مهجوریت روزی که به نام «تهران» نامگذاری شد!
عطیه هوشمند – انصاف نیوز: سال گذشته پس از کش و قوسهای فراوان بر سر این که تهران بیش از 200 سال است به عنوان پایتخت ثبت شده و شاهد بسیاری از وقایع تاریخی بوده و به منظور شناخت بیشتر این شهر و گسترش فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی بر ضرورت نامگذاری روزی با نام «تهران» در تقویم ملی تأکید شد و سرانجام به نتیجه رسید!
به گزارش خبرنگار انصاف نیوز، چهاردهم مهرماه امسال مصادف با اولین سالروز نامگذاری روزی به نام «تهران» با تأکید شهردار بر معضل بیهویتی این شهر به پایان رسید؛ مناسبت نه چندان شناخته شدهای که حتی رییس شورای شهر – محسن هاشمی – نیز از آن جا ماند!
از میان چندین و چند روز بزرگداشت در تقویم ملی، این بار در 14 مهر سال گذشته نوبت به «تهران» رسید: مرکز و قطبنمای بسیاری از تحولات مهم تاریخی، سیاسی و فرهنگی ایران از جمله بخش مهمی از تاریخ مشروطه که خود بهانهای برای گرامیداشت این شهر شد.
«احمد مسجد جامعی»، عضو شورای شهر تهران که از متولیان نامگذاری این روز بوده، در این باره گفته است: روزی که تهران به عنوان پایتخت از سوی آقامحمدخان قاجار معرفی شد، نوروز سال 1200 قمری بود، اما ما نمیتوانستیم «نوروز» را روز «تهران» معرفی کنیم، چون موضوع تهران در آن گم میشد. پیشنهادات دیگری نیز مطرح شد و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که چهاردهم مهرماه که در قانون اساسی مشروطیت، «تهران» به عنوان پایتخت ثبت شد؛ به عنوان روز «تهران» معرفی شود.
تهران از «تهران بودگی» تهی است!
نامگذاری سالروز تعیین شهر تهران به عنوان پایتخت در قانون اساسی مشروطه به نام «روز تهران»، توجه مخاطبان را نسبت فضاهای شهری فعلی با هویت تاریخی و فرهنگی قابل توجه آن جلب میکند و وضعیت نه چندان مناسب یکی از ویترینهای اصلی ایران در ارتباط گیری گردشگران خارجی با تاریخ و فرهنگ ملی کشور را به نظرها میآورد. مسألهای که محمدعلی نجفی، شهردار تهران روز گذشته در پیامی با عنوان «تهران از تهران بودگی تهی است!» به آن اشاره کرده بود!
او در این پیام آورده است: «تهران در روزگار ما برخلاف تمام زرق و برقهای خود، شهری است با هویتی فراموش شده. خطری که تهرانِ ما را تهدید میکند، خالی شدن شهر از حافظهی تاریخی کهنش است؛ دیگر چندان نیستند آنهایی که تهران و روایتهایش را میشناسند و به کوچه باغهایش احترام میگذارند؛ پایتخت ایران امروزه بیش از هر زمان دیگری از «تهرانبودگی» تهی است و خاطرات شهر در حال فراموش شدن است. همهی اینها یک زنگ خطر است، زنگ خطری که بیش از همیشه باید ما را به فکر وادارد و به تأمل مشغول کند.»
بیخبری رییس شورای شهر تهران از روز تهران
نکتهی جالب، اما قابل تأمل در این میان بیخبری «محسن هاشمی»، رییس شورای شهر تهران از نامگذاری چنین روزی بود! او در پاسخ به خبرنگاران نسبت به این موضوع ابراز بیاطلاعی کرده بود؛ موضوعی که با توجه به تازه کار بودن اعضای شورا و فرارسیدن اولین سالروز نامگذاری شهر تهران چندان دور از ذهن و غیرطبیعی نیست، اما از سویی این پرسش مطرح میشود که هویت فرهنگی شهر تهران تا چه اندازه از سوی مسوولان و دستاندرکاران مدیریت شهری جدی گرفته میشود؟ هرچند اقداماتی مانند دایرةالمعارف تهران که شامل معرفی شخصیتهای ماندگار و تاریخ تهران و اماکن تاریخی و هویتی این شهر است میتواند نقش موثری به فراموشی نسپردن اهمیت مکانها و بنای تاریخی شهر تهران داشته باشد، اما بطور قطع کافی نیست!
اماکن تاریخی و فرهنگی در اسارت بیتوجهیها
«فروشنده»، ششمین فیلم «اصغر فرهادی» فیلمساز اجتماعی شاخص این روزها که سال پیش بر سر زبانها افتاده بود، به درستی و بگونهای غیرمستقیم، وضعیت آشفته معماری و شهرسازی تهران را مورد نقد قرار داده است و پس زمینهی شهر از بالکن خانهی شخصیتهای اصلی فیلم به شکل شهری بسیار نامنظم و از ریخت افتاده بارها به تصویر کشیده شد؛ آنچه برای ساکنان این شهر نیز بارها به چشم آمده است.
بیشک نمای بصری شهرها یکی از مهمترین عناصر هویتی آنها را شکل میدهند و این درحالیست که تراکم فروشی بیرویه و ساخت و سازهای گاه بیاصل و نصب، امروز از تهران چهرهای بینظم و بیهویت ساخته است. اگر ساختمانهای تاریخی که بازنمای معماری خاص ناحیه تمدنیشان است را از «ونیز» و «استانبول» و «دهلی» و … جدا کنیم، آنگاه دیگر چیز زیادی از هویت این شهرها باقی نمیماند.
نماهای تاریخی تهران حال و روز خوشی ندارند
تهرانیهای قدیمی هم اگرچه این خاطرات در ذهنشان کمرنگ شده باشد، اما فراموش نکردهاند که چگونه بافت شهری تهران چگونه و به سرعت از این رو به آن رو شده است: نماهای تاریخی تهران از ساختمانهایی مثل «ساختمان پرچم» با معماری خاص و پرچمهای بیشمارش در چهارراه فخرآباد که اکنون به جای آن، پاساژ بیروح و زمختی جا خوش کرده تا «سردر باغ ملی» که امروزه برجی در ضلع جنوبی آن در حال بالارفتن است و لذت تماشای یکی از نابترین بخشهای تهران قدیم را تا حدودی از مخاطبان گرفته، از خانه «فروغ فرخزاد» که ناگهان خبر تخریب آن منتشر شد تا خانهی «صادق هدایت» که پس از تغییر کاربری از انباری بیمارستان اعلم تا مهدکودک امروزه در قالب «کتابخانه» حال و روز خوشی ندارد، در سایهی بیتوجهیها در وضعیت مناسبی نیستند.
در این میان گاهی مانند « کاخ پاسال» برای حفظ آن نیاز به سر وصدای رسانهای بوده و این درحالیست که ساختمانهای جدید ساخته شده هم خالی از هرگونه نشانهای از ویژگیهای هویتی معماری ایرانی هستند و برای نمونه رشد قارچگونه و بیدلیل مراکز خرید، معضل جدیدی در میان بحثهای مربوط به فضاهای شهری تهران است.
سرانهی فضای فرهنگی در کشور فقط ١٥ سانتیمترمربع است
در حال حاضر سرانهی فضای فرهنگی در کشور به جای یک مترمربع فقط ١٥ سانتیمترمربع است و پراکندگی تبعیضآمیز مراکز فرهنگی در سطح تهران موضوع غیرقابل انکاری است و امروزه مراکز خرید، پاساژهای خلوت و بیمشتری در هر گوشه و کناری از شهر دیده میشوند و حتی میدان ولیعصر(عج) که پس از سالها ساخت و ساز با عنوان «اولین پلازای شهر تهران» رونمایی شد را نیز به تسخیر خود درآوردهاند.
این گونه است که در صحبت از هویت تاریخی در معماری تهران با کمبود نمونههایی از فضاهای بصری دارای هویت ایرانی مواجه میشویم و بهر روی، روز تهران امسال هم بدون اتفاق قابل توجهی گذشت، اما امیدواریم در سالروزهای آتی، با رویکرد مسوولانهتری از سوی مدیران شهری در ارتباط با حفظ میراث فرهنگی این شهر و کمک به گسترش اماکن فرهنگی به تعداد مناسب در تمامی مناطق تهران مواجه باشیم.
انتهای پیام