نگاهی به «ساعت ٥ عصر» | طنز بد، کمدی خوب
«محمدحسین لواسانی» در نقدی بر فیلم «ساعت 5 عصر» در روزنامهی «شرق» نوشت:
شاید پربیراه نباشد که یکی از کنجکاویهای امروز دوستداران هنر هفتم، بهویژه از نوع داخلی آن را چطور از آبدرآمدن نخستین دستپخت سینمایی مهران مدیری در مقام کارگردان بدانیم؛ هنرمند محبوبی که در نخستین گام سینمایی خود در مقام فیلمساز به سراغ یک سوژه بکر و ناب اجتماعی رفته تا بهواسطه آن پارهای از این مشکلات را ورقی زده باشد. اما بهنظر میرسد کام مخاطب را چه از منظر تَفت این سوژه بکر اجتماعی و چه از منظر خوشآبورنگ درآوردن طنز اصطلاحی، تلخ کرده باشد.
گرچه مظروف مدیری در انتخاب خوراک، خوش به حسن رفته است، اما بهجرئت میتوان گفت در طبخ آن در ظرف تازهای برای او با عنوان سینما، چندان نتوانسته خوراکی خوشپخت و تأثیرگذار را به مزاج مخاطبان حساس بنشاند. بد نیست برای روشنترشدن این موضوع، سری رو به معنای طنز بگردانیم؛ طنز در رایجترین معنی اصطلاحی خود به سخنی اطلاق میشود که از دو معنی ظاهری و باطنی برخوردار باشد یا بهعبارتی هنری است که نبود تناسب در عرصههای گوناگون اجتماعی را که در ظاهر متناسب به نظر میرسد مکتوب یا تصویر میکند؛ موضوعی که خود، اسباب خنده میشود. حالا درست اینجاست که مدیری در گام نخست؛ یعنی انتخاب کمیت لنگ برخی متناسبات اجتماعی که محتوای او باشد، خوش عمل کرده، اما در پرورش آنها برای میزان دقیق و صحیح تأثیرگذاری اجتماعی، مسیر چندان مطلوب و مقبولی را انتخاب نکرده است، تا جایی که طعم گوارای مقاصد اصلاحطلبانه از آن به کام نمیآید.
شاید یکی از مهمترین علل این موضوع، توقعی باشد که خود مهران مدیری از «ساعت ٥ عصر» بهعنوان فیلمی در گونه اجتماعی، پیشتر در ما برانگیخته بود؛ البته که در یک کار کمدی میتوان بارهاوبارها دستبهدامن اغراق شد و تا حدودی هم از واقعیت فاصله گرفت، اما اگر فیلمی، اجتماعی تعریف شود، دیگر خروج از دایره باورپذیری و آنچه بهواقع هست، چندان فعل مؤثر و درستی به نظر نمیآید، چه آنکه از میزان تأثیرگذاری و حرکت در مسیر رسالت خود که اصلاح امور باشد نیز بازمانده یا منحرف میشود.
ضمن اینکه در این بین در مظان اتهام اغراق و سیاهنمایی هم قرار میگیرد.
به تعریف «مارک تواین»، «داستان طنز، جدی روایت میشود، اما در کمدی، راوی اصرار دارد به شما بقبولاند که این داستان، جالبترین یا دستکم یکی از جالبترین داستانهایی است که تا به امروز شنیدهاید»؛ حال، مهران مدیری «ساعت ٥ عصر» را نه طنز در جایگاه معنای اصطلاحی و نقادانه آن که در قالب یک کمدی تعریف کرده است؛ یعنی اگر در کمدی، خنده را بهخاطر خنده بگیریم و در طنز، خنده را برای استهزایی که به اصلاح منجر میشود، نمیتوانیم دستپخت سینمایی این چهره محبوب در یک گونه اجتماعی را چندان خوشطعم و تأثیرگذار بخوانیم، ازآنرو که این تجربه مهران مدیری بهمراتب به نوع اول که خنده بهخاطر خنده باشد، نزدیکتر است.
بهاینترتیب، طنز وسیله است نه هدف، درحالیکه مدیری «ساعت ٥ عصر» را مانند یک کار کمدی، نه وسیله که هدف گرفته است.
انتهای پیام