«ایشیگورو» نوبل را به مسیرش برگرداند ایشیگورو
«هافینگتون پست» پس از نوبلیست شدن «کازوئو ایشیگورو»، گزارشی را با این عنوان منتشر کرده است: یک سال پس از «باب دیلن»، «کازوئو ایشیگورو» نوبل را به مسیرش برگرداند.
به گزارش ایسنا، «هافینگتون پست» هم مانند بسیاری از رسانههای جهان از انتخاب امسال آکادمی سوئدی نوبل ابراز خوشحالی کرده و نوشته است: آکادمی نوبل نمیتوانست با انتخابی بهتر از این، خاطره جایزه ناشیانه و خجالتآور سال گذشته را بشوید و ببرد.
روز پنجشنبه (پنجم اکتبر) نام «کازوئو ایشیگورو» به عنوان برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۷ اعلام شد. او که بیشتر برای نگارش رمانهای «بازمانده روز» و «هرگز رهایم مکن» شناخته شده است، به خاطر نثر نافذ و ملایم و اکتشافات کاملا ماهرانهاش در زمینه احساسات فردی و فرهنگی، خاطرات و بقا هم شهرت دارد.
تعلق گرفتن جایزه نوبل به او، حداقل به گرمی از سوی طرفداران ادبیات انگلیسی پذیرفته شد. «نیل گیمن» داستاننویس انگلیسی از او به عنوان «نویسندهای شگفتانگیز و فردی فوقالعاده» یاد کرد و «جویس کرول اوتس» نویسنده مطرح آمریکایی توییتی درباره «کارهای غمانگیز و زیبا»ی او پست کرد.
این واکنشها در تناقضی فاحش با سال گذشته قرار دارد. آکادمی نوبل ۱۳ اکتبر ۲۰۱۶ با اعلام نام «باب دیلن» ـ خواننده، ترانهسرا و (ما فرض میکنیم) شاعر ـ به عنوان برنده، بسیاری از اهل دنیای ادبیات را خشمگین کردند.
برای مثال «پروچیستا خاکپور» نویسنده ایرانی ـ آمریکایی در توییتر خود نوشت: احساسات من درباره نوبل ادبیات را میشود در یک ایموجی خلاصه کرد: برای برادران سفیدپوستی که سواد خواندن ندارند، چه روز خوبی است!
«گری اشتینگارت» هم نوشت: کمیته نوبل را کاملا درک میکنم؛ کتاب خواندن سخت است.
«لینکلن میچل» هم در توییترش نوشت: میدانید بیشتر باید چه چیزی را در فرهنگمان تجلیل کنیم؟ موسیقی که خیلی طرفدار دارد!
بسیاری از منتقدان از کمیته نوبل انتقاد کردند و گفتند این آکادمی سعی داشته مخاطبان گستردهتر و کمتر ادبی را از خود راضی کند و از مسیر منحرف شده است. برخی دیگر گفتند این یک کممحلی تعمدی به نویسندگان آمریکایی دیگری همچون «فیلیپ راث» بوده که زیاد دربارهشان حرف زده میشود. وقتی سال ۲۰۱۶ جایزه نوبل را به یک آمریکایی میدهند، نفر بعدی به این زودی آمریکایی نخواهد بود.
اما حالا همه این اتهامات در مه لذتبخش نوبلیست شدن «ایشیگورو» بخشیده و حتی به نظر میرسد فراموش شده است. آکادمی نوبل نمیتوانست با انتخابی بهتر از این خاطره جایزه ناشیانه و خجالتآور سال گذشته را بشوید و ببرد.
«ایشیگورو» هم مثل «باب دیلن»، در آمریکا شهرت دارد (البته او مثل «دیلن»، آمریکایی نیست). جایزه نوبل ادبیات جهان را دربرمیگیرد و به همین دلیل گاهی سراغ نویسندگان و شاعرانی میرود که برای خوانندگان آمریکایی شناختهشده نیستند. اما بدنامی انتخاب شدن «دیلن» نمیتوانست جز با گزینهای همانقدر آشنا اما از لحاظ ادبی متفاوت، جبران شود. «ایشیگورو» که کتابهایش به بیش از ۴۰ زبان دنیا ترجمه شده و اقتباسهای خوبی از آنها ساخته شده، دقیقا چنین انتخابی است.
علاوه بر این، برگزیدن «ایشیگورو» نشان از این داشت که جایزه نوبل را به محبوبیت نمیدهند. گرچه نوبلیست شدن «باب دیلن» غافلگیرکننده بود، او یکی از گزینههای همیشگی شرطبندیها بود، درست مثل «هاروکی موراکامی» رماننویس ژاپنی که این را مدیون طرفداران پروپاقرصش است. امسال لیستی از محبوبترین نویسندهها در سایتهای شرطبندی منتشر کردند و از چهرههایی چون «مارگارت اتوود»، «موراکامی» و «نگوگی وا تیونگو» نویسنده کنیایی نام بردند.
«ایشیگورو» که در ناگازاکی به دنیا آمده و بیشتر عمرش را در انگلیس سپری کرده، به ندرت جزو گزینههای شرطبندیهای ادبی بود. «ایشیگورو» به خوبی تعادل را برقرار کرد؛ او گزینهای غیرقابل پیشبینی بود اما در عین حال، ناآشنا هم نبود و مهارت ادبی او کاملا ثابت شده است. «موراکامی» یا «اتوود» اما مورد علاقه تعداد بیشتری بودند ولی انتخاب آنها بهویژه در زمان کنونی که حال و هوای سیاسی و سوررئال دارد، ریسک راضی کردن سلیقه عمومی را به همراه داشت. نویسندهای به نسبت ناشناختهتر ـ حداقل از دید آمریکاییها ـ مسلما میتوانست تعهد آکادمی نوبل به ادبیات حرفهای را نشان دهد. نوبل «ایشیگورو» حداقل سه پیام دارد: نوبل به ادبیات اهمیت میدهد، نوبل مرتبط است و نوبل تصمیمات خودش را دارد، خیلی ممنون.
با اینکه همیشه افراد مخالفی هم وجود دارند، تا اینجا نوبل «ایشیگورو» با اشتیاق و نفسی آسوده از سوی جامعه ادبیات مواجه شده است. بخشی از این خوشی، به دلیل آشنایی منتقدان انگلیسی و آمریکایی با کارهای این نویسنده و اشتیاق برای نوشتن درباره اوست. روی دیگر این هیجان هم مسلما برمیگردد به اینکه جایزه نوبل پتانسیل کشاندن مخاطبان جدید به سمت نویسندگان کمتر شناختهشده را دارد. سال ۲۰۱۴ معرفی «پاتریک مودیانو» رماننویس فرانسوی به عنوان برنده نوبل موجب آشفتگی جهان انگلیسیزبان شد، اما این جایزه کارنامه او را ارتقا بخشید و تقاضا برای ترجمه کارهای او به زبان انگلیسی افزایش پیدا کرد.
همانطور که رویه آکادمی نوبل در مورد «دیلن» نشان داد، آنها اهمیت نمیدهند که چه کسی بیشترین سود را از این جایزه خواهد برد. روشهای آکادمی رازآلود است و فرآیند این انتخاب هم باید پنهانی باشد و همین باعث جذابیت خاص جایزه نوبل در مقابل شفافیت دیگر جایزههای همچون «من بوکر» میشود.
به احتمال زیاد آکادمی نوبل در سال ۲۰۱۸ نویسندهای غیرانگلیسیزبان را به ما معرفی میکند، شاید یکی از کمتر شناختهشدهها را. امروز به «ایشیگورو» تعلق دارد؛ داستانسرایی متفکر و دقیق. برای نوبل هم این یک شروع دوباره بینقص است.
انتهای پیام
این قدر فقر مطالعه دارم که ایشان را نمی شناسم . امیدوارم این فقر ناشی از کاهلی بنده باشد نه کم کاری جامعه