خرید تور تابستان

روایت انصاف نیوز از عجایب جشنواره‌ی فیلم شهر

دبیر ششمین جشنواره فیلم شهر در اختتامیه‌ی جشنواره خطاب به حاضران گفت: این جشنواره با پول حاصل از درآمدهای پردیس‌های سینمایی شهرداری برگزار شده و این پول شماست و این جشنواره هم متعلق به شماست.

این جشنواره اما عجایبی داشت که بخشی از آن را خبرنگار انصاف نیوز روایت کرده است:

فیلمهایی که نبودند جایزه گرفتند!

ششمین جشنواره فیلم شهر با اهدای جایزه به فیلمهایی که در جشنواره نبودند به کار خود خاتمه داد!

اینطور که پیداست نقطه ضعف جشنواره‌ی فیلم شهر را بایستی در اول و آخر جشنواره یعنی مراسم افتتاحیه و اختتامیه پیدا کرد. در مراسم افتتاحیه، برخلاف روال معمول جشنواره‌های دنیا به برخی از فیلم‌ها جایزه دادند و در مراسم اختتامیه، جوایز اصلی بخش سینمای ایران به فیلم‌هایی داده شد که اصلا در جشنواره نبودند. فیلمهایی همچون ماجرای نیمروز و ابد و یک روز در حالی جوایز اصلی را بردند که در جشنواره به نمایش درنیامدند و تنها در بروشورهای چاپ‌شده متوجه ‌شدیم که قرار است این فیلم‌ها هم مورد قضاوت قرار گیرند. شاید برگزارکنندگان جشنواره فرض را بر این گذاشته‌ بودند که فیلم‌های مطرحی چون ماجرای نیمروز و ابد و یک روز را «لابد همه دیده‌اند»!

همه برنده‌اند

در مراسم اختتامیه آنقدر جایزه دادند که حتی خبرنگارانی که ابتدای مراسم با شور و شوق مشغول نوشتن و مخابره‌ی اخبار جوایز بودند، حوصله‌شان سر رفت و منتظر بودند که پایان مراسم را جشن بگیرند! برخی اعتقاد داشتند این همه تنوع در بخش‌های مختلف لازم نبود. می‌شد برخی از جوایز را با هم ادغام کرد و اینگونه به ارزش جوایز هم افزوده می‌شود. بهر حال گویا همه توانستند برنده‌ی جایزه شوند. هرچندحقیقت چیز دیگری بود!

سینمای حرفه‌ای را بی‌خیال!

در اواسط برنامه جایی که نام یکی از برندگان آماتور اعلام شد در گوشه‌ای از سالن چندنفری با صدای بلند او را تشویق کردند و ناگهان شور خاصی سالن مراسم را در برگرفت. خوب! اصلا چرا این جشنواره به سازندگان فیلم‌های کوتاه و نیمه‌بلند و همینطور انیمیشن‌سازان اختصاص داده نشود؟! این افراد به دلیل آنکه هنوز وارد مناسبات حرفه‌ای سینمای جریان اصلی نشده‌اند، دیدشان به امور شهری اصالت بیشتری دارد. صداقت و دردمندی بیشتری دارند و از طرفی نسبت به دریافت جوایز شور و شوق بیشتری هم دارند. چه بسا اگر مراسم اختتامیه فقط به این افراد تعلق داشت، تمام مراسم مثل همان لحظه‌ی تشویقی که اشاره شد، پر از هیجان و ابراز احساسات می‌شد. از سوی دیگر روابط سینمای حرفه‌ای با جشنواره‌ی فیلم شهر هنوز به درستی تعریف نشده است. در روز آخر جشنواره ناگهان اعلام کردند که فیلم فرزاد موتمن «آخرین بار کی سحر رو دیدی» قرار نیست پخش شود؛ به دلیل آنکه تهیه‌کننده زنگ زده و خواسته است فیلمش را کنار بگذارند! در مراسم اختتامیه هم تنها کسانی از سینمای حرفه‌ای حضور داشتند که قرار بود جایزه بگیرند یا تقدیر شوند که البته همه‌ی جایزه بگیران هم نیامده بودند!

چگونه به خود اجازه دادم دست از نگرانی بردارم و جشنواره را دوست داشته باشم

اما در میان مراسم افتتاحیه و اختتامیه، جشنواره‌ی فیلم شهر برگزار شد که اتفاقا خوب بود. بزرگترین نقطه قوت جشنواره، برگزاری کارگاه‌های سینمایی برای علاقمندان و دانشجویان هنر بود. این کارگاه‌ها با استقبال بسیار خوبی هم مواجه شدند. گل سرسبد این بخش هم کارگاه «پیتر جیمز» مدیر فیلمبرداری تعدادی از فیلم‌های مطرح هالیوود همچون «رانندگی برای خانم دیزی» بود. نکته‌ی خلاقانه‌ی این کارگاه هنگامی بود که پیتر جیمز همراه با دنشجویان ثبت‌نام کننده به گردش سینمایی در سطح شهر رفتند. کاخ گلستان و تالار آینه یکی از جاهایی بود که پیتر جیمز در آنجا توضیح داد که چگونه در چنین فضایی که آینه زیاد است، طوری فیلمبرداری شود که انعکاس نداشته باشد.

نقطه قوت دیگر جشنواره بخش انیمیشن‌های کوتاه ایرانی بود. سازندگان انیمیشن ایرانی به حق گلایه دارند که در این سال‌ها توجه لازم به آن‌ها نشده است. انیمیشن‌های خوبی در این بخش شاهد بودیم که برخی از آن‌ها می‌توانند به راحتی با انیمیشن‌های کوتاه خارجی رقابت کنند. اختصاص بودجه و امکانات لازم می‌تواند باعث پیشرفت بیشتر انیمیشن‌کاران ایرانی شود و به امید آن روز!

بخش دوست‌داشتنی دیگر جشنواره، بخش فیلمهای کوتاه بین‌المللی بود. متاسفانه فیلمهای کوتاه ایرانی هنوز فاصله‌ی زیادی با فیلم‌های کوتاه بین‌المللی دارند. دلیل اصلی آن هم اینطور که پیداست کمبود امکانات و بودجه است. در سینمای روز دنیا به فیلم‌های کوتاه همچون فیلم‌های بلند بها داده می‌شود و همان امکانات فیلم‌های بلند را به فیلم‌های کوتاه نیز می‌دهند. در حال حاضر فیلمسازان بخش کوتاه فقط می‌توانند روی خلاقیت خود حساب کنند و نه بودجه و امکانات.

بخش فیلم‌های ویدئویی بخش دیگر جشنواره بود که جای خالی آن در جشنواره‌های موجود در ایران به شدت احساس می‌شد. از نقاط قوت این جشنواره همین بخش بود که فیلم‌های واقعا خوبی هم در آن به نمایش درآمدند.

جشنواره‌ی فیلم شهر با چنین بخش‌های پر و پیمانی و البته بخش‌های دیگری همچون فیلم‌های مستند می‌تواند به یک جشنواره‌ی مرجع برای سینمای ایران و حتی منطقه تبدیل شود. از طرفی سازندگان این گونه فیلم‌ها اغلب جوان هستند. شور و هیجان کجاست؟ جایی که جوان‌ها آنجا حضور دارند! پس دودلی را کنار بگذارید. این جشنواره را اختصاص دهید به جوانان و فیلم‌های خارج از جریان حرفه‌ای. اگر هم اصرار بر نمایش فیلم‌های سینمایی بلند هست، می‌شود از فیلم اولی‌ها و دومی‌ها استفاده کرد. البته این‌ها آرزوست. به هرحال جشنواره‌ای که پشت سر گذاشتیم به دلیل آنکه فیلم‌هایی به ما نشان داد که جای دیگر نمی‌توانستیم آن‌ها را ببینیم، جشنواره‌ای بود دوست‌داشتنی و شریف.

 این شما و این آقای قالیباف

اما مراسم اختتامیه به نوعی مراسم خداحافظی قالیباف از شهر تهران هم محسوب می‌شد. در روزی که به طرز معنی‌داری و تقریبا به طور همزمان، رئیس‌جمهور روحانی مشغول مراسم تحلیف در مجلس بود، قالیباف ترجیح داده بود که در کنار هنرمندان در برج میلاد مشغول اهدای جایزه باشد. ستاره‌ی مراسم اختتامیه چه در بک‌گراند و چه در قاب اصلی هم خود او بود. در اینجا به برخی از مهمترین اتفاقات مراسم پایانی اشاره می‌شود:

 

گزارشی از اختتامیه ششمین جشنواره فیلم شهر

پول جشنواره را شما دادید

فرزاد حسنی مجری مراسم در ابتدا از سیدعلی احمدی دبیر جشنواره دعوت کرد که سخنرانی کند. سیدعلی احمدی در سخنان بسیار کوتاهی گفت که بودجه جشنواره فیلم شهر از محل وجوه پرداخت شده‌ی مردم در پردیس‌های شهرداری تامین شده است. او همین را گفت و رفت.

فرزاد حسنی سپس یادی کرد از ناصر فرهودی و آیت‌اله مروارید که به تازگی درگذشته‌اند.

نخستین بخش مراسم اختتامیه، بخش فیلم‌های کوتاه بین‌المللی بود.

تندیش بهترین فیلم انیمیشن کوتاه بین‌الملل به فرنوش عابدی برای فیلم پیشخدمت از کشور ایران رسید.

فرنوش عابدی در سخنان کوتاهی با گلایه از عدم یادکرد فرزاد حسنی برای یک انیماتور تازه درگذشته به نام وحید نصیریان، یاد او را گرامی داشت.

بهترین فیلم کوتاه داستانی در بخش بین‌الملل فیلم «تمام دنیا برای یک دنیای کوچک» از کشور فرانسه بود.

فرمانده‌ی گروهان قالیباف یک کارتن خواب است

بخش بعدی مراسم بخش بهترین فیلم‌های بلند داستانی و مستند بین‌المللی بود.

محمد کارت برای فیلم «آوانتاژ» جایزه‌ی بهترین فیلم مستند را دریافت کرد.

محمد کارت در سخنان کوتاهی گفت فیملش پژوهشی است در مورد پدیده‌ی کارتن‌خوابی. او گفت در جریان ساخت این فیلم با فرد کارتن‌خوابی آشنا شده است که گفته‌ی او در سال 1361 فرمانده‌ی گروهانی از تیپ امام رضا به فرماندهی قالیباف بوده است . او جایزه‌اش را به تمام کسانی تقدیم کرد که در شهر تهران زندگیشان برخلاف آرزوهایشان گذشته.

تندیس جشنواره برای بهترین فیلم بلند داستانی به فابریزیو تاتانی از ایتالیا برای فیلم شرح یک عشق رسید.

کامبوزیا پرتوی برنده جایزه‌ی بهترین فیلمنامه شد.

کامبوزیا پرتوی یادی کرد از یک تاجر هندی الاصل بنام سردار ساکت که در دهه‌ی 30 فیلمهای شهری و اجتماعی می‌ساخت.

والریا چنگتینی بخاطر فیلم «شرح یک عشق» از ایتالیا جایزه بهترین بازیگر زن را دریافت کرد. او البته در جشنواره حضور نداشت.

هیچ دلیلی وجود ندارد قالیباف بازهم کاندیدا نشود!

قالیباف شهردار تهران در این لحظه وارد سالن مراسم شد.

فرزاد حسنی گفت که در این روزهای آخر عکاسان علاقه خاصی به عکاسی از تمام زوایای چهره آقای قالیباف دارند. او در ادامه گفت البته این دلیل نمی شود که او مجددا کاندید نشود.

بهترین بازیگر مرد در این بخش برای بازی در فیلم «فراری» به محسن تنابنده رسید که البته او هم در جشنواره حضور نداشت.

بهترین دستاورد فنی تقدیم شد به دودو میراندو فیلمبردار به خاطر فیلم «دادگاه داخلی» از برزیل.

بهترین فیلم داستانی به عنوان تهیه کننده به شرح یک عشق از ایتالیا رسید.

جایزه ویژه هیات داوران به محمد کارت بابت فیلم آوانتاژ از کشور ایران رسید. هیات داوران در بیانیه‌ای این فیلم را بیان کننده‌ی جنبه‌های تاریک یکی از متداولترین مشکلات جامعه‌ی امروز شهری توصیف کردند.

بخش فیلمهای پویا نمایی بخش بعدی مراسم بود.

جایزه‌ی بهترین جان‌بخشی به انیماتورهای فیلم «داش آکل» رسید.

جایزه‌ی بهترین کارگردانی فیلم‌های پویا نمایی به حسین ملایمی برای کارگردانی «بدو رستم بدو» رسید.

در بخش بهترین فیلم برای تهیه کننده امیر هوشنگ معین تهیه کننده فیلم «درخت پرتقالی» جایزه اصلی را برد.

فهمیدم که ارواح عمه‌ام و تیپ قالیباف است که ما را کشته!

تقدیر از محمود کلاری بخش بعدی مراسم بود.

مهران مدیری در سخنان ضبط شده‌ای گفت: من فکر می‌کردم که خیلی تصویر را بلدم اما بعد از کار با محمود کلاری فهمیدم که ارواح عمه‌ام!

محمود کلاری با ابراز خرسندی از جایزه گرفتن فیلم آوانتاژ گفت: این اتفاق خیلی مهمی است که فیلمی در مورد کارتن‌خواب‌ها جایزه‌ی اصلی را گرفته است. او در ادامه با قالیباف هم شوخی کرد و گفت: ورود آقای قالیباف به مرکز همایش‌ها مصادف شد با اعلام برنده‌شدن یک فیلم ایتالیایی که ما سرمان را برگرداندیم و دیدیم که چه کارگردان ایتالیای خوشتیپی آمد داخل ولی بعد فهمیدیم که قالیبافه! فرزاد حسنی هم گفت که آقای دکتر! این تیپتان ما را کشته است.

نامه‌ها را نخوانده پس می‌فرستند!

بخش فیلم کوتاه داستانی و نیمه بلند قسمت بعدی مراسم بود.

جایزه‌ی بهترین فیلمنامه به آرمان خانساریان برای فیلم «سبز کله غازی و قرص برنج» رسید.

جایزه‌ی بهترین دستاورد فنی برای طراحی و فضاسازی متفاوت به فیلم «بیماری» رسید.

امیرشهاب رضویان از داوران جشنواره در این قسمت در سخنان طنزآمیزی گفت: سال 84 آقای احمدی‌نژاد رئیس جمهور و آقای رحیم مشائی مدیر سازمان فرهنگی بودند. جایزه‌ای دادند و گفتند که 50درصد فیلم بعدیتان را ما حمایت می‌کنیم. آن موقع سبیل‌های من مشکی بود ولی الان سفیده. اما هنوز خبری از آن جایزه نشده است! نامه‌نگاری هم کردم ابتدا فکر می‌کردم که نامه‌ها را می‌خوانند و دایورت می‌کنند اما بعد فهمیدم که نخوانده دایورت می‌کنند! این حرف را به این دلیل می‌گویم که هنوز هم مرا به عنوان داور به جشنواره‌هایشان دعوت می‌کنند و اگر نامه‌های مرا می‌خواندند این‌کار راا نمی‌کردند! او ادامه داد به همین آقای قالیباف نامه دادیم که جایزه‌مان را بگیریم، ایشان دایورت کرد به بخش حقوقی. پیش آقای مسجد جامعی هم رفتیم. ایشان البته با لحن شیرینی گفتند: بروید از خودشان بگیرید. این‌ها را گفتم که آقای فرزاد حسنی لااقل به برندگان بگوید چقدر جایزه‌ی نقدی داده می‌شود تا برندگان به سرنوشت من دچار نشوند.

پولش رو گرفته، حرفم می‌زنه!

فرزاد حسنی هم گفت که برندگان مثل امیرشهاب ساده نیستند و سرشان کلاه نمی‌رود. جایزه‌ی نقدی همینجا بهشان داده می‌شود. اما او کنایه‌ی سنگینی هم به امیرشهاب رضویان گفت. او گفت که امیرشهاب هم خیلی ساده نیست. او آمد داوریش را کرد پولش را گرفت و این حرف‌ها را گذاشت برای آخر مراسم!

بخش بعدی مراسم بخش فیلم‌های کوتاه و نیمه بلند داستانی بود.

تندیش جشنواره برای بهترین کارگردانی به درناز حاجیها برای فیلم «مرضیه» رسید.

مستانه مهاجر تهیه کننده فیلم مرضیه هم جایزه بهترین فیلم را گرفت.

آرمان خانساریان برای فیلم «سبز کله غازی» برنده شد برنده‌ی بهترین اثر برای توصیف شهر تهران شد.

تندیس جشنواره برای بهترین بازیگر زن به خانم خورشید چراغی پور برای فیلم کوتاه داستانی وقت ناهار رسید.

بخش بهترین فیلم های مستند بخش بعدی مراسم بود.

در بخش بهترین تحقیق و پژوهش فیلم «گراند هتل» به ابوالفضل سروش مهر رسید.

در بخش بهترین دستاورد فنی خانم انسیه ملکی برای طراحی صدا در فیلم «مانکن‌های قلعه حسن خان» برنده‌ی جایزه‌ی اصلی شد.

برای بهترین کارگردانی مستند کوتاه و نیمه بلند حامد کلجه‌ای بخاطر فیلم «پناهگاه حامی» برنده‌ی جایزه‌ شد.

این دوره که گذشت! لااقل درشهرداری بعدی به حیوانات رحم کنند!

حامد کلجه‌ای که فیلمش در مورد کشتار سگ‌های بی‌سرپرست است در سخنانی از دولت جدید خواست که با تصویب قانونی از حیوانات حمایت کنند. او با خطاب قرار دادن قالیباف ابراز امیدواری کرد که در مدیریت شهری بعدی لااقل این اتفاق بیفتد. او گفت: در جامعه‌ای که به حیوان رحم نشود به هیچکس از جمله کودکان رحم نخواهد شد.

تندیس جشنواره برای بهترین فیلم بلند داستانی به حسام اسلامی برای فیلم «متهمین دایره‌ی بیستم» رسید.

در بخش بهترین فیلم برای تهیه کننده، تندیش جشنواره به تهیه کننده فیلم مستند «مانکن‌های قلعه حسن خان» رسید.

در بخش بهترین اثر با محوریت تهران نگاری، تندیس جشنواره به هادی آفریده برای فیلم مستند «باغ‌های گمشده» رسید.

تندیس ویژه‌ی هیات داوران بخاطر تصویربرداری مجموعه فیلمهای مستند فیلمبرداری شده به رضا تیموری رسید.

وقتی قالیباف شمع کیک تولد ژاله علو را فوت می‌کند

در این بخش که از بخش‌های جذاب و خوب مراسم اختتامیه بود. فرزاد حسنی با دعوت از جمشید مشایخی و ژاله علو از آن‌ها تقدیر کرد. در قسمت سورپرایز کننده‌ی برنامه فرزاد حسنی گفت که جشن نودسالگی ژاله علو است. کیک بزرگی آوردند و آهنگ تولدت مبارک محمد نوری هم پخش شد. جمشید مشایخی که احساساتی شده بود نتوانست طاقت بیاورد و اشک ریخت. او در بزرگداشت ژاله علو گفت: ژاله علو از جوانی‌اش زیبا بود اما به مرور بخاطر هنرش زیباتر هم شد.

ژاله علو هم در سخنانی گفت که عاشق ایران و مردم ایران است و شعری که خودش سروده بود را تقدیم به حضار کرد:

ما میان عشقبازان یکه‌ایم       ما زباران محبت چکه‌ایم

رخ نموده یار در آیینه2ها           ما از آن آیینه ها یک تکه‌ایم

فرزاد حسنی از قالیباف دعوت کرد روی صحنه بیاید. قالیباف پس از ستایش از جمشید مشایخی و ژاله علو به همراه آنها و فرزاد حسنی شمع‌های کیک تولد بزرگی را که در صحنه بود فوت کرد.

فرزاد حسنی در پایان از جمشید مشایخی و ژاله علو خواست برای ترک کردن صحنه دونفری با هم قدم بزنند!

نمی‌خواهم آمار بدهم …. ولی می‌دهم!

سرانجام نوبت سخنرانی قالیباف رسید. او در سخنانی گفت: برای زندگی در پیچیدگی‌های شهری امروز بیش از هرچیز نیازمند روحیه‌ی لطیف و فهم بالا هستیم و نقش هنرمندان در اینجا برجسته می‌شود.

او افزود: در تمام کلان‌شهرهای دنیا مشکلات و چالش های جدی مثل اعتیاد و فقر و بیکاری وجود دارد که ریشه‌ی بسیاری از این مشکلات فقر فرهنگی است. برای حل اینها هنر و هنرمند است می توانند انسان‌ها را آگاه‌تر و داناتر بکنند.

قالیباف گفت: بنده از ابتدای کارم در شهرداری مبنای کار را بر رویکرد فرهنگی و اجتماعی گذاشتم. نمی‌خواهم آمار بدهم اما اگر به صندلیهای سینما و تاتر به کتابخانه ها و مراکز فرهنگی در محلات نگاه بکنید از سطح محله تا مقیاس جهانی شاهد تحول هستید. مثلا در عرصه‌ی کتاب در یک محله از 70 تا 75 کتابخانه رسیدیم به 400 کتابخانه. باغ کتاب هم که در یک مقیاس جهانی مطرح است.

او افزود: در تمام مدت انجام وظیفه‌ام سعی کردم که هیچگاه سلائق شخصی را در عرصه‌ی هنر ملاک قرار ندهم و از سیاست بازی در این عرصه پرهیز کرده‌ام.

بدو فرزاد… بدو!

بخش بعدی مراسم اختتامیه، بخش فیلم‌های ویدئویی بود.

برنده‌ی بهترین فیلمنامه در این بخش سیدروح‌اله حجازی برای فیلمنامه‌ی فیلم «سپید به رنگ مروارید» بود.

او در سخنانی به محمود کلاری هم اشاره کرد و گفت که محمود کلاری عکس‌های بسیار معروفی دارد که کسی نمی‌داند کار اوست. مثل عکس معروفی که از حضرت امام در عرقچین گرفته شده است. او ابراز امیدواری کرد که این عکس‌ها جمع‌آوری و منتشر شوند.

فرزاد حسنی در این بخش با ذکر اینکه تعداد جوایز در این بخش زیاد هستند، کاندیداهای جوایز بعدی را یکجا اعلام و آن‌ها را به سرعت اعلام کرد!

یاسر طالبی برای کارگردانی فیلم «فرزندان» برنده‌ی جشنواره در این بخش بود. جایزه‌ی بهترین فیلم برای تهیه کننده به خانم میترا روحی منش برای تهیه‌ی فیلم فرزندان رسید.

مهمترین بخش جشنواره: بخش فیلم‌های به نمایش درنیامده

اما بخش آخر که بسیاری منتظر آن بودند، بخشی بود که بسیاری از فیلمهایش در جشنواره به نمایش درنیامدند! برندگان این بخش به این شرح هستند:

بهترین فیلمنامه کامبوزیا پرتوی برای فیلم «فراری»

بهترین بازیکر نقش اول زن پردیس احمدیه برای فیلم «لاک قرمز»

بهترین بازیگر نقش اول مرد ناصر هاشمی برای فیلم «برادرم خسرو»

بهترین دستاورد فنی مهرداد میرکیانی و عبداله اسکندری برای چهره پردازی فیلم «لانتوری»

بهترین کارگردانی محمدحسین مهدویان برای فیلم «ماجرای نیمروز»

بهترین فیلم برای تهیه کننده سعید ملکان به فیلم «ابد و یک روز»

جایزه ویژه هیات داوران به احسان بیگلری به فیلم «برادرم خسرو» رسید

جایزه‌ی بهترین اثر برای تهران نگاری به چهت نگاه دردمندانه نسبت به دشواری های اداره شهر تهران به فیلم «سد معبر» ساخته‌ی محسن قرایی رسید.

گفتنی است فیلم‌های لانتوری، برادرم خسرو، لاک قرمز، ماجرای نیمروز و ابد و یک روز، در جشنواره به نمایش درنیامدند!

ما که ندیدیم ولی لابد فیلم خوبی بوده!

جایزه ویژه دبیر، آخرین جایزه‌ی مراسم بود که معلوم نیست با چه مکانیسمی داده شد. آیا دبیر جشنواره شخصا تصمیم گرفته است به فیلمی جایزه بدهد؟ به هرحال این جایزه به منیر قیدی برای فیلم سینمایی ویلایی‌ها رسید. این فیلم هم در جشنواره نمایش داده نشد. شاید دبیر جشنواره در خلوت خود این فیلم را دیده، خوشش آمده و تصمیم گرفته به آن جایزه بدهد!

بایستی دید جشنواره فیلم شهر در مدیریت جدید شهرداری به حیات خود «چگونه» ادامه می‌دهد؟

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. بغض و کینه و نفرت شما نئوفاشیست های مثلا اصلاح طلب از دکتر قالیباف قابل درکه
    پس فحش نویسی به اسم گزارش نویسی هم قابل درکه
    بنویس عزیزم
    شاید عقده مدیر کارآمد و لایق نداشتن تون خالی بشه

    2
    2
  2. سلام دوست عزیز. من فراز پورمحبی نویسنده مقاله هستم. این مقاله به هیچ وجه برای زیر سوال بردن دکتر قالیباف نبود. بلکه نگاه نسبتا طنری بود به برخی از کاستی های مراسم های افتتاحیه و اختتامیه. خود جشنواره عالی بود و در متن هم بهش اشاره کردم. موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا