نخبگان فرهنگیان از جامعهی خود جدا شدهاند!
«محمد حیدری ورجانی»، فعال دانشجویی و دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشگاه شهید رجایی در یادداشتی ارسالی برای انصاف نیوز نوشت:
این روزها بحث داغ بیشتر محافل، انتخاب وزرای کابینه و آیندهی اصلاحات در کشور است، عدهای کابینه پیشنهادی رئیسجمهور را سبب ناامیدی مردم و رویگردانی از اصلاحات و عدم موفقیت جریان تحولخواه در انتخابات آتی میدانند و با فضاسازیهای رسانهای سعی بر نشان دادن عدم رضایت مردم نسبت به گزینههای پیشنهادی دارند و از نمایندگان خود در مجلس میخواهند با عدم رأی اعتماد به این گزینهها خواستهی مردم را اجرا کنند.
اما تا چه اندازه مطالبات این نخبگان از کف خیابان و مردم کوچه و بازار برمیخیزد؟
بر هیچکس پوشیده نیست که مردم امروز کشورمان بیش از هر چیز بهبود وضعیت را در گروی گشایش اقتصادی از طریق سامان دادن به سیاست خارجی، ایجاد اشتغال پایدار و برقراری عدالت اجتماعی میدانند، امروز در لبهی پرتگاه سقوط به دلیل بحرانها و آسیبهای اجتماعی برآمده از فقر هستیم و هر روز آمارهای نگرانکنندهای از بسیاری از شاخصهای فقر و فلاکت میشنویم.
مقدمهی خروج از این بحرانها تنها با ایجاد آرامش در فضای سیاسی کشور مهیا میشود که متأسفانه نخبگان امروز ما برخلاف منافع مردم و بدون درک از شرایط و محدودیتهای پیش روی دولت با نگاهی آرمانخواهانه، مطالبهی کابینهای تماماً اصلاحطلب را دارند و بهجای تنشزدایی و همراهی با دولت در حال ایجاد چالش بین دولت و مردم هستند.
رئیسجمهوری در مراسم تنفیذ و تحلیف خود بر دو موضوع تأکید ویژهای داشتند: خارج شدن از حصر اقتصادی و ارتباط با دیگر کشورها و دیگری ایجاد بستر برای توسعهی عدالت اجتماعی و از بین بردن فقر و آسیبهایی که از آن ناشی میشود. مطمئناً کابینهی پیشنهادی حسن روحانی نمره خوبی نخواهد گرفت ولی در بدترین حالت کابینه جدید در حد و اندازه کابینه قبلی است که برآیند عملکرد آن قابل قبول و در بعضی موارد حتی قابل تحسین بوده است.
لازم به ذکر است که نمونهی این جداشدگی نخبگان از بدنه را به طور وضوح میتوان در برخی از فعالان حوزه آموزش و پرورش مشاهده کرد، متأسفانه این دوستان به بدنه آموزش و پرورش آدرس اشتباه داده و قصد جهتدهی مطالبات را دارند.
میدانیم که اولویت اول و مطالبهی اصلی معلمان تحولخواه حامی روحانی، تغییر برخی ساختارهای آموزشی و پرورشی و تعدیل برخی ارزشهای حاکم بر مدارس است تا بتوان بدور از تعصبگرایی و با تکیهبر دانش تخصصی مسائل و بحرانهای آموزشوپرورش را حل کرد که این امر بیش از آنکه در اختیارات وزیر باشد به یک اجماع حاکمیتی برای برخی اصلاحات نیاز دارد.
اولویت بعدی که در سالهای گذشته بیشتر از زبان معلمان شنیده شده است، مسأله معیشت و اصلاح ساختارهای تشکیلاتی و سر و سامان دادن به این وزارتخانه عریض و طویل بوده است که چنین امری نیاز به وزیری بانفوذ و دارای شخصیتی با قدرت چانهزنی بالا، عملگرا و بامشی نزدیک بهاعتدال میطلبد تا بتواند بدور از حواشی سیاسی و با ایجاد آرامش در فضای آموزش و پرورش گام به گام با کمک همه فعالان و نخبگان این عرصه بر مشکلات راه فائق آمده و به چارهجویی برای آنها بپردازد. خوشبختانه در دولت قبل نهادهای مختلف مدنی شکل گرفت و فعالیتها به جریان افتاده است، از این رو شایسته است که با حمایت از کابینه پیشنهادی زمینه را برای شروع کار دولت جدید فراهم کنیم و با نگاهی مطالبه محور و نقادانه سعی در اصلاح امور به طور تدریجی داشته باشیم.
انتهای پیام