اعتراف یک روزنامه نگار – دولتی
به گزارش انصاف نیوز، رضا غیبی روزنامه نگار که چند یادداشت او درباره ی یک آقازاده در انصاف نیوز منتشر شده است، درباره ی عملکرد خود در دو جایگاه دولتی و روزنامه نگاری در سالهای اخیر توضیحاتی در شبکه های اجتماعی داده که در پی می آید:
اینکه نوشتم حاضر نشدم در مقابل وعده پول و پست برای یکی از آقازادهها کاری انجام بدم و گاهی مطلبی مینویسم بر علیه سیاستهای دولت، ظاهرا موجب سوء برداشت بعضی از دوستان شده است. شاید بد نباشد کمی هم از خودم تعریف کنم که هیچوقت برای رسیدن به چیزی یا جایگاهی بر خلاف باورهای دینی و اخلاقی خود، عمل نمی کنم. برای همین است که در روزنامه شرق بودم و در دولت دهم نیز هم. الان هم با افتخار از کار کردن در دولت قبلی حرف میزنم چون هیچ قدمی برخلاف باروهام برنداشتم و بعضا شاید سبب خیر هم شده باشم. بد نیست بگویم که طی دو سال آخر دولت دهم منبع آگاه خبرگزاری مهر و فارس در وزارت صنعت بودم و بسیاری از اتفاقات به گونهای دیگر رقم خورد با همکاری خانم فکوری در مهر و آقای کیمیایی در فارس. هرچند طولانی میشود اما اجازه بدهید کمی جزئیتر شده و چند مورد از چند ده مورد اتفاق افتاده را ذکر کنم.
1- ستاد تنظیم بازار درخواستی از بانک مرکزی برای تغییر ارز کالاهای اساسی داشت که این نامه قبل از رسیدن به بانک مرکزی روی خروجی خبرگزاری مهر قرار گرفت و رسانهای شدن آن باعث بازگشت نامه و اعمال برخی تغییرات در آن شد.
2- افزایش قیمت روغن تا 80 درصد تصویب و جدول قیمتهای جدید آماده شد که قبل از تنظیم صورتجلسه ستاد تنظیم بازار، خبر و جدول مورد نظر روی خروجی خبرگزاری فارس بود تا در جریان جلسه همه شوکه شوند. فشار وزیر وقت تصمیمگیری در این زمینه را به گونهای دیگر و با سقف 30 درصدی افزایش قیمت رقم زد.
3- در زمان انتقال دولت دهم به یازدهم قیمتهای جدید نان برای سال 92 تعیین شد و این خبر هم قبل از پایان جلسه روی خط رفت تا خبرگزاری فارس شاخکهای تیم انتقال دولت روحانی را حساس کرده و با بدترین لحن ممکن به وزیر وقت و دبیر ستاد تنظیم بازار تذکر دهند.
4- پدرم درخواستی داشت برای اخذ مجوز واردات یک محصول کشاورزی که گرفتن این مجوزدر کمتر از یک روز کاری در آن زمان امکان پذیر بود، اما انجام ندادم و تا چند ماهی شاهد قهر پدر باشم.
5- خبرهای محرمانهای را که در نهایت منافع مردم را تهدید میکرد در کادر فالگوش روزنامه بهار مینوشتم و اقایان پورعزیزی و دهقان( مدیرمسئول و دبیر اقتصادی) در جریان کامل آن بودند.
6- بعدها در گپ و گفت اجباری با برادران بزرگوار فهمیدم کدهای داده شده در فالگوش زمینه تحقیق بیشتر و پرونده سازی برای مدیرکل تامین، توزیع و تنظیم بازار کشور بوده که در نهایت به بازداشت این جانباز 8 سال دفاع مقدس منجر شد.
7- گزارشی از پشت پرده واردات گوشت در بهار نوشتم و همزمان با این گزارش و با همکاری آقای فخارزاده یکی از دبیران 20:30 شبکه دوم سیما گزارشی از واردات و فرمول قیمتگذاری و سود هفت هزار تومانی هرکیلو گرم گوشت برای یکی از دستگاههای دولتی تهیه و پخش شد که در نهایت منجر به ورود دستگاههای نظارتی و توقف روند جاری آن زمان شد. البته بیش از 140 میلیارد تومان درآمد غیر قانونی از این محل که به حسابی به غیر از خزانه ریخته شده بود نیز بدون هیچ توضیحی فراموش شد.
8- بواسطه انتشار یک خبر در فضای مجازی، یکی از واردکنندگان تلفن همراه در آستانه ورشکستگی قرار داشت. آقای رادمرد معاون وقت وزیر صنعت ، ایشان را به من ارجاع داد و آن آقای محترم حاضر به انجام هر کار و یا پیشنهادی بود تا از این شکست بزرگ نجات پیدا کند. در کمتر از 2 ساعت مشکل ایشان بدون هیچ چشمداشتی برطرف شد و شاید یکی از افرادی باشد که می تواند گواهی دهد که برای انجام این کار با چه افرادی درگیر شدم و در برابر چه کسانی ایستادم.
گفتنی زیاد است و از حوصله خارج و گواه خیلی از این گفتنیها اقای رضا کیمیایی که بعضا در جلسات مهم حضور داشتند اما در آن سوی خط تلفن و گوش می دادند، یا خانم فکوری که زحمت انتشار بسیاری از اخبار بازدارنده در حوزه تنظیم بازار را ایشان کشیدند. اتفاق کم نبود و امروز احساس رضایت میکنم از عملکرد گذشته و امروز خود، گذشتهای که در آن قدمی هرچند کوچک برای به حداقل رسیدن فشار قیمتها برداشتم و امروزی که حاضر نشدم با وعده پست و مقام و البته چند صد میلیون تومانی حرفی بزنم که هم خدا را و هم بنده خدا را ناراضی میکرد. خدا رو شکر که در جنگ با آقازاده معروف سربلند بیرون آمدم و جایگاه فعلی نیز نسبت به دولت قبلی بهتر نیز شده است. الان هم اگر قرار باشد چشم و گوش بسته با دولت باشم، ترجیح میدهم نباشم. ای کاش برای خودمان قیمتی تعیین کنیم که هیچ کس به فکر خرید نیافتد.
انتهای پیام