بیانیه | مطالبات دانشجویان علوم اجتماعی از وزیر علوم آینده
اتحادیه ی انجمن علمی دانشجویی علوم اجتماعی کشور با صدور بیانیهای دربارهی مطالبات این اتحادیه از وزیر آیندهی علوم، تحقیقات و فناوری به ذکر مشکلات قشر دانشجو و قشر دانشگاهی علوم اجتماعی کشور پرداخت.
به گزارش انصاف نیوز این بیانیه روز گذشته در این محورها صادر شده است:
1ّ. توقف فوری اجرای طرح کارورزی؛
2. تغییر تحمیلی سرفصل دروس علوم انسانی 3.اعمال سلیقۀ مدیران دانشگاهی تضعیف انجمنهای علمی دانشجویی
4ّ. کاهش سنوات و افزایش شهریه،تهدید زیست دانشجویی
5ّ. فشارهای امنیتی بر پژوهشگران اجتماعی و فضای دانشگاهی و
6. بومیگزینی، به حاشیه راندن حاشیهنشینان
این بیانیه، رفع این مشکلات را از وزیر آینده علوم، تحقیقات و فناوری مطالبه کرده است. در بخشی از این بیانیه آمده:
«جامعهی دانشجویی کشور در چهار سال اخیر، علیرغم تمام وعدههای داده شده از سوی دولت، شاهد استمرار مصائب گذشته و بروز مسائل جدیدی بوده است. از یکسو کاهش سنوات دانشجویان و پر کردن خزائن دولتی با دستان خالی دانشجویان و از سوی دیگر بیتفاوتی در مقابل جریانهای مداخلهگری که از بیرون دانشگاه در حال بیخاصیتسازی و بریدن رگههای انتقادی علوم انسانی هستند، و همچنین بنا نهادنِ طرح «کارورزی»ای که هدفی جز استثمار نوع دانشجو ندارد، همه و همه نشانگر فشار روزافزون به دانشجویان و به ابتذال کشاندنِ حیات آنان است».
متن کامل بیانیه به نقل از پایگاه اطلاع رسانی این اتحادیه در پی میآید:
بیانیۀ اتحادیه انجمنهای علمی دانشجویی علوم اجتماعی سراسر کشور
با محور مطالبات از وزیر آیندۀ علوم، تحقیقات و فناوری
درحالیکه طی روزهای آینده جامعۀ دانشگاهی در انتظار تعیین گزینۀ نهایی تصدی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در دولت دوازدهم است و گروهها و تشکلهای مختلف دانشجویی تلاش میکنند به طرق مختلف از جمله حمایت از چهرههای شاخص جریانهای مختلف سیاسی صدای خود را به دولتمردان برسانند؛ اتحادیه انجمنهای علمی دانشجویی علوم اجتماعی کشور با عنایت به محوریت نقش علوم اجتماعی در فهم و تبیین مسائل اجتماعی از یکسو و ضرورت ورود اتحادیه، به عنوان نمایندهای از علوم اجتماعیِ مستقل و منتقد، از سویی دیگر؛ بر آن شد که نسبت به عملکرد این وزارتخانه در دولت یازدهم و انتظارات از آن در دولت دوازدهم اظهارنظر کند. لازم به ذکر است که این بیانیه از خلال فرایندی جمعی و مشارکتی، توسط اصحاب علوم اجتماعی به رشتۀ تحریر درآمده است و هر کس که به نحوی جزئی از این جامعۀ علمی محسوب میشود این امکان را داشته تا مطالبات خود را در آن منعکس سازد.
جامعهی دانشجویی کشور در چهار سال اخیر، علیرغم تمام وعدههای داده شده از سوی دولت، شاهد استمرار مصائب گذشته و بروز مسائل جدیدی بوده است. از یکسو کاهش سنوات دانشجویان و پر کردن خزائن دولتی با دستان خالی دانشجویان و از سوی دیگر بیتفاوتی در مقابل جریانهای مداخلهگری که از بیرون دانشگاه در حال بیخاصیتسازی و بریدن رگههای انتقادی علوم انسانی هستند، و همچنین بنا نهادنِ طرح «کارورزی»ای که هدفی جز استثمار نوع دانشجو ندارد، همه و همه نشانگر فشار روزافزون به دانشجویان و به ابتذال کشاندنِ حیات آنان است.
اکنون که در ابتدای راه دولت دوازدهم قرار داریم و وزیر آیندۀ علوم، تحقیقات و فناوری چهار سال فرصت خواهد داشت تا نشان دهد دولت آینده نسبت به مطالبات جامعۀ دانشگاهی بیتفاوت نخواهد بود، مهمترین مطالبات دستکم بخش قابلتوجهی از اصحاب علوم اجتماعی از این وزارتخانه را به شرح زیر به اطلاع میرسانیم. بدیهی است که برآورده شدن یا نشدن این مطالبات معیاری برای قضاوت در مورد عملکرد آن در سالهای آتی خواهد بود.
۱- توقف فوری اجرای طرح کارورزی؛ یک الزام اجتماعی
طرح کارورزی که پس از شکست طرحهایی همچون «استاد-شاگردی»، در دولت دهم تصویب شد، مجدداً در دولت یازدهم مورد بازنگری و تنظیم قرار گرفت. این در حالی است که دولت در تلاش برای تصویب لایحه اصلاح قانون کار، شکستی نسبی را متحمل شد، لایحهای که این اتحادیه در آذر ۱۳۹۵ با برگزاری نشستی در دانشگاه تهران با حضور صاحبنظران نسبت به تبعات اجتماعی مخرب آن هشدار داده بود. اکنون پس از انتخابات دولت دوازدهم و از تیرماه سال جاری شاهد اجرایی شدن طرح کارورزی هستیم. طرحی که به نظر میرسد تحت لوای «اشتغالآفرینی» به دنبال تأمین نیروی کار ارزان و بیثبات برای سرمایهگذاران است و پیامد آن افزایش ناامنی شغلی و تضعیف بیش از پیش فرودستان جامعه است. طرح کارورزی با جزئیاتی چون عدم تعهد کارفرما به استخدام موقت یا دائمی (مادۀ ۱۰)، خارج کردن کارورز از شمول قوانین کار و تأمین اجتماعی (مادۀ ۱۰)، تعیین مزد کارورز تا سقف یکسوم حدأقل دستمزد (مادۀ ۸) و موارد متعدد دیگری از این دست که به معنای تضییع آشکار حقوق دانشجویان است، در واقع چیزی نیست جز استثمار بیسابقۀ فارغالتحصیلان بیکار. این اتحادیه صراحتاً نسبت به تبعات اجتماعی دهشتناک طرحهای از این دست هشدار میدهد و در این مورد بنا داشت نقطه نظرات خود را در مرداد ۱۳۹۶ در نشستی تحت عنوان «تبعات اجتماعی طرح کارورزی؛ اشتغال یا بحران اشتغال؟» به اطلاع عموم برساند که متأسفانه علیرغم طی مراحل قانونی، با دخالت نهادهای بیرونی از برگزاری آن جلوگیری به عمل آمد!
۲- تغییر تحمیلی سرفصل دروس علوم انسانی؛ نقض استقلال نهاد دانشگاه
تلاش برای اعمال تغییرات در سرفصلهای آموزشی توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی در طول سالیان گذشته استقلال و جایگاه علمی بسیاری از رشتههای علوم انسانی را تهدید کرده که علوم اجتماعی نیز از این قاعده مستثنا نبوده است. این تغییرات تحمیلی در سرفصل دروس علوم اجتماعی که شامل وارد کردن دروسی ایدئولوژیک و بدون هیچگونه پشتوانۀ نظری و پژوهشی همچون جامعهشناسی دفاع مقدس، جامعهشناسی اقتصاد مقاومتی و… بود با اعتراضات گستردۀ اهالی علوم اجتماعی، از جمله این اتحادیه و انجمن جامعهشناسی ایران، روبرو شد. هرچند استمرار اعتراضات منجر به توقف موقتی این دخالتها در رشتۀ علوم اجتماعی شد، اما بسیاری دیگر از رشتههای علوم انسانی همچون علوم سیاسی از این تغییرات مصون نماندند. جامعۀ دانشگاهی از آن وزارتخانه انتظار دارد تا با جدیت در مقابل اینگونه اقدامات که آشکارا استقلال نهاد دانشگاه، اساتید و دانشجویان را نقض میکند، ایستادگی کند.
۳- اعمال سلیقۀ مدیران دانشگاهی؛ تضعیف انجمنهای علمی دانشجویی
اعمال سلیقه، تغییر محتوا و لغو برنامههای انجمنهای علمی دانشجویی توسط مدیران دانشگاهی، برخی گروههای آموزشی و اساتید در چند سال گذشته بهگونهای بوده که اغلب حتی ناقض آییننامۀ رسمی انجمنهای علمی دانشجویی بوده است. نمونۀ این بیقانونی، تصمیم دربارۀ مجوز برنامهها در شورای فرهنگی دانشگاه یا دانشکده است که نقض آشکار مادۀ ۲۰ آییننامۀ انجمنهای علمی دانشجویی بوده؛ مطابق این ماده مجوز برنامهها و فعالیتهایی که در سطح دانشکده برگزار میشود توسط معاون دانشکده و در صورتی که در سطح دانشگاه برگزار شود توسط مدیر فرهنگی پس از تأیید معاون دانشکده و در صورتی که در سطح ملی یا فرادانشگاهی برگزار شود توسط کمیتۀ حمایت و نظارت از انجمنهای علمی دانشجویی دانشگاه پس از تأیید مدیر فرهنگی صادر میشود. متأسفانه عدم ارائۀ تفسیری دقیق از عباراتی چون «سطح دانشکده»، «سطح دانشگاه» و «سطح ملی یا فرادانشگاهی» در آییننامه توسط وزارت علوم منجر به تشدید برخوردهایی از این دست شده که تاکنون صدمات بسیاری را به انجمنهای علمی دانشجویی وارد آورده است. انتظار میرود متوقف کردن هرچه سریعترِ فرایندهای غیرقانونی از این دست، از اولویتهای آن وزارتخانه در دورۀ بعد باشد.
۴- کاهش سنوات و افزایش شهریه؛ تهدید زیست دانشجویی
متأسفانه در طول سال گذشته شاهد ابلاغ آییننامهای از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به دانشگاههای کشور بودیم که مطابق آن دانشجویان کارشناسی و دکتری پس از پایان ترم هشتم و دانشجویان کارشناسی ارشد پس از پایان ترم چهارم خود، باید برای ترمهای باقیمانده شهریهای را به دانشگاه پرداخت کنند و هزینۀ خوابگاه، غذا و دیگر امکانات رفاهی آنها چند برابر میشود. هرچند دانشجویان در واکنش به این رویداد در دهها دانشگاه کشور دست به اعتراض و تحصن زدند، اما شاهد مداخلۀ مثبتی از سوی آن وزارتخانه نبودیم. این دست اقدامات در کنار خصوصیسازی و پولیسازی فزایندۀ امکانات رفاهی در دانشگاه هجومی بیسابقه به زیست دانشجویی است، دانشجویانی که بهواسطۀ فشارهای مختلف اجتماعی و اقتصادی امروزه در معرض آسیبهای جدی هستند. این اتحادیه بنا بر رسالت خود هشدار میدهد، در صورتی که آن وزارتخانه به بیتوجهی نسبت به رفاه و زیست دانشجویان ادامه دهد، شاهد بروز آسیبهای اجتماعی نگرانکننده در میان دانشجویان و در دانشگاه خواهیم بود.
۵- فشارهای امنیتی بر پژوهشگران اجتماعی و فضای دانشگاهی
در طول چهار سال گذشته نیز مانند سالیان پیش از آن شاهد برخوردهای سرکوبگرانه و فشارهای امنیتی بر پژوهشگران اجتماعی و فعالان دانشجویی دغدغهمند بودهایم. درحالیکه همواره از مسئولین دولتی گرفته تا مخالفان علوم اجتماعی انگشت اتهام را به سوی آن گرفتهاند که نتوانسته دردی از جامعه درمان کند، جا دارد این پرسش جدی را مطرح کنیم که وقتی کوچکترین نقد مستدل و تجربی از سوی اصحاب علوم اجتماعی میتواند آرامش آنان را به هم بریزد، برنامههای انتقادی انجمنهای علمی همواره در خطر لغو قرار دارند و پژوهشگران اجتماعی مستقل، متعد و منتقدی را میشناسیم که به دلیل فعالیتهای پژوهشی و آموزشیشان تحت فشار و مورد برخورد قرار گرفتهاند، چطور از اهالی علوم اجتماعی انتظار میرود توان انجام پژوهشهای انتقادی و راهگشا در مورد وضعیت روز جامعۀ ایران را داشته باشند؟ هرچند با توجه به تجارب گذشته به اصلاح این روند امید چندانی نداریم، اما دستکم امیدواریم در طول چهار سال آینده شاهد تلاشهای آن وزارتخانه جهت دفاع از حقوق دانشجویان و اساتیدی باشیم که متعهدانه به دنبال پرداختن به مهمترین مشکلات و دغدغههای مردم هستند.
۶- بومیگزینی؛ به حاشیه راندن حاشیهنشینان
از زمان آغاز بومیگزینی در دانشگاههای مختلف کشور، دانشجویان و اساتید بارها و بارها و در برهههای مختلف زمانی نسبت به تبعات ویرانگر این طرح هشدار دادند که معالأسف با بیتوجهی آن وزارتخانه در دورههای گذشته روبرو شد. درحالیکه بر همگان روشن است دانشگاههای شاخص کشور – که اکثراً هم در تهران تمرکز دارند – از نظر کمیت و کیفیت فاصلهای نجومی با سایر دانشگاهها دارند، طرحهایی چون بومیگزینی در واقع نمیتوانند دستاوردی جز به حاشیه راندن حاشیهنشینان داشته باشند. بدیهی است وزارت علوم پیش از اجرای طرحهایی از این دست، باید از برابری امکانات آموزشی خود در بخشهای مختلف کشور اطمینان حاصل کند. اتفاقی که به نظر میرسد در آیندۀ نزدیک عملاً ممکن نیست. مقتضی است آن وزارتخانه پیش و بیش از آنکه به فکر نگهداشتن دانشجویان در شهرهای خود باشد، به دنبال افزایش امکانات دانشگاهی در اقصی نقاط کشور و تمرکززدایی از شهر تهران، و به دنبال آن کاهش نابرابری آموزشی شدید میان مرکز و پیرامون در کشور باشد.
اتحادیه انجمنهای علمی دانشجویی علوم اجتماعی ایران، ۱۸ مرداد ۱۳۹۶
این اتحادیه در اردیبهشت سال 1395 با هدف استفاده از ظرفیت انجمنهای علمی دانشجویی علوم اجتماعی کشور و گسترش همکاریهای گروهی علمی در سطح ملی و بینالمللی تشکیل شد.
انتهای پیام