فهم درست از نادرستی پرداخت نقدی یارانه ها
“بدون شک افشاگری رییس محترم جمهور درباره اهداف و اغراض «پرداخت نقدی یارانه ها»، احتمال توفیق برای اصلاح این قانون را بالا می برد و همچنین به تحلیل گران کمک خواهد کرد تا برای اصلاح این قانون دقیق تر اندیشه کنند”.
حسن صادقی سرهنگی، کارشناسی ارشد مدیریت دولتی و خط مشی گذاری عمومی در یادداشتی برای انصاف نیوز نوشته است:
پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری در خرداد امسال، وی از ظهور اقتصاد جدید ایران خبر داده است. اما یکی از دغدغه های رییس محترم جمهور در این زمینه در ماه های اخیر اصلاح قانون هدفمندی یارانه ها است؛ قانونی که هم اجرای آن هم انتقاداتی در دولت قبلی برانگیخت و هم اکنون مانعی برای تحقق برنامه های اقتصادی دولت تدبیر و امید است.
دولت در این زمینه از مردم، کنشگران سیاسی، تحلیل گران اقتصادی و خلاصه هر کسی که می تواند نظر تخصصی در این زمینه ارائه کند، کمک خواسته است. آنچه در ادامه می آید بحثی کوتاه پیرامون همین موضوع است. در این زمینه، از منظر اداره امور عمومی با رویکرد اعتدالی و اخلاقی، توجه به نکات زیر مهم می نماید:
یکم. علی رغم تبلیغات شدید مبنی بر شجاعت دکتر احمدی نژاد در تدوین و اجرای قانون هفدمندی یارانه ها، به نظر می رسد با گذشت سه سال از آغاز اجرای این طرح نوبت آن باشد که همدلانه به جای استفاده از تعبیر «شجاعت» برای توصیف رفتار دکتر احمدی نژاد و همکارانش در این زمینه، در پی واژه بهتری باشیم که بتواند وضعیت کنونی را بهتر تشریح کند. امروز دیگر ابعاد مختلف این طرح و پیامدهای آن چهره ی تخریبی، تورم زا و رکودآور خود را به همه نشان داده است.
دوم. دولت تدبیر و امید بایستی تعهدات قبلی را بی کم و کاست اجرایی کند. اجرای تعهد قانونی و اخلاقی نهاد دولت به مردم، هرچند در دوره ی قبل صورت یافته باشد، لازمه اعتدال گرایی دولت خواهد بود و تلاشی برای اخلاقی سازی نهاد دولت تلقی می شود. به عبارتی اساساً اگر قرار است تغییری در روندهای قبلی صورت بگیرد، باید معنای اعتدالی داشته باشد و صد البته مبتنی بر تدبیر باشد و این همان کاری است که تاکنون در رفتارهای دولت دیده می شود. دولت تلاش می کند روش هایی برای اصلاح امور بیابد. اما پیشنهادهای بسیاری نیز در این میان مطرح هستند. اما دولت چگونه می تواند انتخاب درستی داشته باشد؟
سوم. هرگونه اصلاح در قانون هدفمندی یارانه ها باید نخست به چارچوب تحلیلی و روش مندی خود در بررسی اهداف، مقاصد، طراحی و اجرای این قانون در دولت قبلی اشاره کند. بدون شک باید بدانیم دقیقاً قانون مذکور چیست و می خواسته اقتصاد را به کدام سو ببرد؟ از طرفی قانون هدفمندی یارانه ها یک لایحه یا طرح کوچک نیست که بتوان به راحتی برای تغییر آن یک گروه کارشناسی تعیین کرد تا درباره آن تصمیم سازی کنند. این خط مشی ساختار بودجه دولت، اقتصاد ملی و زندگی خانوارها را دربر گرفته است. بنابراین باید متناسب با ابعاد و وجوه تخریبی آن از تیم های کارشناسی با تخصص های چندگانه و نیز آگاهی بخشی به مردم روند اصلاح قانون را ادامه داد.
چهارم. یکی از روش های تحلیل خط مشی های دولت، استفاده از «رویکرد دکترینال»(Doctrinal approach) است. در یک رویکرد دکترینال به خط مشی های دولتی، تحلیل و بررسی خط مشی ها به دکترینی احاله می شود که خط مشی به عنوان وابسته است و دکترین نیز از یک فلسفه نشات می گیرد. در واقع فلسفه به معنای یک نگاه به انسان و جهان، بن مایه شکل گیری یک دکترین(آموزه یا ایدئولوژی) می شود. در اینجا دکترین، انگاره ای است که می گوید زندگی باید چگونه باشد. خط مشی به عنوان رابطه میان دولت و مردم، برخاسته از آن نگاه و انگاره است.
درباره قانون پرداخت نقدی یارانه های نیز این رویکرد می تواند موثر افتد. در واقع مساله مهم این است که بدانیم فلسفه و دکترین دولت قبلی در تدوین و اجرای چنین خط مشی ای چه بوده است؟ در این بررسی شجاعتی که به احمدی نژاد در این راستا نسبت داده می شد روشن خواهد شد. در این زمینه پیشنهاد این یادداشت آن است که حجت الاسلام روحانی در این باره مطالبی را با مردم در میان بگذارد. بدون شک افشاگری رییس محترم جمهور درباره اهداف و اغراض «پرداخت نقدی یارانه ها»، احتمال توفیق برای اصلاح این قانون را بالا می برد و همچنین به تحلیل گران کمک خواهد کرد تا برای اصلاح این قانون دقیق تر اندیشه کنند.
چهارم. در مرحله ی بعدی تصمیم گیری درست برای اصلاح قانون فعلی، باید با آسیب شناسی همراه باشد. همه ی ما می دانیم که مشکلی وجود دارد. اما واقعاً مشکل چیست؟ آیا دولت به این نتیجه رسیده است به جای پرداخت نقدی یارانه ها باید آن را برای توسعه ی کشور هزینه کند یا موجودی خزانه کفاف 70 میلیون یارانه بگیر را ندارد؟ این ها دو مساله هستند؛ هرچند ظاهراً یکی به نظر برسند.
انتهای پیام




