چالش کوشکی و یک منتقد بر سر سیدحسن
به دنبال انتشار یادداشتی از محمد صادق کوشکی خطاب به سیدحسن خمینی بلافاصله پس از کاندیداتوری وی، یکی از دوستان و همکلاسیهای آقای کوشکی به آن پاسخ داد.
به گزارش انصاف نیوز، متن نوشتهی سید جواد هاشمی در پی میآید:
جناب آقای دکتر کوشکی
با سلام. به نظرم جنابعالی از حد و اندازهی خودتان فراتر رفته و از سر گشاد شیپور به نواختن روی آورده و برای شهرت قربه الی الله، به جای راه ثواب حاتم طایی، پا در جای پای برادر ایشان نهادهاید.
بنده هم که جنابعالی را خوب میشناسم و سابقا حتی رفت و آمدی هم داشتیم چند سوال از حضرتتان دارم.
جنابعالی که اینقدر دلواپس انحراف راه موسسهی نشر بودی تا امروز چرا احساس مسوولیت نمیکردی؟ اگر مصلحت نبوده که سخنی بگویی از کجا معلوم باز هم مصلحتهای ساختگی شما را وادار به این مطالب نکرده باشد؟ اصولا کسی که حیاتش پر از مصلحت است بهتر است کمتر و در حد خودش حرف بزند.
دوم: آنکه چشمان تیز بین شما چندر غاز پول موسسه را همراه با کلمهی میلیاردها تومان به صورت ابهامی و شبهه برانگیز مطرح میکنید و طوری وانمود میکنید که انگار ایشان مبسوط الید با موسسه هر کاری بخواهد میکند، چرا رقمهای بدون ابهام سه هزار و ده هزار میلیارد را نمیدیدید و حتی الان هم نمیبینید. [جاهای خاص] و سایپا و ایران خودرو و … مثنوی هفتاد منی که جای خود دارد. اگر مصلحت نیست دوباره پیشنهاد میکنم مصلحت اندیشی چون شما، کمتر سخن بگوید ، مفیدتر است.
سوم: مثل اسلافتان چرا مفروضات خود را یقین پنداشته بر آن استدلال ابوسفیانی بنا میکنید؟ اینکه فیلمی کتابی یا هر موردی اجازهی اکران و چاپ و نشر نمیگیرد هم جناحیهای تمامیتخواه شما باید پاسخگو باشند نه صاحب اثر!
معلوم است که با حضور تنگ نظرانی چون حضرتعالی هر حقیقتی که با اوهام خیالیتان که به نام اسلام ساختهاید همنوا نباشد، اجازهی ظهور نمییابد. بعد شما مدعی هستید که چرا پدید آورندهی اثر هزینهای کرده که به دلخواه شما در نیامده؟
استدلال از ته، و نواختن شیپور از سر گشاد یعنی همین!
چهارم: جناب دکتر کوشکی! من شما را دکتر خطاب کردم تا مگر یاد بگیرید با یک علامه و آیت الله وقتی سخن میگویید از ادب فراتر نرفته و او را حسن خمینی خطاب نکنید.
پنجم: به نظرتان اینکه آقای x یا y چرا در موسسه کار میکند، استدلال است؟ سوال است؟ خبر است؟ به حدی وهن انگیز است که قابل ارایه نیست تا چه رسد به جواب. از نظر شما بنده یعنی نگارندهی این سطور ضد افکار امام خمینی هستم و لابد اگر در موسسه کار میکردم آیت الله سید حسن خمینی باید پاسخگو میشد که چرا …؟
خب بنده هم متقابلا حضرت عالی را مخالف اندیشههای ناب امام، بلکه بالاتر که علم و آگاهی را تسلیم دنیا کرده میدانم اما دانستن من چه فرقی به واقعیت وجود شما دارد؟ شما چرا خود را و یا حتی مرادهایتان را معیار حق و باطل و محک امام شناسی میدانید؟
ششم: از جنابعالی انتظار نمیرفت با هوچیگری و کلمات سبک و بیمحتوا سخن بگویید. این چه سخن سخیفی است که به نوهی امام خطاب میکنی که آیا صحیفه را خواندهای؟ عزیز دل!
شما و آن جناحتان چرا درک نمیفرمایید: سید حسن علامه است. آیت الله است و مجتهد، نه مقلد. استنباط خودش را دارد. و این پاسخ در خوری است به بند های 6، 7 ، و 8 شما اگر تعقل بفرمایید. امید که به قول والدهی مکرمهاش همچنان بدرخشد تا خمینی دیگر شود.
والسلام علی من اتبع الهدی
سید جواد هاشمی، دوست و همکلاسی جنابعالی.
یادداشت کوشکی: سوالاتی آسان از برادر سید حسن خمینی
دکتر محمد صادق کوشکی در یادداشتی که مشرق منتشر کرده، خطاب به سیدحسن خمینی نوشته بود:
1 – برادر سیدحسن خمینی! سالهاست که مسئولیت مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام(ره) را بر عهده دارید و تاکنون در قبال این مسئولیت و میلیاردها تومان اموالی که از بودجه کشور به این موسسه اختصاص یافته و هزینه شده، گزارشی به مردم ارائه نکرده اید و از آنجا که دانستن را حق مردم می دانید و بر پاسخگویی مسئولان به مردم و افکار عمومی و نقش مطبوعات و رسانه ها در پرسش از مدیران کشور اصرار دارید، مناسب است که جهت تنویر افکار عمومی به چند سوال آسان، پاسخ هایی درخور بدهید. پاسخ هایی که ثابت می کند چقدر به شعار دانستن حق مردم است و ضرورت پاسخگو بودن مسئولان پایبندید.
2 – چند سال پیش، موسسه تنظیم و نشر اقدام به چاپ دیوان اشعار امام به صورت طلاکوب و با هزینه هر جلد 150 دلار (در شمارگان 3 هزار جلد) نمود! آیا از این اقدام خبر دارید و آن را تأیید می کنید؟ اگر از این اقدام بی خبر بوده یا هستید پس چگونه خود را مسئول این مجموعه می دانید؟ و اگر در جریان این امر بوده و با آن موافقت کرده اید پس چرا گزارشی از این اقدام به مردم (که هزینه فوق از جیب آنان صورت گرفته است) نداده اید؟
3 – هزینه هایی که موسسه تحت امر شما برای فیلم «فرزند صبح» انجام داده چقدر است؟ سرنوشت این فیلم به کجا انجامید؟ آیا بودجه ای که از جیب فقرا، ایتام، زنان بی سرپرست و نیازمندان کشور درآمده و در اختیار شما و موسسه تنظیم و نشر قرار گرفته باید برای ساخت فیلمی هزینه شود که فارغ از کیفیت نازل هنری و عدم تعهد به آبرو و اعتبار حضرت امام(ره)، امکان نمایش عمومی هم پیدا نکند؟ اگر قرار بود بودجه این فیلم از جیب خودتان تأمین شود باز هم چنین هزینه ای صورت می گرفت؟
4 – چرا فردی مانند (غ.ر) که در وبلاگ شخصی اش انواع اهانت ها و اتهامات را به صراحت به ساحت قدسی حضرت امام(ره) نسبت داده در پژوهشکده تحت امر شما به تدریس مشغول است؟ آیا قرار است چنین فردی در پژوهشکده امام خمینی(ره) به بازنشر افکار و اندیشه های ایشان بپردازد؟
5 – تاکنون فرصت داشته اید صحیفه امام را کاملاً و خط به خط مطالعه کنید؟ سخنرانی ها و مکتوبات به جامانده از یادگار حضرت امام (مرحوم حاج احمد خمینی) را چطور؟ آیا سخنان و مواضع خودتان را هم جهت با مواضع حضرت امام(ره) و یادگار ایشان می دانید؟ اگر دانشجو یا طلبه ای از شما در خصوص دلیل تفاوت های فاحش فکری میان شما و این دو بزرگوار پرسش کند، چه پاسخ خواهید داد؟ آیا شما هم مانند حضرت روح الله و فرزند گرامی اش به استکبار ستیزی، دشمن راهبردی با آمریکا و نظام سلطه، نفی اشرافی گری و ترجیح دادن یک موی کوخ نشینان به همه دنیای کاخ نشینان اعتقاد دارید؟ اگر پاسخ مثبت است پس چرا چنین مواضعی از شما دیده و شنیده نشده است و اگر به این موارد معتقد نیستید چرا بر استفاده از نام و اعتبار «خمینی» اصرار دارید؟ آیا قبول ندارید که نام و اعتبار «خمینی» باید در مسیر نشر افکار «خمینی» هزینه شود؟
6 – احتمالاً می دانید که اطرافیان مرحوم منتظری چه کینه ای از یادگار امام (سید احمد خمینی) داشتند و حتی در جزوات و مکتوبات غیرقانونی خود ایشان را به جعل دست خط امام متهم کردند! تاکنون موضعی از شما و موسسه در این خصوص ندیده و نشنیده ایم! اگر مردم مایل باشند نظر شما در خصوص ماجرای عزل قائم مقام رهبری را بشنوند به کجا باید رجوع کنند؟
7 – این روزها برخی از «ابراهیم یزدی» به عنوان مشاور حضرت امام در پاریس یاد کردهاند! راستی نظر شما و موسسه در این خصوص چیست؟ مگر نه اینکه موسسه تحت امر شما مرجع رسمی تأیید یا تکذیب چنین ادعاهایی است؟
8 – شاید یادتان باشد حضرت امام در جریان اهانت جبهه ملی به حکم قصاص چه موضعی اتخاذ کردند! آیا شما در برابر توهین یکی از اعضای جبهه ملی به حکم قصاص در روزنامه آسمان (در سال جاری) واکنشی نشان دادید؟ آیا ممکن است نظرتان را در این خصوص (جهت اطلاع افکار عمومی) بیان فرمایید.
9 – البته سوالات فراوان است ولی شما تاکنون در برابر خبرنگاران و افکار عمومی دانشگاهیان و حوزویان قرار نگرفته و پاسخگو نبوده اید! لذا ناچار به طرح مطبوعاتی چند سوال فوق شدیم و البته واکنش شما به این سوالات، گویای پایبندی شما به شعار “دانستن حق مردم است!” خواهد بود.
انتهای پیام