انگلیس در ترازو! | نصرتالله تاجیک
نصرتالله تاجیک، تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشت تلگرامی نوشت: از آنجا که بوریس جانسون وزیر خارجه انگلیس با خواسته مشخصی به ایران سفر کرده، ضروری است طرف ایرانی هم خواسته یا خواستههای مشخصی داشته باشد تا سفر به تعارف و یا انفعال برگزار نگردد لذا برای ترسیم وضعیت کنونی انگلیس با مثالی شروع میکنم تا تصویر بزرگی از اروپا ارائه دهم. در سال ۲۰۱۰ یکی از اسانید انگلیسی در کلاس دوره امبیا در کالج نیوکاسل گفت امروز ۶۰ ملیون پوند بهعنوان آخرین قسط بدهی انگلیس به آمریکا بابت هزینههای جنگ جهانی دوم بعد از ۶۵ سال پرداخت شد! او ادامه داد ایکاش ما هم در جنگ همچون آلمان شکست میخوردیم اما الان میتوانستیم ماشین بیامو تولید کنیم و نه مصرفکننده ماشینهای آلمان شکستخورده در جنگ دوم جهانی و ژاپن شکستخورده در جنگ اول جهانی باشیم!
بعد از تحولات برگزیت بسیاری از تحلیلگران مسائل اروپا مخاطرات داخلی و خارجی، هزینه خروج انگلیس از اتحادیه اروپا بر اقتصاد اروپا و جهان و آشفتگی و بههم ریختن نظم و چهره اقتصادی دنیا را یادآوری میکردند و انگلیس و اتحادیه اروپا همچنان درگیرودار اینگونه مسائل هستند. در آن زمان با توجه به درصد موافق و مخالف نزدیک بههم نظرسنجیها همه میپنداشتند در کنار اقتصادمحوری و تجارتپیشگی، خوی و فرهنگ خودبرتربینی مردم انگلیس بیشترین تاثیر را بر تصمیم آنها برای ماندن و یا بیرون رفتن از اتحادیه بر جای گذارد. از ابتدا نیز دستهای از تحلیلگران میدانستند که سیاستمداران انگلیسی این بار باید دست به بازی هنرمندانهای بزنند تا توازنی بین الزامات جهانی و منطقهای از یکسو و احساس ضرر مردم انگلیس در ماندن در اتحادیه اروپا برقرار کنند تا هم ثبات داخلی کشور را بههم نزنند و هم در اروپا و جهان مسبب آشفتگی اقتصادی اجتماعی این قاره که پسلرزههای این زلزله سیاسی قریباً شروع خواهد شد معرفی نشوند.
با تأیید مردم برای خروج از اتحادیه اروپا که تحلیلگران پیشبینی میکردند انگلیس یک نقش فراآتلانتیکی برای نزدیکی بیشتر با آمریکا برای خود تعریف خواهد کرد، حزب محافظهکار خانم ترزا می را جانشین دیوید کامرون کرد که با اشتباه محاسبه خود کنارهگیری نمود. اما ترزا می نیز با اشتباه محاسبه دیگر در انتخاباتی زودرس نتوانست دولت تشکیل داده و دولت ائتلافی دارد. بنابراین انگلیس در شرایط کنونی هم مشکلات استقرار دولت دارد و هم دولتش دارای مشکلات عدیدهای ناشی از اثرات خروج از اتحادیه است. به همه این مشکلات اضافه شدن ترامپ و بههم ریختن دنیا را نیز باید اضافه کرد که آن نقش فراآتلانتیکی هم منتفی شد و انگلیس همچنان با مشکلات خود دست و پنجه نرم میکند. اختلافات انگلیس با آمریکا بر سر مسئل منطقهای و بینالمللی و حتی رد و بدل کردن سخنان تند ترامپ و ترزا می در مورد توئیت ویدئوی اسلامستیزانه اعضای حزب انگلیس اول و اختلاف نظر بر سر برجام، بیتالمقدس و شمار دیگری از مسائل موقعیت داخلی و جهانی انگلیس را مشخص میکند. و هم اکنون زمانی است که انگلیس خود را از زیر یوغ آمریکا خارج و سیاستهای مستقلی در برابر سایرین و از جمله ایران اتخاذ کند.
از سوی دیگر همین انگلیس در کنار آمریکا و بعضی دیگر از کشورهای غربی با دخالت در روند بهار عربی و با همکاری کشورهای همپیمان خود نظیر عربستان، ترکیه و قطر باعث مصائبی در عراق، سوریه و یمن شدهاند و الان به جامعه جهانی بدهکارند. و این بدهکاری به ایران بسیار بیشتر از دیگران است. بوریس جانسون باید در ایران چه در ملاقاتهای دیپیلماتیک و چه در رویارویی با رسانهها بهوضوح بپذیرد که غرب باید مابهازای اشتباهاتش در خاورمیانه را بدهد. لذا مهمترین دستاورد سیاست خارجی کشور در این سفر اذعان واقعی و نه تبلیغی و رسانهای طرف انگلیسی به نقش مثبت و سازنده ایران به عنوان یک قدرت منطقهای است. انگلیس علیرغم مشکلات داخلی و خارجیاش همچنان دارای نقش موثری در لابیگری و اجماعسازی در غرب است. لذا با توجه به نیازهایی که به تعامل مثبت و سازنده با ما دارد میتوان امیدوار بود زمینه و سازوکار لازم برای تامین نقطه نظرات و نیازهای ما در سطح منطقهای و بینالمللی وجود داشته باشد.
متاسفانه روابط ايران و انگلیس در طول سالهاي بعد از انقلاب ناپايدار و پر تنش و با فراز و نشیب بوده است. اما با توجه به اوضاع منطقه و بینالمللی و در دوران پساداعش و نیاز انگلیس به ایران این سفر میتواند با طراحي ديپلماتيك از فرصتهاي موجود بهرهبرداری و زمینه تحکیم روابطی منطقی را فراهم نمود. کار با انگلیس آسان نیست و مذاکرات دیپلماتیک به دلیل ذهنیت دو طرف نسبت به یکدیگر سخت پیش میرود و واجد یک روال مستمر، پایا و روتین نیست. با توجه به مشکلات ما با ترامپ بهتر است علیرغم همه مشکلاتی که انگلیس دارد از ظرفیتهایش در مسائل مالی، بانکی، کارگزاری، نحوه نقل و انتقال پول و مسائل اقتصادی و فرهنگی فیمابین و همچنین مسائل منطقهای مانند اوضاع اسفبار یمن و بینالمللی مانند یکجانبهگراییهای ترامپ همچون بههم ریختن خاورمیانه و بالا رفتن سطح و حجم خشونتها و روند اجرای برجام و بهرهبرداری ایران از نتایج آن استفاده و دو طرف از تبعات همکاریهای دوجانبه بهرهبرداری کنند. اراده طرف انگلیسی برای همکاریهای بانکی و تسهیل نقل و انتقال مالی، آموزش و ارتقای سطح بانکی ایران که در دوران تحریم نحیف شدهاند جدای از فشار آمریکا نقطه شروع خوبی خواهد بود.
ترامپ هم خودش مشکلات فراوانی دارد و هم با هر حرکتش تعدادی از کشورها را در مقابل خودش قرار میدهد. لذا ما نباید از تداوم رویکرد برجامی خود در گفتوگو با طرفهای موثر بینالمللی خسته شویم. مخصوصاً وقتی آن طرف در روابط دوجانیه و یا منطقهای به ما احتیاج داشته باشد. زیرا وزیر خارجه انگلیس نیز خوب یا بد و چه ما بپسندیم و یا نه حتماً خواهان آزادی خانم نازنین زاغری زندانی دوملیتی ایرانی و انگلیسی خواهد شد. جدای از ماهیت و محتوای پرونده وی که سیر خود را در قوه قضائیه طی کرده است، اما با یک نگرش انساندوستانه درباره وی که مادر کودکی است که جدای از او و در انگلیس با پدر خود زندگی میکند در حقوق کنسولی و قوانینالمللی این ظرفیت وجود دارد که چنانچه اراده سیاسی بر حل و فصل مشکلات فیمابین از سوی مسئولان دو کشور وجود داشته باشد میشود از اینگونه نگرشهای انسانی و اخلاقمدارانه استفاده کرد. انشاالله!
انتهای پیام