خرید تور تابستان

در غیاب اهل قدرت

«رضا صادقیان» عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی درباره‌ی قدرت گرفتن اصلاح طلبان در مدیریت شهری نوشت:

با انتخاب شهردار شهر اصفهان، تهران و مشهد پس از شانزده سال قدرت مدیریت شهری به دست نیروهای اصلاح‌طلب می‌رسد. طی تمام این سال‌ها و به صورت خیلی خاص در دوره‌ی مدیریت قالیباف مدیران شهرداری معمولاً از نقطه‌ی جغرافیایی خاصی به تهران منتقل شدند و بعضاً شاهد دامن زدن به جو تهرانی‌ها – مشهدی‌ها در شهرداری تهران بودیم. وضعیت شهرداری مشهد، تبریز و اصفهان نیز حال و روز خوش‌تری در مقایسه با تهران ندارند. شهردارانی که با در دست گرفتن بلندگوهای تبلیغاتی پروژه‌ی نیمه تمام را قیچی زدند و میراث نامطلوبی در عرصه‌ی مدیریت شهری از خویش برجای گذاشتند.

به باور بسیاری از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب که مدعی هستند «شهر سوخته»، «خرابه‌های تهران»، «ویرانی‌های به یادگار مانده از شهرداری»، «مدیران کار نابلد» و… را از دست شهرداران سابق به ارث بردند، در ظاهر چنین به نظر می‌آید ولی کلیه‌ی این سیاست‌ها و آمد و شد مدیران در سطوح بالا را می‌توان به قدرت مدیران و غیر پاسخگو بودن آنان متصل دانست و نه تاثیراتی که برای همیشه در عرصه‌ی عمومی باقی می‌ماند. مدیرانی که گاه سودای سکوی دیگری در سیاست را در ذهن پرورش می‌دهند و برای رسیدن به نقطه‌ی مطلوب جایگاه فعلی خود را به نحوی مرتب می‌کنند که آن هدف مورد نظر قابل دسترس‌تر از گذشته به نظر آید. بنابراین سیاست‌های فعلی خود را برای ساختن آینده‌ای با قدرت افزون‌تر مدون می‌کنند، در چنین احوالی آنچه کمتر در نظر اهل قدرت به نظر می‌آید دور شدن از پیامدهای سیاست‌گذاری‌ها است که سال‌ها بعد و حتی زمانی که مرگ از راه برسد می‌توان شاهد تاثیرات آن برنامه‌ها در زندگی روزمره مردم باشیم. به عبارتی سیاست‌مدار و اهل قدرت غایب است، ولی شهروندان ناخواسته حاملان آن سیاست‌های درست یا نادرست هستند.

اهل قدرت به صورت عام و شخصیت‌های قدرتمند سیاست‌گذار به شکل خاص، در غیاب خودشان نیز در صحنه حضور دارند، چیزی شبیه به نویسندگان و شاید کمی بیشتر. نمونه‌ی بسیار نزدیک چنین سیاستمداری شخص احمدی‌نژاد است. شخصیتی که نزدیک به 4 سال از عرصه‌ی سیاست‌گذاری، طرح‌های کلان و توسعه‌ی کشور و سیستم اجرایی کنار رفته است ولی همچنان از بار منفی و اشتباه سیاست‌های او در عرصه‌ی مدیریت کلان کشور سخن گفته می‌شود. شهرداری تهران و کلان شهرها نیز به همین ترتیب است. شهروندان تهرانی هنوز طرح پروژه‌ی نواب، فروشگاه‌های زنجیره‌ای شهروند، فرهنگسراها، روزنامه‌ی همشهری، گسترش فضای سبز شهر تهران در سال‌های بی‌مهری به پارک‌ها در دوره‌ی کرباسچی را به خاطر دارند. اصفهانی‌ها نیز هنوز اتوبان‌های شهر را میراث شهردار اصلاح‌طلب سال 80 الی 84 می‌دانند.

قدرت‌مداران برای دوره‌ای کوتاه یا بلند مدت به عرصه‌ی تصمیم‌گیری ورود پیدا می‌کنند و با پایان رسیدن دوره آنها با شخصیت دیگری در آن جایگاه روبرو می‌شویم، با این وجود تا سال‌ها و حتی تا پایان حضور همان ساختار و نظم اجرایی تأثیر سیاست‌ها و تصمیمات را گاه در زندگی روزمره نیز شاهد هستیم. بنابراین در نمایی خوش بینانه با پایان یافتن شهرداری قالیباف می‌توان بنیانی جدید در مدیریت شهر پایه‌گذاری کرد و کاستی‌های خدمات شهری را به حداقل کاهش داد، چنین تصویری برای مخاطبان بسیار زیبا و جذاب است ولی برای کسانی که نظم استقرار یافته را به درستی می‌شناسند کار دشواری را پیش‌روی شهرداران اصلاح‌طلب می‌دانند، نظمی که آنان نیز برای مدتی ناچار به همراهی با آن هستند. شهردارانی که نه با یک نظم چهار ساله، بلکه از سال 82 تا زمان حال، 14 سال اصولگرایان مدیریت خدمات شهری و سیاست‌گذاری در این حوزه را در اختیار داشتند. سخن از یک سال و یا دو سال نیست، 14 سال به کلمه آسان است، درک این مساله بهتر می‌تواند وظیفه‌ی دشوار شوراهای شهر و شهرداری‌ها این سه کلان شهر را روشن کند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا