خاطره عبدالله نوری از آیت الله منتظری
«عبدالله نوری» در یادداشتی تلگرامی با عنوان «سیمای اخلاقی حضرت آیت الله منتظری» نوشت:
من با مرحوم آیت الله منتظری ارتباط و دوستی نزدیک داشتم و تا پیش از ماجرای عزل ایشان از قائم مقامی، به بیت ایشان بسیار رفت و آمد می کردم. پس از عزل به جز دیداری که با ایشان در روز هفتم فروردین ۱۳۶۸ داشتم (که ان شاء الله در فرصتی دیگر به آن خواهم پرداخت)، تا سال ۱۳۷۴ که دیگر نه من در مسئولیت حکومتی بودم و نه ایشان در شرایط سخت سال ۶۸ به سر می بردند، نزد ایشان نرفتم. در سال ۷۴ شرایط تغییر کرده بود؛ ایشان در مقام یک مرجع تقلید به درس و بحث و مراجعات اشتغال داشتند و من هم با خارج شدن از مسوولیتهای گوناگون حکومتی، فارغ البال به قم بازگشته بودم. با وجود این همچنان از ملاقات با ایشان پرهیز داشتم، شاید هم به دلیل این که از قطع ناگهانی رابطه طولانیام با ایشان احساس شرمندگی میکردم. در نهایت با اصرار و همراهی دوست قدیمی و عزیزم مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ حسن ابراهیمی -که رحمت خدا بر او و روحش شاد باد- به دیدار حضرت آیت الله رفتیم. البته نگران این بودم که در اولین ملاقات، ایشان چگونه برخورد میکنند و دست کم انتظار داشتم که در اولین برخورد، ایشان دستی به محاسن خود بگیرند و با لهجه خاص خویش بفرمایند خوب آقای نوری!!! همین؛ و پس از چند لحظهای سکوت، سخنانی بین ما رد وبدل شود، ولی هیهات و هیهات که چنین رفتاری از شخصیت اخلاقی و انسان بزرگوار و الهی همچون ایشان سر زند.
به هرحال هنگامی که بر ایشان وارد شدم با گرمی معانقه و احوال پرسی کردند و پس از آن که نشستم، چنان برخورد کردند که گویی من هر روز در محضر ایشان بودهام و راجع به مسائل فقهی با من مشورت میکردهاند؛ یکی از استفتائاتی را که از ایشان شده بود، مطرح فرمودند و پس از بیان نظر خود، نظر مرحوم آیت الله العظمی خوئی رحمت الله علیه را مطرح کردند و اشکالات خود را نسبت به نظر فقهی آقای خوئی بیان نمودند و نظر ما را جویا شدند. من که از نحوه برخورد ایشان شگفت زده و به وجد آمده بودم، در حد بضاعت علمی خودم از نظر مرحوم آقای خویی دفاع کردم و پس از مقداری بحث و گفتگو، از خدمت ایشان مرخص شدم.
اینک که این خاطره را به یاد میآورم، همچنان تحت تأثیر منش بزرگوارانه و سیمای والای اخلاقی و ربانی ایشان هستم.
پس از آن بارها خدمت ایشان رسیدم و شگفت آن که هر از گاهی به من یادآور میشدند که علاقه ندارم به خاطر دفاع از من برای شما مزاحمتی ایجاد شود.
به یاد داشته باشیم که:
۱- ارزش و بزرگی انسان بیش از هرچیز در گرو پایبندی به اصول اخلاقی است.
۲- یکی از سختترین معیارها در پایبندی به اصول اخلاقی آدمیان، چگونگی برخورد با کسانی است که مایهی رنجش و آزردگی وی شدهاند.
۳- پایداری و جاودانگی نام افراد بیش از هر چیز ریشه در سیمای اخلاقی آنان دارد و مصلحان بزرگ همواره الگوهای برتر اخلاقی نیز بودهاند.
۴- حکومتها و محکومیتها، نصبها و عزلها و خوشیها و ناخوشیها میگذرد و آنچه از انسان باقی میماند، ویژگیهای اخلاقی مثبت و یا منفی اوست.
رحمت و رضوان الهی بر روح وارسته و همیشه متواضع او باد.
انتهای پیام
می دونم هرچی بنویسم تایید نمی شه پس فقط می نویسم مرحوم آیت الله العظمی منتظری رحمت الله علیهم
این بزرگواری و تواضع میراثی بود از پدر ایشان شادروان حاج علی منتظری . این بزرگمرد در طول مدت قائم مقامی پسر ،کما فی السابق به زراعت مشغول بود ، آخرین بار که موفق به دیدار ایشان شدم چند ماهی قبل از برکناری ایت الله منتظری بود ، گفت رفتم قم و ححسینعلی را گریه انداختم ، گفتم من تو را با نان رعیتی بزرگ نکردم که عاقبتت این شود ، اگر کاری برای این مردم میتوانی بکنی بکن والا کناره گیری کن ، حسینعلی گریه افتاد و گفت چشم پدر ، کناره گیری میکنم .