علی رهبری: «مادرم ایران» هدیه به شجریان
آهنگساز و رهبر ارکستر مشهور ایرانی از ساخت جدیدترین قطعهاش به نام «مادرم ایران» خبر داد.
علی رهبری معروف به الکساندر رهبری که در حال حاضر خود را برای یکی از مهمترین تور کنسرتهایش آماده میکند، قطعهای به نام «مادرم ایران» را ساخته و آن را به عنوان هدیهای به محمدرضا شجریان تقدیم کرده است.
رهبر سابق ارکستر سمفونیک تهران که سالهاست در وین زندگی میکند، تاکنون بیش از 120 ارکستر مانند ارکستر فیلارمونیک برلین، ارکستر ملی فرانسه، ارکستر فیلارمونیک لندن، ارکستر رادیو و تلویزیون بلژیک و بسیاری از ارکسترهای بزرگ دنیا را رهبری کرده و مدیر هنری چندین ارکستر اروپایی بوده است؛ قبل از انقلاب هم رئیس کنسرواتوار، رئیس هنرستان عالی موسیقی، رئیس ارکستر ژونس موزیکال و رئیس ارکستر سمفونیک کنسرواتوار بوده است.
به گزارش انصاف نیوز، آنچه میخوانید، گفتگوی ایسنا با این هنرمند است که مروری بر جدیدترین فعالیتهای او و نقطهنظراتش درباره موسیقی ایران دارد.
آقای رهبری شنیده میشود که شما در حال نگارش یک اثر موسیقایی جدید هستید؛ کمی در این باره بگویید و اینکه زندگی حرفهایتان در این روزها چگونه میگذرد؟
امروز که با شما صحبت میکنم یکی از قشنگترین روزهای زندگیام است و این موضوع برمیگردد به سه ماه پیش که شخصی به نام محمدفرید ناصری نیمه شب به من تلفن زد و گفت که شعری برایم نوشته است تا من روی آن موسیقی بنویسم البته همان طور که میدانید من سالها است فقط روی اشعار انگلیسی موسیقی میگذارم.
به هر حال برای این اثر موسیقی نوشتم و کار به نام «مادرم ایران» ساخته شد. من به محمدرضا شجریان علاقه دارم و وقتی حدود دو ماه پیش شروع به نوشتن کار کردم، با همراهی همسرم این اثر با پیانو و ویلن ضبط شد. سپس قطعه را برای محمدرضا شجریان فرستادم و در واقع این کار را به او هدیه کردم.
وقتی این خبر را به شجریان دادم، او گفت که بیصبرانه منتظر است این قطعه را بشنود. البته هیچ وقت فکر نمیکردم روزی با شجریان همکاری کنم و بایدبگویم کار از آنچه که فکر میکردم ایرانیتر شده است.
این قطعه برای شجریان است و میتواند خودش آن را بخواند یا اینکه آن را به کس دیگری بدهد البته او با بنده تماس گرفت و گفت که بسیار از شنیدن این قطعه لذت برده است.
در کنار ساخت اثر جدیدتان قطعا مشغول آماده کردن خود برای تور کنسرت اروپایی هستید؛ اوضاع چطور است؟
با همراهی ارکستر اسلواک فیلارمونیک کنسرتهایی را در اتریش، آلمان و سوئیس داریم که از 19 اسفند تا 9 فروردین پیگیری خواهد شد. این تورها برای من رویدادهای مهمی هستند چرا که سطح بالایی دارند و تورهای گرانی هم محسوب میشوند. چرا که سطح رهبرها هم در این اجراها بالا است.
شما به عنوان رهبر سابق ارکستر سمفونیک تهران همیشه از خارج از کشور پیگیر اخبار ارکستر هستید و همان طور که میدانید، رییس جمهور ایران صحبتهایی درباره احیای ارکستر داشته است؛ این دیدگاه را چطور ارزیابی میکنید؟
بنده جزو اولین کسانی بودم که وقتی آقای روحانی رئیس جمهور ایران شدند، برایشان نامه سرگشاده نوشتم و در آن نامه پافشاری کردم که چقدر در عرصه موسیقی عقب هستیم. دلیل نوشتن نامهام این بود که شخصی به عنوان رییس جمهور روی کار آمده که مثبت، فهمیده و هنر دوست است.
این باعث افتخار من است که بگویم، رئیس جمهور ایران تنها رئیس جمهوری است که در صحبتهایش راجع به ارکستر سمفونیک تهران سخن گرفته است. این موضوع را برای این میگویم که من مدیر چندین ارکستر معتبر خارجی بودهام و تعداد زیادی از رئیسجمهورها و پادشاهان را دیدهام اما تا به حال ندیدم که هیچ کدام از آنها کلمه ارکستر سمفونیک را به زبان بیاورند.
این شخص آنقدر فهمیده بود که وقتی دوستان من که اتریشی و فرانسوی هستند با افتخار به من گفتند، رئیس جمهور ایران درباره ارکستر صحبت کرده است. حتی اوباما هم هیچ گاه این کار را نکرده و کاری به کار ارکستر ندارد. این باعث افتخار است البته من چون در خارج از کشور هستم از بیرون قضاوت میکنم و شاید هم قضاوت من صحیحتر باشد.
پس به زعم شما شرایط رو به رشد است؟
چندی پیش در خبرها خواندم که فرهاد فخرالدینی دوباره به صحنه اجرا برگشته است. این موضوع هم باعث افتخار ماست اما باید بگویم اینها نان و آب نمیشوند.
شما هم اکنون با کسی صحبت میکنید که قبل از انقلاب اسلامی ایران را ترک کرد زیرا معتقد بودم، کارهایی که برای موسیقی انجام میشود به درد آینده نمیخورد. اگر هم اکنون میخواهند برای ارکسترها کاری کنند باید سنگ تمام بگذارند.
9 سال پیش که به ایران آمدم و ارکستر سمفونیک را رهبری کردم به آقایان گفتم،از نظر حرفهای نمیشود این ارکستر را رهبری کرد. زمان آقای احمدینژاد همه چیز را نابود کردند. استعدادها نابود شدند. البته یک دلیل هم این است که زمان دولت آقای خاتمی هم توجه لازم برای این امر نبود و از آنجا که پایههای ارکستر در آن دولت محکم نشد، دولت احمدینژاد خیلی راحت ارکستر را تعطیل کرد.
متاسفم که در ایران دو ارکستر مهم را جلوی چشم مردم و همه نمایندگان مردم بستند. سوال من این است که چطور توانستند این همه موزیسین را بیکار کنند و مجلس واکنشی نشان ندهد؟ اما هماکنون دولت باید چنان اساسی ارکستر را تقویت کند که دولت بعدی اگر سلیقهاش متفاوت بود، نتواند به راحتی ارکستر تعطیل کند.
تا به حال در هیچ جای دنیا ندیدهام که اعضای ارکستر یک کشور از این موضوع نگران باشند که اگر وزیر بعدی کشورشان موسیقی دوست نداشته باشد، چه کار کنند؟ مقولههایی هستند که جزو فرهنگ ایران است و نمیتوان خیلی راحت آنها را تعطیل کرد.
اکنون بهترین زمان برای ترمیم ارکستر است. ما بچههایی در ایران داریم که میتوان با آنها ارکستری در سطح بینالمللی ایجاد کرد و باید از افراد با تجربه دعوت کرد تا ارکستر را هدایت کنند. البته این به این معنا نیست که سیاستمداران بیایند، بگویند که ارکستر راه میاندازیم و برای شب عید چند نفر را دور هم جمع کنند؛ این کار هم حرفهای نیست.
شما در بخشی از صحبتهایتان به مجلس شورای اسلامی اشاره کردید، فکر میکنید، مسئولیت نمایندگان مردم در مجلس برای حفظ فرهنگ و هنر علمی مردم چیست؟
اگر تعارف، چاپلوسی و ترس را کنار بگذاریم، میبینیم که در مورد تعطیل کردن ارکسترهای ملی و سمفونیک، مجلس تا حدودی چشم و گوشش را بسته بود؛ همان مجلسی که وزرای دیگر را بیش از هر کشور دیگر با جرات زیر سوال و فشار میبرد.
من فکر میکنم دلیل این بیتوجهی حتما عمدی نبوده و تا حدی از روی ناآشنایی با فرهنگ علمی هنر و موسیقی بوده است. در خیلی از کشورها به هنر موسیقی علمی در مدارس توجه زیادی میشود. همین خودش باعث میشود که نمایندگان آینده اطلاع و نزدیکی بیشتری با هنر داشته باشند تا نگذارند وزیری بیاید و این موسسات را ببندد.
به عقیده من حمایت فقط چند نماینده مجلس میتوانست جلوی کنارهگیری 4 ساله استاد بزرگ آقای فخرالدینی را بگیرد. مگر مملکت ما چند تا فخرالدینی دارد؟
فکر میکنید دعوت از رهبران خبره میهمان چقدر میتواند به احیای ارکسترهای تعطیل شده، کمک کند؟
ارکستر هم اکنون به رهبر میهمان نیاز ندارد. بلکه باید پایههای درستی برای آن ریخته شود. از من پرسیدند که آیا مایل هستید به ایران برگردید؟ و من بارها جواب مثبت دادم. من یک عمر رهبری ارکستر کردهام و اگر هم اکنون از من بپرسید که بین ارکستر تهران و ارکستر بروکسل کدام را انتخاب میکنم؟ در جواب میگویم، ترجیح میدهم ارکستر سمفونیک تهران را رهبری کنم.
البته، وزیر ارشاد به این نکته توجه داشته باشد که تالار وحدت بنگاه شادمانی نیست. ارکستر سمفونیک تهران برای سرگرم کردن مردم فعالیت نمیکند. ارکستر سمفونیک در تمام دنیا یک فرهنگ سطح بالا و جزوی از مردم است.
یک ارکستر ضعیف نیاز به یک رهبر بزرگ دارد. اما ارکستر ایران همیشه رهبران متوسط داشته و هر رهبری که بیکار بوده را به ارکستر تهران دعوت میکردند. دو مشکل دیگر این بوده که فاصله بین کنسرتهای ارکستر زیاد است و هیچ گاه برنامهریزی درستی نداشتهاند.
***
به گزارش ایسنا علی رهبری، که در خارج از کشور به مایسترو الکساندر رهبری معروف است، برنده مدال نقره مسابقات جهانی رهبری ارکستر برای ایران در سوئیس، برنده مدال طلای مسابقات جهانی رهبری ارکستر برای ایران در فرانسه،
رهبری بیش از 120 ارکستر در سراسر جهان از جمله برلین، وین، پاریس،لندن،توکیو و تورونتو، مدیر هنری ارکسترهای سمفونیک در بروکسل، پراگ، مالاگا و زاگرب، انتشار بیش از 200 آلبوم در بازار بینالمللی از جمله آثار 6 آهنگساز ایرانی،
دارای بالاترین نشان هنری از کشورهای اسپانیا، بلژیک و جمهوری چک محسوب میشود.
انتهای پیام