تکرار رویکرد برجامی در فعالیتهای موشکی؟|نصرتالله تاجیک
نصرتالله تاجیک در روزنامه «آسمان آبی» نوشت: توافق هستهای که میان شش قدرت جهانی و ایران به امضا رسیده است با برنامههای موشکی ایران هیچ ارتباطی ندارد. اما در دنیای کنونی بدلیل پیوستگیهای مرئی و نامرئی نمی توان جدای از دیگران زیست و رویکردی که در روند برجام در پیش گرفته شد که هم ما را از انزوا خارج کرد و هم نشان داد که ایران می خواهد مسئولانه با جامعه بین المللی زندگی و از حقوق خود در کنار وظایفش استفاده کند. صنایع موشکی یکی از مولفه های مهم تئوری امنیتی ملی ایران است و این حق مردم است که در امنیت به توسعه و رفاه برسد. در تاسی به چنین رویکردی است که باید در زمینه موضوع فعالیتهای موشکی ایران دغدغه همسایگان و اروپا با روش اقناعی برطرف گردد. آمریکا ید طولانی در تبدیل مسائل سیاسی و مصالح ملی ما به مسائل امنیتی دارد و روش و رویکرد برجامی ما می تواند او را بجای ما ایزوله کند. این وظیفه مهم سیاست خارجی کشور است.
اخیرا کنگره آمریکا طرح تحریمها علیه برنامه موشکی ایران را تصویب کرد و در همین راستا ایالاتمتحده در تلاش است متحدان اروپاییاش را در این زمینه با خود همصدا کند. حقیقت آن است که محدودیتهایی که ایالات متحده علیه برنامه موشکی ایران اعمال کرده، بهدلایل سیاسی بود، نه امنیتی؛ زیرا توان موشکی ایران بهاندازهای نیست که بتواند به تهدیدی منطقهای یا فرامنطقهای تبدیل شود. از همین منظر باید گفت ایالاتمتحده بهخوبی میداند ایران نمیتواند تهدیدی علیه منافع ملی این کشور محسوب شود، اما از آنجایی که بهاشتباه منافع ملی خود و رژیم صهیونیستی را به هم گره زده و در راستای موضعگیریهای ایران علیه رژیم صهیونیستی به چنین راهکاری متوسل شده است، تلاش میکند با تهدیدآمیزنشاندادن برنامه موشکی ایران، اعمال محدودیتها علیه کشورمان را توجیه کند، اما دلایل ایالاتمتحده صرفا بهانه است و بر پایه اصول و منطق استوار نیست. زمانیکه بازیگران بینالملل توانستند به قابلیتهای نظامی، مانند موشک، برای دفاع یا حمله دسترسی پیدا کنند، آن زمان تئوری امنیتی تغییر کرد. از ابتدای قرن بیستم، با رشد و شکلگیری صنایع موشکی و تبدیل آنها به مولفههای استراتژیک در معادلات بینالمللی، بحثهای مربوط به تسلیحات کلاسیک کمرنگ شد. صنایع موشکی مهمترین ابزاری است که در دکترین تدافعیـامنیتی کشورها تعریف شده است. در میان اسناد فرادستیـبینالمللی هیچ قانون و مادهای تعریف نشده است که کشوری را از داشتن این صنایع محروم کند؛ بر همین اساس، ایران و دیگر کشورها میتوانند از توان موشکی خود بهعنوان عامل بازدارنده و نیز عامل دفاعی فعالانه استفاده کنند. در سال 2003 نیز ایالاتمتحده و در مرحله اول حمله به عراق از موشک استفاده کرد؛ بنابراین استفاده ایران از موشک برای دفاع از منافع و امنیت خود هیچ منعی ندارد. مخالفتها و سنگاندازیهای واشنگتن نیز با هدف تامین منافع رژیم صهیونیستی و دیگر متحدان منطقهای خود انجام میشود، اما درمورد اروپا وضعیت کمی متفاوت است؛ اروپا در حلقه اول امنیت ملی ایران قرار دارد. ایران بهطور سنتی و براساس رابطه سرزمینی و سیاسیای که با اروپا دارد این قاره را بهعنوان عمق استراتژیک امنیتی خود میبیند…
همچنین ایران هیچگاه به اروپا تعرضی نکرده و در استراتژیهای امنیتی و نظامیاش هم هیچگاه اروپا در جایگاه دشمن قرار نداشته است و بنابراین برای رویارویی ایران و اروپا دلیلی وجود ندارد؛ بااینحال و با وجود تعهد اروپا به برجام، انتظار میرود در آینده چالشهایی مهم میان ایران و اروپا بر سر موضوعات حقوقبشری و موشکی شکل گیرد و با توجه به رابطه استراتژیک اروپا و ایالاتمتحده و نیز حمایت از رژیم صهیونیستی (بااینکه اروپاییها به این امر واقف هستند که ایران دربرابر آنها هیچ بلندپروازی نمیکند و تهدیدی علیه آنها به شمار نمیآید) باید انتظار داشت در این دو مبحث نیز اروپاییها با منظر و ذهنیت آمریکاییها دربرابر ایران قرار گیرند.
این امر مسئولیت ما را سنگینتر و ایران را ملزم خواهد کرد که در تئوریها و برنامههای امنیت ملی خود هوشمندانهتر رفتار کند و بیشازپیش راه تعامل و مذاکره را با اروپا در پیش بگیرد. مذاکرهکنندگان ایران باید طرف مقابل را مجاب کنند که توان موشکی ایران تنها جنبهای دفاعی و بازدارنده دارد و این توانایی مهمترین ابزار برای برقراری امنیت در داخل ایران و در منطقه بحرانزده خاورمیانه به شمار میآید؛ تاریخ نیز گواه است که ایران هیچگاه قدرتی تجاوزگر نبوده است و در جنگ تحمیلی نیز ابتدا هدف حمله قرار گرفت و به دفاع از خود مجبور شد.
در این میان باید به نکتهای توجه کرد؛ توافق هستهای که میان 6 قدرت جهانی و ایران به امضا رسیده است با برنامههای موشکی ایران هیچ ارتباطی ندارد. تمامی آنچه بهعنوان الزامات برجام بر سر آن و جزئیاتش توافق شده است به موضوع هستهای ایران مربوط میشود، اما توصیههایی نیز درباره برنامه موشکی ایران و بهکارنگرفتن کلاهک هستهای روی موشکهای بالستیک برای جلوگیری از بروز تنش ارائه شده است که البته الزامآور نیست؛ همچنین ایران بارها تاکید کرده است که برای نصب کلاهک هستهای روی موشکهای خود هیچ قصدی ندارد. نکته مهم در این میان این است که باید به برجام بهعنوان یک رویکرد توجه کرد؛ درواقع برجام رویکرد جدید ایران در رابطه با جامعه بینالملل بهشمار میآید.
جمهوری اسلامی ایران برای تامین امنیت خود و نیز رفع چالشها با جامعه بینالملل و اطمینانبخشی دوطرفه این رویکرد را در پیش گرفت. حال، مشابه این رویکرد را میتوان در موضوع موشکی هم استفاده کرد، اما نه بهمعنی ایجاد محدودیت در برنامههای موشکی. همانطور که اشاره شد، توانایی و دانش موشکی با هدف دفاع از منافع ملی و مرزها برای هیچ کشوری محدودیتپذیر نیست.
دولت موظف است برای تامین امنیت در منطقه پرتنش خاورمیانه به توسعه و گسترش توانایی موشکی ایران توجه کند، اما اگر رویکرد اطمینانبخشی دوطرفه در پیش گرفته شود که درباره موضوع موشکی هم مانند پرونده هستهای پروژه ایرانهراسی آمریکا و رژیم صهیونیستی شکست بخورد، میتوان به نتایج مثبت مذاکرات و دیالوگ امیدوار بود. ایران نشان داده که به مذاکره و تعامل با جامعه بینالمللی قائل است. ایران از این فناوری برای حفظ دستاوردهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی خود استفاده میکند و باید برای حفظ آن به جایی رویارویی، به گفتوگو و تعامل سازنده با جهان برای تامین اهداف و منافع بپردازد.
انتهای پیام