گزارشی که با لابی حذف شد!
امروز گزارشی در روزنامهی وقایع اتفاقیه در مورد عملکرد رییس دانشگاه علامه منتشر شده بود که به گزارش خبرنگار انصاف نیوز، با واکنش سریع منتقدانهی رییس دانشگاه به صادق خرازی، صاحب این روزنامه، مواجه شده و به دنبال آن، لینک گزارش از روی سایت روزنامه حذف شده است! گفته میشود سلیمی بر این باور است که شاید گزینهی تصدی وزارت علوم باشد.
متن این گزارش با تیتر «عملکرد 4 ساله رئیس دانشگاه علامه از زبان دانشجویان همزمان با بررسی گزینههای وزارت علوم؛ علامه، «علامه» نشد» در پی میآید:
فاطیما فردوس، وقایع اتفاقیه: وزارت علوم بلاتکلیف است؛ که بعد از شروع دولت دوازدهم هنوز وزیری ندارد و با سرپرست اداره میشود. شرایطی که دولت روحانی را با انتقاد مواجه کرده و جامعه دانشگاهی که بیشترین حمایت را از او داشتند از یک وزیر مطلوب نیز محروم کرده است. در روزهای اخیر اما نام چندین نفر به عنوان گزینههای نهایی مطرح شده است که از این میان ضیا هاشمی، سیدجلال دهقانی فیروزآبادی، الهام امینزاده، حسین سلیمی و محمدعلی برخورداری، یک نفر وزیر خواهد شد. نکته قابل توجه این است که از میان این 5 گزینه دو نفر از دانشگاه علامهطباطبایی و ۲ نفر از دانشگاه تهران با گرايش علوم انساني و تخصص در روابط بينالملل، علوم سياسي، حقوق بينالملل و علوم اجتماعي و يك نفر با گرايش فني مهندسي از دانشگاه اميركبير هستند. از ميان اين ۵ گزينه دهقانی فیروزآبادی معاون مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و الهام امینزاده معاون سابق حقوقی رئیس جمهور به روحانی بيشتر نزديك هستند. دهقانی سابقه مديريتي در وزارت خانه علوم و تحقيقات را در پرونده خود دارد و از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۲ معاون مرکز همکاریهای علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بود. او ۳ سال نیز رياست دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی را برعهده داشته است.
حسین سلیمی یکی از گزینههای وزارت، رئیس دانشگاه علامه است که در روزهای اخیر در سمت خود ابقا شد اما در میان دانشجویان، رئیس محبوبی نیست. کسی که میتوانست در فضای پس از مدیریت مساله برانگیز صدرالدین شریعتی طی سال های 1384 تا 1392، امید تازهای در دل دانشگاهیان تنها دانشگاه علوم انسانی کشور ایجاد کند اما اظهارات دانشجویان این دانشگاه نشان میدهد که موفق نبود. رئیسی که کارنامه ریاست او نشان میدهد نتوانسته از پس مطالبات دانشجویان یک دانشگاه بربیاید و حالا به نظر میرسد که سودای وزیر شدن دارد! برخوردهای انضباطی با دانشجویان، وضعیت نامناسب تشکلها و انجمنهای صنفی، حقالتدریسی شدن اساتید اخراج شده در دوره شریعتی، محروم بودن دانشجویان ستارهدار از تحصیل و دیگر مواردی که نشان از عملکرد ضعیف او دارد و دانشجویان دانشکدههای علامه را ناراضی کرده است. امینزاده اما جدا از اینکه عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علومسیاسی دانشگاه تهران است، کارنامه مرتبط و قابلقبولی ندارد که به عنوان گزینهای برای وزارت علوم جدی باشد. ضیا هاشمی نیز که به عنوان سرپرست فعلی وزارت علوم معرفی شده هرچند در دوره فرهادی عملکرد قابل قبولی نداشته اما عملکرد اخیر او در دوره کوتاه سرپرستی دانشجویان را تا حدودی راضی کرده است. هرچند باید دید این وضعیت چقدر ادامهدار خواهد بود؟ گزینه آخر نیز برخورداری، رئیس دانشگاه علم و صنعت است که عملکرد قابل قبولی در دوره ریاست خود داشته است اما به نظر میرسد از میان این 5 گزینه شانس کمتری برای وزارت داشته باشد.
علوم اجتماعی: «استاد شدن با رانت»
حالا با توجه به اینکه سلیمی رئیس دانشگاه علامه در سمت خود ابقا شده و علاوه بر آن یکی از گزینههای وزارت علوم است، از هرکدام از دانشکدههای دانشگاه علامه یک نفر به عنوان نماینده انتخاب شده و از فعالیتهای مثبت و منفی سلیمی در طول ریاستش بر دانشگاه گفته است و اینکه ابقا شدن او تا چه حد منطقی و درست است؟ (با توجه به تجربههای قبلی در خصوص آوردن نام دانشجویان و احتمال برخورد با آنها، تنها نام دانشکده ذکر میشود). در همین میان نماینده دانشکده علوم اجتماعی با اشاره به اینکه در نیمه دوم سال 92 بسیاری از دانشجویان علوم اجتماعی برای خوشحالی تغییر رئیس دانشگاه مشغول پخش شیرینی و زدن بنرهای تبریک بودند، به «وقایعاتفاقیه» میگوید: «رئیس جدید نویدی بود برای بهبود اوضاع و شرایط، بازگشت اساتید اخراجی و تحولات عمده آموزشی و از همه مهمتر راهافتادن جریانهای دانشجویی و تشکلهای مرسوم (از تشکلهای سیاسی گرفته تا تشکلهای علمی و صنفی) که سالها بود اتاقهای مخصوص به آنها خاک میخورد. آرزوهای ما اما خیلی زود با معرفی رئیس جدید دانشکده به تعلیق در آمد، در ابتدای کار راه دور و درازی که پیش روی ما بود، مشخص نبود اما علیرغم تلاشهای بسیاری که داشتیم نتیجهای جز سرگردانی برای دانشجویان نداشت. فضای دانشگاه با اینکه بازتر شده بود اما همچنان غیر دانشجویی بود و مدام با اشاره به ریاست 8 ساله شریعتی و وضعیت فعلی میخواستند برای خودشان مقبولیت بخرند.»
او با اشاره به اینکه در طول این مدت شاهد اتفاقات بسیاری از جمله لغو مکرر برنامهها تا تعلیق و برخوردهای متعدد و .. بودیم، میگوید: «رئیس جدید دانشکده علوم اجتماعی علامه در اخراج برخی از خوشنامترین اساتید نقش اساسی داشتند و سیاستهای ضددانشجویی او برای همه دانشجویان واضح بود. این انتخاب، هم بسیاری را نسبت به سلیمی ناامید کرد هم مهر تاییدی بود بر اینکه گشایشی در کار نیست و دموکراسی و عدالت آخرین چیزهایی است که باید از آن صحبت کرد. علاوه بر این رئیس دانشکده افرادی را برای مدیریت گروههای مختلف انتخاب کرد که از طریق آن از رشد آموزشی و بهبود آن جلوگیری کرد. افرادی که به واسطه رانتهای مختلف وارد دانشکده شدند و بسیاری از دروس به اساتیدی واگذار شد که حداقل کارآمدی را داشتند. بخش دیگر مشکلات دانشکده مربوط به سیاستهای فرهنگی و معاون فرهنگی دانشگاه است که سوءمدیریت او به ضرر تمام ذینفعان دانشگاه بود.»
ادبیات: «جذب چندین برابری دانشجویان شبانه»
دانشکده بعدی دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی است. نماینده این دانشکده با اشاره به اینکه بعد از رفتن شریعتی و تغییر ریاست دانشگاه، همه جا صحبت از دانشگاه علامه در دوره سلیمی بود، به «وقایعاتفاقیه» میگوید: «همه از امید به احیای فعالیت دانشجویی در دانشکده دورافتاده ادبیات و بازگشت اساتید شاخص میگفتند و راهافتادن دوباره فعالیتهای دانشجویی که در دوره ریاست شریعتی به کل فراموش شده بود. پس از گذشت مدتی کوتاه از ریاست سلیمی، شروع به کار فعالیت انجمن اسلامی و تشکیل شورای صنفی که از سیاستهای معتدل رئیس جدید به شمار میرفت روح تازهای به دانشکده داد و بخش قابل توجهی از دانشجویان از آن استقبال کردند. یکی از مهمترین شعارهای مدیریتی سلیمی ارائه کارنامه بدون تندروی کمیته انضباطی بود که متاسفانه در ترم گذشته تحصیلی وقتی دانشجویان دانشکده به بداخلاقی و رفتار نادرست حراست، خارج از محیط دانشکده اعتراض کردند، یکی از معترضین از انتخابات شورای صنفی رد صلاحیت و حکم تعلیق دریافت کرد. مصداقی که در تضاد با شعارهای سلیمی است.»
نماینده دانشکده ادبیات در ادامه میگوید: «در سطحی دیگر از بخش آموزشی، اساتید شاخص ادبیات به دانشکده برگشتند اما قرارداد حقالزحمهای برخی از این اساتید، در سیاست پولیسازی دانشگاه جای میگرفت؛ تا جایی که در سال گذشته دانشجویان برای بهرهمندی حداقلی یکی از این اساتید مجبور شدند تا طومار جمعآوری کنند. از تاثیرات سیاست بنگاه اقتصادی شدن دانشکده هم میتوان به جذب اضافه بر ظرفیت دانشجویان شبانه نام برد؛ تا جایی که مدیران دانشکده در سال گذشته و برای سال تحصیلی پیشرو مجبور شدند بخشهایی از فضای سرویس بهداشتیهای دانشکده را به کلاس درس تبدیل کنند.» این دانشجو درباره وضعیت خوابگاهها هم میگوید: «ساعت رفت و آمد خوابگاههای دانشگاه علامه، بر خلاف خوابگاههای دانشجویی سایر دانشگاهها ساعت نه شب است و این مسئله به اضافه برخورد بد مسئولين خوابگاه موجب شد تا سال گذشته، دانشجویان خوابگاه دختران دست به تجمعی اعتراضی بزنند که جوابی از طرف دانشگاه نداشت. برخورد نامناسب و تند مسئولين خوابگاه دختران در مواردی به حدی میرسد که مسئولين خوابگاه به خود اجازه میدهند تا گزارش تاخیرهای دقیقهای را هم به خانوادهها بدهند. علاوه بر این نداشتن کتابخانه، آسانسور، بعضا عدم نظافت راهروها و محوطه، معلول نامهنگاریهای مختلف دانشجویان به معاونت دانشجویی شده بود که متاسفانه عکسالعمل قابل دفاعی نداشت.»
حقوق: «مشخص نبودن گرایش سیاسی!»
اوضاع در دانشکده حقوق و علوم سیاسی به همین شکل است. یکی از دانشجویان این دانشکده با اشاره به اینکه با روی کار آمدن دولت یازدهم و تعیین سرپرست جدید برای وزارت علوم موجی از درخواستها برای تعویض روسای دانشگاههای مختلف کشور به سمت وزارت علوم روانه شد، به «وقایعاتفاقیه» میگوید: «از جمله بیشترین درخواستها، نامه دانشجویان، اساتید و تشکلهای دانشگاه علامه طباطبایی برای برکناری صدرالدین شریعتی رئیس دانشگاه علامه طباطبایی بود. صدرالدین شریعتی در طی ۸ سال ریاست، تندروی و تحجر را در دانشگاه به حدی رسانده بود که حتی تشکل بسیج نیز با نوشتن نامهای از احمدینژاد درخواست برکناری او را داشت. با اعلام حکم حسین سلیمی به عنوان ریاست جدید دانشگاه علامه طباطبایی امیدها پا گرفت و همه در انتظار دانشگاهی با فضایی باز از هر سو بودند. با شروع ریاست سلیمی، دانشگاه جان دیگری گرفت و در طی چند سال بسیاری از اساتیدی که در دوره ریاست قبلی اخراج و تعلیق از تدریس شده بودند به محیط دانشگاه برگشتند. همچنین دانشگاه از لحاظ علمی در زمینههای مختلف رشد چشمگیری را تجربه کرد؛ اما در مسائلی مانند تفکیک جنسیتی و دانشجویان ستارهدار فقط برای اینکه اثبات شود که تلاشی در راه اصلاح امور صورت گرفته تغییراتی جزئی داده شد.»
او در ادامه با اشاره به اینکه فعالیت تشکلهای دانشجویی همچنان در جوی غیر آموزشی رصد شد و اجازه فضایی باز و آزادی بیانی که دانشجو مستحق آن است داده نشد. انجمن صنفی دانشجویان که مهمترین مرجع پیگیری مطالبات دانشجویان از لحاظ صنفی است در حالتی نیمه فعال و ملغی قرار گرفت. یکی از مهمترین مسائلی که در دوره ریاست سلیمی ادامه یافت و حتی به آن افزوده شد دخالت نهادهای خارج از دانشگاه در تصمیمگیریهای درون دانشگاهی و اظهار نظر و اعمال فشارهای مختلف در مسائل گوناگون بود. امسال با شروع کار دولت دوازدهم خبرها حاکی از این است که سلیمی علاوه بر ابقا شدن در سمت ریاست دانشگاه علامه طباطبایی یکی از گزینههای تصدی بر وزارتخانه علوم نیز هست. به نظر من که وزارت علوم وزیری با رویکردی تمام اصلاح طلبانه میطلبد تا با تلطیف فضا و اصلاح به جد امور فضای علمی و دانشگاهی کشور را در هر زمینهای برای پیشرفتهای گوناگون فراهم سازد. سلیمی در چهار سال ریاست بر دانشگاه علامه طباطبایی با رویکرد محافظهکارانه و بعضا یکطرفه و غیرمستقل اثبات کرد که اصلاحطلب واقعی نیست و صرفا لفظ آن را یدک میکشد.»
ارتباطات: «هنوز با آنچه باید، فاصله داریم»
یکی از دانشجویان دانشکده ارتباطات هم ورود سلیمی به دانشگاه به عنوان رئیس جدید را خبری خوش میدانسته و میگوید وضعیت دانشگاه در ریاست قبلی به حدی تاریک بود که حضور سلیمی امید تازهای را در دل دانشجویان روشن کرده بود. او به «وقایعاتفاقیه» میگوید: «عملکرد سلیمی تا حدودی قابل قبول است؛ چرا که در دوره قبل فضای دانشگاه فضایی بسته بود و دانشجو حق اعتراض و انتقاد نداشت. اگر هم انتقاد به وضع مدیریت دانشگاه میشد نتیجهاش تعلیق یا اخراج بود. وضعیت برای استادان دانشگاه نیز به همین صورت بود، استادانی که به وضع موجود انتقادی میکردند با آنها به شیوههای گوناگونی برخورد میشد؛ بسیاری از استادان از دانشگاه اخراج یا به اجبار بازنشسته شدند. سلیمی در این وضعیت به عنوان چهره معتدل باعث شد تا همه گرایشهای سیاسی دوباره به فعالیت بپردازند. امکان نقد تا حدودی فراهم شد اما هنوز با آنچه باید باشد فاصله دارد. استادان و دانشجویان بیواهمه از گزارش بحثهای خود میتوانند به نقد فضای جامعه بپردازند.» به گفته این نماینده؛ با همۀ این اوصاف سلیمی به عنوان ریاست دانشگاه و به عنوان مدیر باید شخصیت قاطعی و منطقی در مقابل تشکلهای دانشجویی نیز داشته باشد و با همه تشکلها یکسان برخورد کند. مسئلهای که متأسفانه با روحیات محافظهکارانه او در تضاد است.
او درباره وضعیت دانشکده ارتباطات نیز میگوید: «وجود سلیمی برای دانشکده ارتباطات بسیار مفید بود، چرا که با حضور او در مقام ریاست دانشگاه علامه بار دیگر مسئله استقلال دانشکده ارتباطات که رویای مرحوم معتمدنژاد پدر علم ارتباطات بود، مطرح شد و این مسئله در کمتر از دوسال به نتیجه رسید و دانشکده ارتباطات مستقل شد. البته این مهم به قیمت جدایی از ساختمانی که برای استادان و دانشجویان حکم خانۀارتباطات را داشت برای این دانشکده تمام شد و ارتباطات به دانشکدۀ روانشناسی و علوم تربیتی هجرت کرد، در حالی که این دانشکده فضای مناسبی برای دانشکده ارتباطات ندارد چراکه این دانشکده به علت کارکردی که دارد و آنچه در آن تدریس میشود باید با مرکز شهر در تعامل باشد نه در منطقه دور افتاده دهکده المپیک که زمان زیادی با مرکز شهر فاصله دارد. همچنین این دانشکده از لحاظ معماری مناسب تدریس رشتههای ارتباطات نیست و باید تغییراتی کند که این یعنی هزینه مضاعف بر دوش دانشگاه تحمیل خواهد شد.»
اقتصاد: «اوضاع ما خوب است»
دانشکده اقتصاد بر خلاف دیگر دانشکدهها طبق گفته دانشجویان در دوره سلیمی وضعیت خوبی داشت. نماینده دانشکده اقتصاد وضعیت ریاست سلیمی را با توجه با ابقا شدن او و اینکه یکی از گزینههای تصدی وزارت علوم است، بررسی کرده است. او با اشاره به اینکه پس از انتخاب سلیمی به عنوان ریاست دانشگاه، ریاست دانشکده اقتصاد نیز با حکم او انتخاب و عباس شاکری پس از وقفهای مجددا به عنوان ریاست دانشکده اقتصاد معرفی شد، میگوید: «انتخاب شاکری نوید روزهای خوش را به دانشجویان دانشکده اقتصاد داد تا دوباره فضای علمی بر دانشکده حاکم شود که افزایش پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسی و افزایش گرایشهای کارشناسی ارشد از نشانههای آن است. در زمان ریاست سلیمی شاهد بودیم اساتید جوان و تحصیلکرده به عنوان عضو هیئت علمی جذب دانشکده اقتصاد شدند که این امر به همافزایی و شور علمی دانشجویان کمک زیادی کرد. قطعا بازگشت اساتید مجرب و صاحب نام در حوزه اقتصاد پس از مدتی دوری از حوزه تدریس و دانشکده اقتصاد مایه خوشنودی دانشجویان بود و همچنین نکته مثبتی در کارنامه ریاست دانشگاه. علاوه بر این انجمنهای علمی در این چهار سال پس از مدتی رخوت مجددا فعالیت خود را از سر گرفتند و با اختیار عمل بیشتر توانستند در حوزههای علمی در فضای دانشکده عرض اندام کنند و به عنوان یک پایه علمیآموزشی دانشکده شناخته شوند. در این ایام تشکلهای دانشجویی نیز جان تازهای گرفتند و روز به روز بر فعالیتهایشان افزوده شد.»
مدیریت: «کارشکنیها ادامه دارد»
مسئلهای که تقریبا تمام نمایندهها به آن اشاره کردند، شرایط مطلوبی است که پس از دوره شریعتی بر دانشگاه حاکم شده؛ اما پایدار نبوده و فعالیتهای محافظهکارانه سلیمی دانشجویان را راضی نکرده است. نماینده دانشکده مدیریت میگوید: «با شروع کار دولت یازدهم آقای توفیقی سرپرستی وزارت علوم را عهده دار شدند که این اتفاق موجب خشنودی شد. یکی از اولین تصمیماتی که او بنابر درخواستهای فراوان از سوی جامعه دانشگاهی کشور گرفت، تغییر مدیریت در دانشگاه علامه و انتصاب سلیمی به این سمت بود. آنچه که مورد انتظار جامعه دانشگاهی و دانشجویان علیالخصوص دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بود تغییرات فراوان در سطوح مختلف و در قسمتهای گوناگون بود که این انتظار به طور مطلوبی برآورده نشد. با کمی تامل در بخشهای مختلف و در عرصههای گوناگون همچون مسائل آموزشی، فرهنگى، دانشجويى و علیالخصوص تشکلهای دانشجویی و كانونهاى فرهنگى متوجه بدسلیقگی و نارساییهایی شدیم که البته این امر در همه دانشکدهها مشخص است. در واقع میزان تغییر و تحولات متناسب با انتخاب مردم و خواست جامعه دانشگاهی اعم از اساتید و دانشجویان نبود.»
به گفته این نماینده؛ نکتهای که در دوران چهارساله ریاست سلیمی بسیار آشکار بود، اهمیت ندادن به رشد فکری سیاسی فرهنگی دانشجویان و بها دادن به روح حرکت جمعی و کار گروهی است. هر یک از برنامههایی که مربوط به مسائل اجتماعی و فرهنگی سیاسی میشود با یک کارشکنی مواجه میشد. حال که کارنامه چهار ساله سلیمی را در اختیار داریم و از آن آگاهیم تا حدوی میتوانیم بررسیهایی در مورد ابقا شدن او در سمت ریاست دانشگاه و مورد گزینه قرار گرفتن برای وزارت ایشان را انجام دهیم. با نگاهی اجمالی میتوان دریافت که با کمی مماشات شاید بتوان ریاست ایشان را با نقدهای فراوان پذیرفت اما این نوع تفکر اگر وارد سطحی کلانتر مانند (وزارتخانه) شوند یقینا موجب اتفاقاتى ناخوشايند برای جامعه دانشگاهى مىشود. با توجه به كارنامه سليمى، پى مىبريم که از اصلى ترين ويژگىهاى مديريت او، انفعال و عدم قطعيت در برابر فشارهاى بيرونى و نهادهاى بالا دستي است و هم چنین رفتارهایی محتاطانه و در تناقض با روح فضای دانشگاهی.»
روانشناسی: «دانشگاه پولی!»
دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی علامه طباطبایی روزگاری یکی از انتخابهای اول دانشجویان روانشناسی ایران بود. در دوران ریاست صدرالدین شریعتی اساتید مطرح از دانشکده یا به دست رئیس دانشگاه اخراج شدند یا به علت سیاستهای مدیریتی تاب ماندن نداشته باشند. یکی از دانشجویان این دانشکده میگوید: «این دست اتفاقات مختص دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی نبود. لکه سیاهی بود که بر دامن تمامی دانشکدههای دانشگاه علامه طباطبایی نشست. باگذشت زمان و حضور حسین سلیمی در سمت ریاست با تمامی تفاوتهایی که دانشگاه علامه طباطبایی با دوران قبل پیدا کرد، تلاشی برای حضور مجدد آن اساتید نشد؛ اما آنچه بیش از اینها به روانشناسی علامه لطمه وارد کرده است، رانت بازیهای برخی اساتید است. این رانت بازیها عرصه را برای حضور سایر اساتید مطرح دانشکده تنگ کرده، تا به آنجا که عاملی برای ترک دانشکده شده است. اساتید مذکور، دانشگاه را بنگاه درآمدی خود کردند و فراموش کردند وظیفه ایشان معلمی و پرورش دانشجوست. این دست اساتید دانشجو را وسیله کسب درامد و ترفیع مقام خود کردند. بهنحویکه با مقالات و ترجمههای دانشجویان به نام خود کتاب منتشر میکنند. همین کتابها عاملی برای ترفیع رتبه ایشان میشود؛ تا به آنجا که به استاد تمامی میرسند.»
این دانشجو در ادامه میگوید: «این اساتید علاوه بر سمت استادی پستهای مدیریتی در دانشگاه را عهدهدار میشوند. درد آنجایی خود را نشان میدهد که به علت هیئتعلمی بودن موظف به گرفتن پایاننامه با دانشجویان ارشد و دکتری میشوند. آنها با گفتن دانشجو باید خودکفا باشد یا کمبود زمان، بهانهتراشی کرده و با داشتن سمت راهنما یا مشاور با دانشجو هیچگونه همراهی در مراحل انجام پایاننامهها و رسالههانمیکنند.حال آنکه مبالغی که به استاد راهنما و مشاور داده م یشود را دریافت می کنند. نتیجه این عدم همراهی این میشود که رسالهها و پایاننامهها اعتبار و کارایی علمی خود را از دست میدهند. اگر دانشجو قصد تبدیل انتشار مقاله از پایاننامه را داشته باشد، بنا بر قوانین نانوشته نام استاد راهنما بهعنوان پژوهشگر اول در مقاله ذکر میشود. استادی که همراهی با دانشجو نداشته است، بیشترین درصد سهم از امتیاز چاپ مقاله را میبرد. در این میان دانشجویانی که با آنها مقابله میکنند یا از گرفتن پایاننامه با آنهاخودداری میکنند، در کلاس درس با نمرات زیر نمره قبولی رد میکنند. متأسفانه مدیریت دانشگاه با ایشان مقابله نمیکند و این موارد باعث میشوددانشکدهای که زمانی ازنظر علمی زبانزد بود با کاهش جایگاه علمی مواجه شود.»
انتهای پیام
چرا اینقدر واهمه از بردن نام استاد عالیقدر و غیر کلیشه ای دانشگاه صنعتی امیر کبیر جناب آقای دکتر سعید ستایشی دارید؟ آیا تصور بر این است که به این ترتیب مدیا کنترل میشود؟ چرا نمیروید تحلیل زندگی ایشان رو منتشر نمایید آنوقت قضاوت بروی اینکه چه کسی شایسته تر است سخت نخواهد بود