«چند خط صریح و صمیمی با قالیباف»
سایت الف به صاحب امتیازی «احمد توکلی»، اصولگرا، در یادداشتی با عنوان «چند خط صریح و صمیمی با محمدباقر قالیباف» به قلم «سجاد خادمی» خطاب به قالیباف نوشت:
جناب آقای قالیباف
سلام و خدا قوت
از آنجا که در هفتههای گذشته در رسانهها بسیار دیدم ازتان تقدیر و تشکر میکنند. مفروض گرفتم که دلتان دیگر _مثل ما _ از تعریف و تمجیدهای اغراق آمیز پر است. لذا خلاصه مختصر و مفید به سهم خودم بابت زحماتی که طی این سالها در شهر تهران کشیدهاید تشکر میکنم و یک راست میروم سر اصل مطلب.
بعد از انتخابات درخواست کرده بودید جوانها نقد کنند فضای سیاسی را. تحلیل کنند چرایی شکست رقبای آقای روحانی را. این نامه را پاسخی بدانید به همان چالش.
جناب آقای قالیباف، بنده و امثال بنده همانهایی هستیم که تا دیروز به قدر بضاعت مقابل باورهای کارگزارانی ایستادیم و نقدش کردیم. همان باوری که معتقد بود َسد ساخته میشود و میماند و اختلاس امری است فراموش شدنی و رفتنی. همان باوری که میگفت تهران را باید گران کنیم تا فقط داراها در آن زیست کنند. همان باوری که میگوید چرخ توسعه را باید به حرکت واداشت حتی اگر آسیب پذیرها له شوند زیرش. همان باوری که مانور تجمل را برای مسئولین کشوری تجویز میکرد. همان باوری که انتظار مردم از حکومت اسلامی را چنان تنزل داد که تا مدتها قوت قالب مردم این جمله شد که فلان شهردار اگر دزدید، کار هم کرد!” همان باوری که وقتی دید نارضایتیها دارد افزایش مییابد بجای علاج، بودجهی قوای قهریه را افزایش داد! همان باوری که مع الاسف دوباره جان گرفته و زمزمه میکند تهران شهر پولدارها است، فقرا باید بروند!
ما با آن باور شبیه لیبرالی کارگزارانی کنار نیامدیم. که اگر میآمدیم با کرباسچیها مشکل نداشتیم. ما برنتابیدیم توسعه را به هر قیمتی. توسعه به قیمت له شدن پابرهنهها. توسعه به قیمت لفت و لیس حرام خوارها را. پس به شکل اولی با فسادهای موجود در مجموعه ذیل مدیریت شما نیز به بهانهی خدماتی که انجام دادهاید کنار نیامدیم. در بزنگاه انتخابات اما، چیزی نگفتیم چون – غلط یا درست – تصور میکردیم مدل مدیریتی دولت یازدهم فسادخیز تر از جناح شما است. اما حالا دیگر مصلحتی نیست که به خاطرش تعارف کنیم. حالا صریح می گوییم که اگر قبلتر از این چیزی نگفتیم استخوان در گلویمان بود و معذور بودیم. و الا ما فساد را به مثابه فضلهی موش می دانیم که حتی اگر در مقیاس یک در میلیون هم باشد خروجی را غیر قابل استفاده میکند. ما فساد را لگدی می دانیم به دهها َمن شیر میخورد.
از ما خرده نگیرید اگر حالا که دستتان از صندلی شهرداری کوتاه است از شما به خاطر برخی فسادهای موجود در بدنه شهرداری گله میکنیم. گله کنیم که چرا با منتشر کننده اسناد “املاک نجومی” چنان کردید. منتشر کننده به هر بهانهای این کار را کرده بود، نباید مورد شکایت از سمت شما قرار میگرفت. نباید باب نقد فساد در شهردار را مسدود میکردید. نباید هزینهی نقد شهرداری را بالا میبردید. نباید بنا میگذاشتید شکایت شهردارها از ذره بین به دستها را. کسی که در تهران زیست کند و چشم منصف داشته باشد خدمات شما را میبیند اما فساد موجود در بدنهی شهرداری را هم میبیند. و سؤال اینجا است که آیا واقعاً حضرتعالی خبر نداشتید که برای جلو رفتن کار در بعضی بخشهای شهرداری مردم مجبور بودن و هستند که دست به جیب شوند؟!
آقای شهردار سابق؛
همان چشمی که خدمات شمارا دید. لاجرم برخی انتصابهای قبیلهای و رانتی در شهرداری را ذیل مدیریت […] حضرتعالی را هم دید. همان باوری که پای مناظره از ادعای مضحک در مورد کالای وارداتی کشف شده در خانهی وزیر خندهاش گرفت، در مورد توضیح شما و ادعایتان در مورد دریافت کنندههای “املاک نجومی” دردش گرفت.
جان کلام اینکه گفته بودید نظرمان را در مورد علت شکست اصولگراها بیان کنیم؛
جناب آقای قالیباف، به نظر بنده علت شکست اصولگراها در انتخابات نه صرفاً شوراهایی پیر و فرسوده و دور از مردم و خود فهیم پندار است بلکه وجود امثال شما هم هست. مردم وقتی گفتمانی را باور نکنند به آن میل نشان نخواهند داشت. فحوای شعار انتخاباتی رقبای آقای روحانی درانتخابات مبارزه با فساد بود. و چگونه مردم باور کنند شعار مبارزه با فساد را وقتی در مجموعه ذیل مدیریت شماها فساد میبینند. وقتی میبینند شما با عدم توانایی با فساد ائتلاف کردهاید با رقیب جدی آقای روحانی. مردم دل خوشی از عملکرد دولت نداشتند. این را آمارها و ارقامها نشان میداد. اما باید در آغوش کدام ادعا پناه میگرفتند؟!
حرف آخر
سردار، من و امثال من، شما را مدیری شناختیم که نشان دادهاید ناشدنیها شدنی است. نشان دادهاید کارهای به ظاهر غیر ممکن را میشود انجام داد. لذا باور داریم که میتوانید توسعهای مبتنی بر گفتمان ناب انقلابی را محقق کنید. میتوانید ضمن توسعه از بروز هرگونه فساد جلوگیری کنید. این امر سختتر از کارهایی که انجام دادهاید نیست. اما اول قدم آن است که بابت همهی اشتباهات گذشته عذرخواهی کنید. و توجیه را کنار بگذارید.
پ ن؛ به گمانم تابحال به قدر کفایت رفتار متظاهرانه اختیار کردهایم. به اندازهی کافی لب فرو بستهایم روی خطاها. به نظرم دیگر چشم بستن روی عیوب خودی برای گزک ندادن دست رقیب و بیگانه جواب نمیدهد. مجال انتخابات گذشته. فصل کیفور شدنها و غمگین شدنهای دوران بعد از انتخابات هم گذشته. لازم است رو راست باشیم. اول با خودمان و بعد با دیگران. لازم است همه با نقد درون گفتمانی پوست اندازی کنیم. خودمان را از انجماد در اشخاص و احزاب رها کنیم. چه چپیهای دلسوز ایران چه راستیهای دلواپس ایران. همه با گرایشات سیاسی مختلف به عیوب احزاب و اشخاص مطبوعمان”نه” بگوییم و اصلاح آن را جدیتر از دیگران مطالبه کنیم.
انتهای پیام