دو گرایش جدید در تبلیغ مذهب
«عباس عبدی» تحلیلگر سیاسی در یادداشتی در هفته نامهی «صدا» با عنوان «دو گرایش جدید در تبلیغ مذهب» نوشت:
اکنون که در آستانه ماه محرم هستیم بهطور معمول کمیت مطالب مذهبی در جامعه رو به افزایش میگذارد از این رو بد نیست که نگاهی به وضعیت فعالیتهای تبلیغی در این مورد انداخته شود. کسانی که پیش از انقلاب را درک کردهاند میدانند که تبلیغ مذهب و اسلام به دو شیوه مکمل یکدیگر انجام میشد. یک شیوه آموزش مفاهیم اسلامی و دینی و شرح ایدههایی که نشاندهنده ابعاد نظری اسلام درباره موضوعات گوناگون از جمله عدالت، برابری، حکومت، اخلاق و… بود. شیوه دیگر نیز انجام مناسک و آیینهای مذهبی بود که آنها نیز به نحوی مکمل شیوه اول بودند. همچون شرکت در نمازهای روزانه، شرکت در هیأتهای مذهبی و عزاداری و… البته این عزاداریها و برنامههای مذهبی همسو با آن آموزههای شیوه اول بود و به نوعی یکدیگر را تقویت میکردند.
امروز جامعه به هر دو شیوه نیاز دارد، با این تفاوت که شیوه اول باید بسیار پربارتر و وسیعتر باشد. زیرا حکومت به نام اسلام است و انتظارات مردم از این حکومت باید تأمین گردد و لذا کارشناسان و روحانیون باید پاسخگوی انواع و اقسام پرسشهای جدید باشند. پرسشهایی که پیش از انقلاب به نسبت محدود و کلی بود. امروز باید درباره امور جزا، حقوق مدنی، سیاست اقتصادی، حقوق زنان و خانواده، نظام قضایی، موضوع دموکراسی و حق رأی افراد و… با وضوح بیشتری اظهارنظر کرد و جامعه را از ابهام در آورد. بهویژه آنکه تمامی امکانات جامعه و حکومت در اختیار کسانی است که میتوانند یا میباید پاسخ این موارد را بدهند و 40 سال برای پاسخ دادن به آنها زمان کمی نیست. متاسفانه آنان این موارد را تحت عنوان شبهه طرح میکنند که این نامگذاری از اساس ایراد دارد و منجر به پاسخ گویی و رفع ابهام نمیشود. البته شیوههای آیینی و مناسکی نیز میتواند به صورت حاشیه و نه متن استفاده شود. علت نیز روشن است. داعیههایی که به نام اسلامی طرح میشود، نیازمند پاسخ به همه آن پرسشهاست و با صرف تأکید بر آیینهای مذهبی و تقویت هویت مناسکی نمیتوان مشکل را حل کرد، چه بسا تشدید هم میشود.
علیرغم این نیاز، امروز دو جریان غالب تبلیغ دینی وجود دارد که نه تنها تأمینکننده آن نیازها نیست، بلکه بر ضد آن نیز هست. دو جریانی که در عمل کارکرد واحدی را دارند. یک جریان بر محور مناسک و آیینهای مرسوم در قالبهای حتی ناپسند جدید تأکید دارد و با تمرکز بیش از حد بر حوادث مذهبی و برجسته کردن آنها حتی به صورتهای غیرواقعی و موهوم میکوشد که یک اسلام هویتی ولی کمعمق را جانشین فهم عمیق از مفاهیم اسلامی کند. به این دلیل که توان ورود به این چالشهای فکری را ندارند. در این راه تحریف آموزههای دینی و بدعت به وفور یافت میشود ولی کسی را جرأت مخالفت با آنها نیست. برخی از افراد هم که با این بدعتها مخالف هستند، آن را برای حفظ موقعیت فعلی ضروری میدانند و سکوت همراه با تأیید میکنند. برخی از اینها از شیوههای موسیقی رپ و هویمتال و سایر موسیقیهای زیر زمینی برای ایجاد شور و هیجان مذهبی استفاده میکنند!!
گروه دیگر در پی اثبات معجزات عجیب و غریب و اثبات نشده از افراد عادی و یا شناخته شده هستند. حتی برخی از آنها آن قدر جلو رفتهاند که مستجاب شدن دعا برای رسیدن به نوشیدنی حرام را واقعی معرفی کردند! و این را از معجزات دعا و توسل به آن فرد دانستهاند. این نحوه تبلیغ برای فراتر رفتن از عقل مخاطب و به تعبیر بهتر زیر پا گذاشتن عقل است و اینکه او را از طریق امور عجیبه به دین معتقد نمایند. در حالی که میدانیم معجزه پیامبر اسلام، قرآن است و نه اژدها شدن عصا یا زنده کردن مرده. حال کار ما به جایی رسیده است که در قرن 21 به جای استناد به امور و گزارههای منطقی و علمی، دنبال این هستیم که فلان فرد چه خوابی دیده؟ یا کدام پیشبینی را انجام داده؟ یا کدام خرق عادت را انجام داده است.
مسأله این نیست که دیگر شیوههای تبلیغ برای اسلام وجود ندارد، مسأله این است که بازار این دو نوع تبلیغ زیانبار فعلاً سکه است و بقیه در حاشیه قرار گرفتهاند. فضای مجازی برای همه ما از یک سو فرصت است و از یک سو تهدید. ولی به نظر میرسد که وجه تهدید آن برای این دو نوع شیوه تبلیغات مذهبی پررنگتر است، و مبلغان و منادیان اسلامی کمتر توانستهاند که از فرصت فضای مجازی استفاده کنند و بیشتر در گرداب وجه منفی و تهدیدآمیز آن گرفتار شدهاند.
مهمترین ایراد به این وضع نه در اجرای این دو شیوه تبلیغاتی است، بلکه مشکل اصلی سکوت متولیان اصلی در برابر آن است. این سکوت توانسته است برای آنان مشروعیتی را ایجاد کند که پیش از این هیچگاه نداشتند. تداوم این وضع زیانهای بیشتری خواهد داشت. اگر حساسیت اندکی که نسبت به رفتارهای خلاف اسلامی مخالفان بود، علیه بدعتها و انحرافات افرادی که مدعی طرفداری از اسلام هستند وجود میداشت، به طور قطع امروز شرایط دیگری داشتیم.
انتهای پیام