصیلان آموزش عالی در جمعیت بیکار کشور، به طرح این پرسش پرداخت که در اثر کمی گرایی حاکم شده در دانشگاه ها، نگرش مردم به دانشگاه چه صدمهای خورده است؟ او با اشاره به نتایج پیمایشهای اجتماعی در حوزه ارزشها و نگرشها به این سوال چنین پاسخ داد: «افزایش کمی با ضربه زدن به ارزشهای اخلاقی آموزش عالی به خصوص اخلاق علمی و اجتماعی موجب از دست رفتن سرمایه های اجتماعی دانشگاه شده است. اعتماد به اساتید دانشگاه در فاصله سالهای 1379 تا 1393 از 72 درصد به 44 درصد تقلیل یافته است».
محور دوم «عدالت آموزشی»؛ فرجی دانا در فراز دوم سخنانش به دادههای مربوط به امید به آینده و احساس تبعیض و بی عدالتی در میان دانشجویان، گفت اکثریت دانشجویان نسبت به آینده خود احساس ناامیدی میکنند و از احساس تبعیض و بی عدالتی رنج می برند. او با اشاره به نقدهای یک فارغ التحصیل دکترای ساکن مناطق محروم بر ماجرای بورسیه ها که در آن امکان ادامه تحصیل، تامین هزینه های تحصیل و تضمین شغلی هر سه برای عده ای با رانت فراهم شده بود افزود «احساس تبعیضی که در جوان ما اینچنین شکل می گیرد نظام را از بین خواهد برد. ما اگر نتوانیم این داغ و لکه ننگ تبعیض و بی عدالتی را از چهره نظام پاک کنیم جوانان ما پشت نظام نخواهند ایستاد. این ایستادگی حق جوانان ما است».
فرجی دانا در ادامه با تاکید بر قرار گرفتن تدریجی دانشگاه در مسیر عقلانیت، از ضرورت ایستادگی در آموزش عالی در جهت تحولی به سوی «عدالت» گفت؛ از ضرورت تثبیت عقلانیت. او سپس اشاره کرد که در سال 1395، از 100 تجمع دانشجویی، 63 مورد با خواسته های صنفی صورت گرفته است. او با اشاره به مقوله عدالت آموزشی گفت مسائلی مانند عدالت جنسیتی و عدالت آموزشی برای همه اقوام صرف نظر از قومیت آنها از مواردی است که گاه جبهه گیریهای تندی در برابر آن وجود دارد، اما باید ایستاد و آنها را پیش برد. وی بر این نکته تاکید کرد که استانهای مرزی ما کمترین بهره را از توسعه آموزش عالی برده اند و توسعه نامتوازن و ناعادلانه در خلاف مسیر ایجاد عدالت اجتماعی و وحدت و همبستگی ملی که خواسته مسوولان عالی نظام است حرکت کرده است. او سپس به افزایش سهم حق التدریسی ها از 22 درصد به 55 درصد در آموزش عالی کشور اشاره کرد و این مساله را بعدی دیگر از ابعاد علی کاهش کیفیت در دانشگاه و بسط بی عدالتی در آن دانست و استثمار حق التدریسی ها را یکی از مهمترین مسائل صنفی دانشگاه در حال حاضر دانست.
سوم «استقلال دانشگاه». فرجی دانا در سومین فراز از سخنانش بر ضرورت استقلال دانشگاه تاکید کرد «دانشگاه امن به جای دانشگاه امنیتی، حق برخورداری از نشریه و تشکل، پایان بازنشستگی اجباری اساتید و ستاره دار شدن دانشجویان، شایسته سالاری در جذب اعضای هیات علمی، توقف احضارهای غیر قانونی به کمیته های انضباطی» مطالبات دانشگاهی بوده که وزارت علوم در آن مسیر حرکت کرده و تداوم هرچه بیشتر این حرکت مورد نیاز است. او در نهایت شرح تحقق موارد فوق را «آزاد شدن دانشگاه از سیطره سیاست» و تحقق دانشگاهی دانست که با آمد و شد دولت ها مسیر آن دچار تلاطم نشود.
فرجی دانا در این سخنرانی همان فرجیدانا بود … ایستاده بر عهد پیشین، یک متخصص دانشگاهی ایستاده بر آرمان عدالت و استقلال دانشگاه…
4- وزارت علوم، از این پس نیز کانون یک دعوای عمیقا «سیاسی» خواهد بود. نه تنها بر سر «حق تشکل» و «فضای سیاسی» که بر سر مساله «کیفیت آموزش». کیفیت آموزش مساله ای عمیقا سیاسی و گره خورده با «فساد سیستماتیک در آموزش عالی کشور» است. از بورسیه های غیر قانونی گرفته تا جذب اعضای هیات علمی و تا مساله آموزش در دانشگاه آزاد و مجموعه گسترده ای از دانشگاه های غیر انتقاعی که صاحبان آنها همه متنفذین سیاسی اند، آموزش عمیقا گرفتار «مفسدین سیاسی» است. واحدهای بی کیفیت آموزشی که در این سالها تشکیل شده و مثل قارچ رشد کرده اند، جملگی مولد انواع رانتهای سیاسی و «فساد» در سیستم دانشگاهی اند، رانت منصب، رانت استخدام، رانت سود مالی و … . در مجموعه این رانتها قوای مختلف سیاسی با گرایشات مختلف در این سالها سهیم بوده و هستند.
یک روز در قالب تیم آقای هاشمی در دانشگاه آزاد، روز دیگر در قالب بورسیه های غیر قانونی در وزارت علوم، موازی سازی دانشگاه آزاد در پیام نور و روز دیگر در قالب تیم اصولگرای جدیدا بر سر کار آمده! آنها همه جا اعمال نفوذ می کنند. از توزیع بودجههای پژوهش گرفته تا جذب اعضای هیات علمی و تا تعیین روسای واحدها. با این وصف شخصیت های سیاسی که با تعلق به قوای مشخص سیاسی می خواهند به وزارت علوم وارد شوند، مجبور خواهند بود به رانتهای قوای سیاسی نزدیک به خود تداوم بخشند و با بقیه نیز بده بستان سیاسی کنند. آنها به علت درگیر بودن با منفعت جریانهای سیاسی و وارد شدن به زد و بندهای سیاسی نمی توانند در باب مسائل دانشگاه بایستند، مقاومت کنند و بر منازعه سیاسی موجود در دانشگاه ها غلبه کنند. تصور این مساله که چهره های سیاسی که این روزها برای وزارت علوم مطرح اند، بتوانند در مساله کیفیت آموزش ایستادگی کنند بسیار دور است. تجربه این چهار سال نشان داده که کار وزارت علوم با مذاکره و چانه زنی و چهره های بینابین پیش نمی رود. با «اصول»گرایی و ایستادگی است که می توان کاری پیش برد.
نه چهرههای سیاسی نزدیک به دکتر عارف که از جانب جریانات محافظه کار اصلاح طلب برای وزارت علوم مطرح می شوند و نه برخی روسای فعلی دانشگاهها که به هر حال آزمون چندان مورد قبولی در عرصه «مقاومت در برابر فشارها» پس نداده اند هیچ یک کاری از پیش نخواهند برد. حتی فاصله نزدیک ترین گزینهها با فرجی دانا، به دلیل تفاوت عمیق سرمایه های اجتماعی و سیاسی آنها بسیار زیاد است. ضمن اینکه برای طرف مقابل میان فرجی دانا با سایر گزینه های مطرح چندان تفاوتی نیست. چون اتفاقا طرف مقابل هم به ماجرا کاملا سیاسی نگاه می کند.
5- فرجی دانا در همه این سالها نشان داده که فرزند دانشگاه است. از آن روزها که در قامت یک استاد مدافع حقوق پایمال شده دانشجویان در دانشگاه بود تا روزهایی که مقاومت در برابر بورسیه های غیر قانونی سبب ساز عزلش شد، «اصول»گرایی و حاضر به فداکاری بودن خود را نشان داده است. «اصولگرایی» اگر بر اصول خود و اصل اساسی آن یعنی «عدالت» و «سلامت» بایستد و از منافع سیاسی بگذرد حتما فرجیدانا را از جنس خود خواهد یافت. «متعهد، متخصص و انقلابی». این به آن معنا نیست که او بدون ضعف بوده است. به هر حال اما فرجی دانا نشان داده که از جنسی است که حاضر است بایستد و قربانی شود و قربانی شدن در عصر فرصت طلبی ها و عافیت جویی ها و منفعت پرستی ها کم فضیلتی نیست. او نشان داده که بر خلاف خیلی ها که این روزها مطرح می شوند، می شود رویش حساب کرد. مهمترین فضیلت فرجی دانا آن است که حریص به قدرت نیست، طالب وزارت نیست و به آینده حضور در سیاست و قدرت چشم ندوخته و دل نبسته است و اینها او را برای مقاومت در برابر فشارها توانمند می کند. شریعتی زمانی گفته بود «خدایا: در برابر هر آن چه انسان ماندن را به تباهی می کشاند، مرا، با “نداشتن” و “نخواستن”، روئین تن کن».
وزارت علوم امروز به پرنسیپ، ارزش، آرمان، ایدئولوژی و چیزهایی از این دست نیاز دارد. بوروکراتها و سیاسیها باید کنار بروند. وزارت علوم کسی می خواهد که برای حضور در وزارت و تداوم پست گرفتنش در ساختار سیاسی برنامه نریخته باشد. سودای ماندن نداشته باشد و اهل مقاومت باشد. چشم به نیروهای سیاسی نداشته باشد و دانشگاه برای او اصل باشد. مقابله با فساد سیستماتیک نیروهای سیاسی ریشه دوانده در دانشگاه، ناگزیر فرد مقابله کننده را قربانی خواهد کرد. قربانی ایستادگی در برابر همه جناح هایی که امروز «منافعی» در حوزه دانشگاه دارند.
با این مختصات، خوب یا بد، با فاصله خیلی خیلی زیاد فرد مناسبی جز فرجی دانا برای تصدی وزارت علوم دیده نمی شود. فرجی دانا با نپذیرفتن این مسوولیت دشوار و دولت و دانشگاه با پذیرفتن عبور از او به تداوم وضعیتی کمک می کنند که نتیجه آن تاکنون چیزی جز ادامه زوال دانشگاه و سرخوردگی جامعه مدنی نبوده است. فرجی دانا باید بداند مهمترین کاری که در برابر سرخوردگی دانشجویان می تواند انجام دهد قبول مسوولیت است. وزارت علوم راه سازش را در سه سال گذشته طی کرده و تماما بن بست آن را چشیده است. عبور از فرجی دانا پشت کردن به رای هایی است که به امید تحول در آموزش عالی به روحانی رای دادند. سرخوردگی و ناامیدی نتیجه حتمی آن است. عبور از فرجی دانا برای دولت هم شروع خوبی نیست. «شروع واداده»؛ اگر قرار به سازش است، بهتر است همان آقای زاهدی رئیس کمیسیون آموزش را به عنوان وزیر معرفی کند تا لااقل تکلیفمان روشن باشد و اگر قرار به ایستادگی در برابر مفسیدن و زیاده خواهان است، گزینه ای بهتر از فرجی دانا در میدان نیست. چون تا اطلاع ثانوی کسی جز فرجی دانا آنقدرها «عزیز» نیست که حاضر به قربانی شدن باشد. ماجرای وزارت علوم تا اطلاع ثانوی «فرجی دانا و دیگر هیچ» است!
پی نوشت: از دوستان دانشجوی فعال دانشگاه پلی تکنیک که نشست «فردای دانشگاه» را برگزار کرده و دسترسی بنده به سخنرانی دکتر فرجی دانا را فراهم کردند به طور ویژه باید تشکر کرد.
انتهای پیام
شخص آقای روحانی مکلف به متقاعد کردن و پافشاری برای نصب فرجی دانا به وزارت علوم است البته اگر وزارت علوم در اولویت حدااقل این دولت او باشد!
با توجه به اصل 89 قانون اساسی و با توجه به اینکه آقای دکتر فرجی دانا با استیضاح از دولت یازدهم کنار رفتند ایشان در دولت دوازدهم نمی توانند حضور داشته باشند و وزیر یا معاون رئیس جمهور شدن ایشان در دولت دوازدهم خلاف قانون اساسی است ، لطفاً در این زمینه بررسی و مطلب تهیه فرمایید .
با سلام جناب آقای دکتر فرجی دانا شما که در باب «کیفیت آموزش»، «عدالت آموزشی» و «استقلال دانشگاه صحبت می فرمائید می توانید پاسخ دهید که در تاریخ 30/1/93 چه بلایی بر سر دانشگاه گنبد کاووس با حکم جنابعالی آمد فردی را در این مسند قرار دادید 1- مدرک دکتری از دانشگاه ازاد 2- با رانت وارد دانشگاه شده بدون فراخوان و بررسی صلاحیت علمی و عمومی3- گرنت در حد صفر و …… راستی چرا؟
لطفا پاسخ دهید ؟ آیا می دانید در این مدت چه بلایی بر سر اعضای هیات علمی دانشگاه آمده است؟