سفره مردم را تونل وحشت میکنیم …
در پی انتشار مطلبی توهین آمیز با عنوان «طنین ابوعطای «زنان لومپن» در «پژوهشکده ایرانی راکفلر» در یکی از خبرگزاریها، جمعی از متخصصان بیوتکنولوژی کشور با امضای یادداشتی به انتشار این مطلب واکنش نشان دادند.
در این یادداشت که نسخهای از آن در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته آمده است: «روزگاری چراغ برق، رادیو، تلویزیون، دوربین، اتومبیل، هواپیما و… خطرناک یا منسوب به اجنه و اجنبی و این روزها هم برخی عوام فریبان پیشرفتهای علم بیوتکنولوژی و محصولات تراریخته را سلاح دشمن می نامند و به گونهای قلمداد میکنند که شاید از وسط سفره دهن باز کنند و مردم را ببلعند! این بار اما منافع واردات و مطامع حزبی و سیاسی مزید بر علت فناوریهراسی امروز شده است. بهراستی تا به کی میخواهیم در مقابل هر پدیده نوظهوری که ثمره پیشرفت روزافزون علم است سنگر بگیریم؟ آیا وقت آن نرسیده است که با تفکر و تحقیق راجع به موضوعات علمی و تخصصی تصمیم بگیریم و به عقب ماندگی کشور پایان دهیم؟
متأسفانه مدتی است که خبرگزاری … بدون هیچ غرضورزی شخصی و جهتگیری سیاسی!! و فقط به نیت دلسوزی و روشنگری!! به جنگ با مراکز علمی-پژوهشی و پژوهشگران فعال در حوزه محصولات تراریخته آمده و هرگونه برچسب ناصواب و غیر واقعی را بر این مراکز علمی و محققان و محصولات شان روا داشته است.
حال ما پژوهشگران فعال در حوزه بیوتکنولوژی حرفهایی راجع به مطالب اخیر این خبرگزاری داریم که در ادامه میآیند:
۱- دوستان عزیز فعال در این رسانه که داعیه دار دفاع از اسلام و مردم و مقدسات هستید، در قاموس و آیین شما تهمت زدن چه حکمی دارد؟ افترا و دروغ بستن به اشخاص و ایجاد هراس و ترس در اذهان مردم چه حکمی دارد؟ برایتان چند آیه و حدیث بیاوریم در مذمت دروغ و تهمت!
چقدر بیشرمانه است متهم کردن یکی از مهمترین مراکز علمی، پژوهشی عرصه بیوتکنولوژی کشور به ارتباط با صهیونیستها و بدتر از آن صهیونیستی دانستن یک فناوری.
آیا همه مراجع امنیتی کشور اشتباه میکنند و این خبرگزاری غیر حرفهای فقط خود را مرجع تشخیص مسائل امنیتی میداند؟
اگر با عینک شما به علوم بنگریم که قوانین نیوتن و درس فیزیک هم صهیونیستی محسوب میشود! و باب تمام علوم جدید به سبب انتساب به غرب باید بسته شود! آیا کسانی که حکم صهیونیستی بودن فناوری تراریخته را میدهند خود صاحب فتوی هستند!؟ چرا حکم بلامانع بودن تولید و مصرف محصولات تراریخته از سوی مقام معظم رهبری و ۱۴ تن از مراجع تقلید عظام نادیده گرفته می شود و تسنیمیانی همچون روازاده ها، شیخیها و کرمیها صاحب فتوی می شوند؟!
۲- چرا متر و مقیاس اسلامی و انقلابی و طیبو طاهر بودن را رضایت خود و رفقایتان میدانید؟ چرا از اعتقادات مردم و اصول نظام جمهوری اسلامی سوءاستفاده کرده و هر کس را که با نظر شما مخالف بود ضدانقلاب و جاسوس و صهیونیست مینامید؟ آیا زمان ریاست دوستان خود در پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی را از یاد بردهاید!!؟ آن زمان رگ گردنتان باد نمیکرد و فریاد وا اسلاما و وا انقلابا بابت واردات هنگفت روغنهای حاصل از محصولات تراریخته سر نمیدادید!!
آن زمان محصولات تراریخته گلی بودند از گلهای بهشت که ایران را به خودکفایی و صرفهجویی در مصرف منابع زیرزمینی میرساند و مرتباً از چپ و راست روبان افتتاح این محصولات را قیچی میکردید و بمب خبری تهیه میکردید از اینکه کسی در منطقه بهواسطه پیشرفتهایی در عرصه بیوتکنولوژی حاصل شده است به گرد ایران نمیرسد! حال چه شده که همان فناوری و همان محصولات و پیشرفتها ابتدا سرطانزا و سپس اسرائیلی شدند و درصدد نابودی ایران و ایرانی برآمدهاند؟
آیا بهجز تغییر در دولت و مدیریتها تغییر دیگری حادث شده است؟
بار سنگین رسالت قلم و رعایت اخلاقیات و عدل و بیطرفی که از اصول روشنگری و اطلاعرسانی است را نباید ما به شما یادآور شویم، اما برایمان جالب است که چرا شما عزیزان نگران سلامت مردم، از سال ۱۳۸۵ که واردات انبوه محصولات تراریخته آغاز شد و جلوی تولید داخلی آن گرفته شد سکوت کردید و اکنون که زمزمه تولید ملی آن شکل گرفته قیام کردهاید و چرا تا کنون حرفی نزدهاید از برنجهای وارداتی سرشار از عناصر سنگین و سرطانزایی چون سرب، کادمیوم که قوت غالب اکثریت ما ایرانی ها است! ولی در مقابل نسبت به تولید بومی برنجهای تراریخته که سایه انواع سموم سرطانزا را از سر مزارع برنج داخلی کم میکند و حاصل نوآوری و تلاش متخصصین داخلی است بهشدت جبهه گرفتهاید! تقبل الله برادران!
آخرین مورد از هجمههای فناوری هراسیتان فحشنامهای با عنوان ” طنین ابوعطای «زنان لومپن» در «پژوهشکده ایرانی راکفلر»” بود که دل هر انسانی را به درد میآورد.
این بار فقدان هر گونه استدلال علمی در مواجهه با این فناوری و دانشمندان بیوتکنولوژی کشور، موجب عقده گشایی این خبرگزاری علیه زنان دانشمند کشور با الفاظی همچون لومپن و اوباش و … شد. اگرچه موضوع گزارش هیچ ارتباطی با زن یا مرد بودن دانشمندان بیوتکنولوژی کشور ندارد اما عقده ته دل نویسنده آن علیه فعالیت اجتماعی زنان و شاید حقارت زن در دید او باعث شده طوری لفظ زن را دائم تکرار کند که گویی موفقیت زنان پتکی است بر روحیه مردانه و زن ستیز او است.
به نظرتان چه طور است از بیوتکنولوژی کمک بگیریم و تمامی ژنهای تفکر و خلاقیت و مدیریت را در زنان سرزمینمان خاموش کنیم تا زین پس شاهد چنین مصائبی (مدیریت یک زن بر پژوهشکده) نباشیم.
عزیزان دل بار کج به منزل نمیرسد! تیتر میزنید ۶۰ حرف رکیک رئیس زن یک پژوهشکده که سرگردانی خواننده را در پی دارد چرا که نمیداند جدیداً کلماتی چون رفتار غیرحرفهای، انحصار، دروغ و … در زمره کلمات رکیک قرارگرفتهاند!! عجیب است از یک خبرگزاری که خود از الفاظ رکیکی همچون “لومپن ، اوباش و …” درمورد دانشمندان این مرز و بوم استفاده میکند به چند لفظ انتقاد آمیز اما مؤدبانه حساسیتی داشته باشد.
در پایان باید گفت ایکاش به واقع دلسوز روان و جان مردم سرزمینمان بودیم و صرفاً به جهت اختلافات شخصی و سیاسی این چنین یک فناوری و دانشمندان این مرز و بوم را فدا نمیکردیم و اذهان عموم مردم را که بهاندازه کافی درگیر مسائل معیشتی هستند با اشاعه کذب نسبت به غذای خود هراسان نمیکردیم!»
انتهای پیام
اگر مقدور هست اسم خبرگزاری را از طریق ایمیل زیر برای من بفرستید تا در پایگاه خبری خود از ان استفاده کنیم .
اینکه عده ای هر چیز و هر کس را میخوان از سر را بردارند به صهیونیسم و دشمن و نفوذ مرتبط میکنند کار سخیفی است ناشی از فرومایگی. مخالفان تراریختن گیاهان که من هم یکی از اونها هستم بهتره نگرانی های خود رو بر اساس مسائل علمی مطرح کنند و اگر ریشه نگرانی هایشان علمی نیست کلا سکوت کنند. ما معتقدیم دستکاری ساختار ژنتیکی گیاهان با این علم ناقص فعلی بشر میتونه هم برای طبیعت هم انسان خطرناک باشه. بر فرض برای افزایش اندازه دانه های یک گیاه تغییراتی در ژنهای گیاه ایجاد و به هدف هم برسیم، اما دستکاری انجام شده در نهایت منجر به بر هم خوردن توازن طبیعی آن و بروز زنجیره ای از تغییرات میشه که برخی ممکنه از چشم ما پنهان بمانند و اثار مخرب آنها بعدا آشکار شود و محیط زیست و سلامتی افراد را در معرض خطر قرار دهند و برخی دیگر را خود برای از دست ندادن یک بازار پرسود پنهان کنیم. بنابر این نباید اجازه داد دستکاری های ژنتیکی تبدیل بشه به یک بیزینس پرسود برای پژوهشگاه های خصوصی. معتقدم تحقیقات در این زمینه رو باید ادامه داد اما در پژوهشگاه های معتبر زیر نظر دولت. تصور کنید پژوهشگاهی تحت مدیریت آدمی با روحیات مدیر آن کارخانه چسب گروهی پژوهشگر رو برای تولید برنجی با یک خاصیت ویژه استخدام کنه. فکر میکنید اگر محصول تولید شده توسط این پژوهشگاه منبع درآمد آن باشه آثار جانبی مضر و خطرناک محصولشان را هم به اطلاع عموم میرسانند؟ هرگز! وقتی پای سلامتی مردم و محیط زیست در میانه باید بسیار مراقب بود.