“دانشگاه تهران را همیشه دوست دارم”
دکتر مجتبی پنجه پور، عضو هیات علمی دانشگاه در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز گذاشته، نوشته است:
برای من که بخشی از دوران تحصیلات تکمیلی ام را در دانشگاه تهران گذراندم این بس که به این دانشگاه و گرفتن مدرک از آن همیشه افتخار کنم. البته هم به دلیل جایگاه علمی آن و هم اینکه بهترین دوره زندگی من را تشکیل داد و بهترین خاطراتی را که بعدها به هیچ وجه تکرار نشد از آنجا با خود بردم.
مبنای قضاوت من البته به سال های دور برمی گردد و از آن منظر به علت یابی آن می پردازم. قطعا کسانی که در این دانشگاه بودند، اعم از استاد و دانشجو، فارغ از هر گونه دیدگاه های تبعیضی از بهترین های زمان خود بودند و طبعا جمع شدن افراد صاحب اندیشه در کسوت استادی و دانشجویان مستعد غنای این مجموعه را صد چندان می کرد و شان و اعتبار اجتماعی و بین المللی دانشگاه را نه در بوق و کرنا بلکه به مصداق مشک آن است که خود ببوید نه آن که عطار بگوید را نشان می داد.
از طرف دیگر دانشگاه تهران مجموعه ای بی نظیر از تجمیع تمامی استعدادهای کشور ایران بود. تقریبا در هر رشته ای دانشجویان از قومیت ها و شهرهای مختلف بودند و ارتباط دوستی و صمیمیت بین آن ها باعث همگرایی بیشتر حول واژه ایران شهر می شد. دانشجویان نه تنها در رشته های تخصصی خود بلکه در خصوص مسایل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی اهل مطالعه و با بینش بودند و صرفا به انسان های تک بعدی تبدیل نمی شدند که البته بخش مهمی از این دیدگاه به جای مانده از ماهیت و جایگاه تاریخی این دانشگاه در شکل گیری جنبش های دانشجویی و به ویژه در انقلاب بود.
و اما نوشتن این مطلب به بهانه ی تغییر و تحولاتی است که اخیرا در دانشگاه تهران در حال انجام است. اولا باید از وزیر علوم در مورد برنامه ی ایشان برای استفاده از نظرات اعضای هیات علمی جهت انتخاب رییس دانشگاه تقدیر کرد. ثانیا در سال های گذشته به دلیل سیاست های نادرست دانشگا ه ها عموما آسیب های زیادی دیده اند که قطعا جبران آن به سال ها وقت نیاز دارد.
به نظر می رسد که توجه وزارت علوم به دانشگاه تهران به عنوان یک دانشگاه خاص نوعی تبعیض را به دنبال خواهد داشت و برنامه های سیاست زدایی در دانشگاه و محیط های علمی را با شک و تردید مواجه می کند. در حال حاضر بسیاری از مسوولان عالی رتبه ی وزارت علوم از دانشگاه تهران انتخاب شده اند و حتی در یک محدوده ی کمی وسیعتر تمامی مسوولین از دانشگاه های مستقر در تهران هستند.
در چنین شرایطی سیاست های وزارت علوم برای آموزش عالی کشور بر اساس دانشگاه تهران تعریف خواهد شد و روند توسعه و پیشرفت دانشگاه های مستقر در شهرها و شهرستان های دور و نزدیک در درجه ی اهمیت کمتری قرار گرفته و اولویت های بودجه و امکانات کمتری به آنها خواهد رسید. با توجه به رشد بی رویه و مشکلات شهری تهران به نظر می رسد که دولت اعتدال باید سیاست های عدم تمرکز در پایتخت را در دستور کار قرار دهد و حداقل در وزارت علوم نگاه یکسان به همه ی واحدهای تابعه برقرار شود تا همه ی دانشجویان کشور امکان رشد و پیشرفت متوازن و متعادلی داشته باشند.
از طرف دیگر آنچه در مورد دانشگاه تهران بعضا نادیده گرفته می شود آن است که در سال های اخیر به شدت از نظر علمی با سابقه ی درخشان خود فاصله ی زیادی پیدا کرده است که یکی از دلایل مهم آن تهی شدن از اساتید با تجربه و دانشمند و استخدام بسیاری از افرادی است که بنا به اذعان مسوولین وزارت علوم حداقل صلاحیت های علمی لازم برای عضویت هیات علمی را دارا نبوده اند. قطعا جایگاه و ارزش واقعی دانشگاه را اساتید واقعی به عنوان سرمایه فکری که مسوولیت تربیت نیروی متخصص را بر عهده دارند تشکیل می دهند که در طول زمان روز به روز از تعداد آنها کاسته شده است. محیط های علمی نیاز به دوری از سیاست، شعار زدگی و پرهیز از رسانه ای شدن دارند تا به رسالت اصلی خود در فضایی آرام بپردازند.
به هر حال دانشگاه تهران را همیشه دوست دارم.
انتهای پیام