از آن بزرگ آقا بپرسیم که چه فایدهای از تحریک جوانان بردید
/ یک اصلاحطلب مشهدی در گفتوگو با انصاف نیوز /
«محمدصادق جوادی حصار»، از اعضای مشهدی شورای مرکزی حزب «اعتماد ملی»، دربارهی تجمعات اعتراضی اخیر ضمن برشمردن عوامل ایجاد این اعتراضها و راهکارهای مواجهه با نارضایتیها، گفت: باید از آن بزرگ آقا بپرسیم که حالا چه فایدهای بردید از اینکه جوانان را تحریک کنید که شما نمیتوانید کاری کنید؟
جوادی حصار در گفتوگو با خبرنگار انصاف نیوز گفت: منشا این اتفاقات را اگر که بخواهیم از نظر فیزیکی بگوییم از مشهد شروع شد. ولی از جهت عوامل دیگر، کل کشور مستعد این اتفاق بود. حال اینکه کجا اول آغاز شد و کجا دوم، برای ما نباید خیلی مهم باشد. عوامل متعددی در شکلگیری این حادثه دخیل بود؛ نارضایتی عمومی، تبلیغات، یاس و ناامیدی که طی این چند سال در جامعه پمپاژ میشد، سرخوردگی از حرکتهای قانونی، همگی از این دست عوامل هستند.
# عدهای به ریش مردم و به انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان میخندیدند
او گفت: یکنفر تلاش میکرد که تحولی ایجاد کند، همهی امکانات کشور را بسیج میکردند که آقا در انتخابات رای دهید، تحول ایجاد میشود و بعد انتخابات برگزار میشود و عدهای به ریش مردم و به انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان میخندیدند که خب حالا انتخاباتتان را هم برگزار کردید، دیدید که هیچ اتفاقی نیفتاد، دیدید در روی همان پاشنه میچرخد، دیدید هنوز منم که تصمیم میگیرم، دیدید هنوز مثلا حسین است که این کارها را میکند و تقی است که آن کارها را میکند؟ شما بالاخره باید بازگردید سر اینکه حرف حساب را بفهمید و حرف حساب هم این است که آنچه ما میگوییم را شما گوش کنید.
وی افزود: در نهایت مردم را از رفتارهای قانونمند، از تغییر و تحول آرام در بستر قانون ناامید کردند. البته سرخوردگیهای اقتصادی هم به این قضیه خیلی کمک کرد. این پمپاژ تبعیض که در جامعه صورت گرفت، ده میلیون تومان وام ازدواج را پدرشان در میآمد تا بگیرند. هنوز هم همینطور است. اینها عوامل متعددی بودند برای اینکه بخش جوان جامعهی ما را که هم جویای کار است، هم جویای اعتبار است و هم جویای شخصیت، این را به جوش بیاورد. خب به جوش آوردند و حالا هم سرش را برداشتند و حرارتش کم شد و تمام شد. ولی به هر جهت به نظر من این عوامل باعث سرریز هیجانات و التهابات بود.
جوادیحصار، دربارهی بهترین شکل مواجهه با این التهابات گفت: بهترین راه، درمان اصولی این ماجرا است. در جمهوری اسلامی چه دولت بگوید که من حقم، چه قوهقضاییه بگوید من حقم، چه قوه مقننه بگوید من حقم، چه دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی بگویند ما حقیم، چه دستگاههای فراقوایی و تصمیم سازهای اصلی بگویند که ما حقیم و درست فکر میکنیم، ولی وقتی خروجی و در حقیقت برونداد این درگیریها و منازعات بین جناحین به رونق اقتصادی و سیاسی کشور منتهی نشود و سفرهی مردم هرروز از دیروزش خالیتر باشد، یا جلوه و بیان ناامیدی در جامعه بیشتر از گذشته شود، خب مردم میگویند که برای ما چه فرقی میکند که دولت چهکسی باشد و قدرت چهکسی! ما میخواهیم یک زندگی آرام داشته باشیم، امنیت داشته باشیم، اعتبار و حیثیتی در خانواده و یا در عرصهی بینالملل داشته باشیم.
او در ادامه گفت: وقتی اینها را نداریم عصبانی میشوند؛ ببینید راه درمان، بازگشتن به نقطهای است که این انحرافات آغاز شده است. مردم که انقلابشان را دوست داشتند و الان هم دوست دارند. اصلا مردم انقلاب کردند. انقلاب 57 محصول ارادهی ملت ایران بوده است. به نظرم این انقلاب از جاهایی رفته و با اصل ارادهی ملی زاویه پیدا کرده است. اگر میتوانیم که تشخیص دهیم کجاست از همانجا میتوانیم شروع کنیم. میتوانیم جاهای بعدتری را هم ببینیم که اینجا نقطهی وفاق و هماهنگی ملت ایران بوده است. مثل خرداد 76، مثل همین انتخابات اردیبهشت سال گذشته که 40 میلیون شرکت کردند در انتخابات. خب اینجا مردم نقاط مشترکشان چه بود؟ باید همان نقاط مشترک را پیدا کرد و تقویت کرد.
# مردم احترامی برای کسی که بهخاطر ماندن در کرسی امنیت کشور را به خطر میاندازد قایل نیستند
جوادی حصار تاکید کرد: به پیر و پیغمبر مردم از برخی دعواها سر در نمیآورند، ولی این را میفهمند که آخرش یک عده دارند برای خودشان دعوا میکنند. این «خود» را باید از بین برد؛ برای کل نظام و کل کشور باید چانه زد، برای امنیت ملی باید چانه زد. وقتی طرف میبیند آقای فلان که ادعایش گوش فلک را کر کرده است، برای اینکه خودش در کرسی بماند حاضر است امنیت کشور را زیر سوال بگذارد، دیگر به حرفهایش اعتباری قایل نیستند، برایش احترامی قایل نیستند. ما باید سه، چهارتا محور اصلی وحدتآفرین در کشور را پیدا کنیم. سه،چهار محور را عریان و بدون حاشیه و دست یافتنی و منطبق بر فطرت بشری و ذائقهی ایرانی تحویل مردممان دهیم.
او افزود: مثلا ناسیونالیسم مثبت، نه ناسیونالیسم افراطی و منفی، ایرانیت ما، ملیت ما، میتواند برای کشور وحدت آفرین باشد. وقتی آدم کجسلیقهی بیسلیقهای بلند میشود و میرود آرامگاه کوروش و جلوی مردم را میگیرد که آقا تو حق نداری بیایی دور آرامگاه کوروش، او دارد این بعد الزامی و مورد نیاز کشور را از بین میبرد؛ آن عدهای را که میگویند ما ملیتمان برایمان قابل احترام است، میآید و آنها را با سد ایجاد کردن به مقابله وامیدارد.
این عضو حزب اعتماد ملی گفت: شخصی دیگر بر بعد اسلامیت نظام ما حساسیت دارد. ما نباید کاری کنیم که مردم احساس کنند که با یک حرکتی اسلام ما به خطر میافتد. اسلام یک دین انتخاب شده توسط ملت ایران و با هر فرقهی مذهبی، شیعه و سنیاش فرقی نمیکند، اسلام دین انتخاب شدهی ملت ایران است. کسی توان این را ندارد که اسلام را به ما تحمیل کند. اسلام را مردم ما انتخاب کردهاند و به این انتخاب باید احترام گذاشت. باید اجازه داد مردم اسلامی را که دوست دارند اجرا کنند و نه آن اسلامی که من میگویم را. به نظر من وحدت ملی، عقیدهی ملی، مذهب ملی، حریت و شرافت ملی اینها عناصر وحدت آفرینند و به نظر من باید به اینها توجه داد و جامعه را به این سمت برد. در این حوزهها جامعه، هم شعور لازم را دارد و هم درایت لازم را دارد و هم کفایت و قابلیت لازم برای انتخاب گزینهی مناسب از بین انواع گزینههایی که به نام اسلام و ملیت و شرافت ایرانی و … ارایه میدهند. ایرانی خودش میداند که باید چه کند، باید به مردم احترام بگذاریم.
# از آن بزرگ آقا بپرسیم که چه فایدهای بردید از اینکه جوانان را تحریک کنید که شما نمیتوانید کاری کنید
# دارند کشور را با این خودخواهیهایشان به ورطهی نابودی میکشانند
جوادیحصار دربارهی ارتباط سرمنشا این اعتراضات با «هوالمطلوب»، گفت: من نمیگویم که ارتباط نداشته و یا ارتباط داشته است. ولی باید اگر ارتباط داشته است از آن بزرگ آقا بپرسیم که حالا چه فایدهای بردید از اینکه جوانان را تحریک کنید که شما نمیتوانید کاری کنید؟ که تا ما هستیم، نمیگذاریم که شما کارهای شوید. ما تا هستیم نمیگذاریم که شما کاری کنید. اینکه ما تعیین کنیم که تو لیاقت داری و به درد فلان کار میخوری یا نمیخوری؛ اینکه ما تعیین کنیم که تو برای کدام کار مناسبی و برای کدام کار مناسب نیستی! این «منها» و «ماها» که به قول امام «شیطان» بود، این را بردارند و بگذارند کنار دیگر، بس است، کشور را دارند با این خودخواهیهایشان به ورطهی نابودی میکشانند. هرکسی میخواهد باشد. بهنظر من باید حواسش را جمع کند. جوان امروز ایرانی، میراثدار جوان دیروز ایرانی است که جنگ را اداره کرد، که رژیم شاه را به زانو درآورد، و میراثدار جوان دیرتر ایرانی است که استعمار انگلیس را در ماجرای نفت به زانو در آورد، و همچنین میراثدار مشروطه است که سلطنت مطلقهی «مظفرالدین شاه» را به زانو در آورد.
هوالمطلوب، نام لیستی است که در چند انتخابات اخیر در مشهد توزیع میشد و بسیار تاثیرگذار بوده است اما تهیه کنندگان و منتشر کنندگان این لیست بسیار ناشناختهاند. این لیست را به جریان بخش تندروی اصولگرایان خراسان نسبت میدهند.
این فعال سیاسی در ادامه گفت: به نظرم ما باید بپذیریم که این مطالبات یک سلسله جبال است. حالا جایی یک قله مثل دماوند به چشم میآید و پیدا میشود، چیزی شبیه انقلاب 57. این سلسله اگر نباشد، آن قله نمیتواند بایستد. سلسلهی مطالبات ملی ایرانی، از دیرباز تا اکنون، مایهی ماندگاری و حس بازدارنده و حس قوام بخش هویت ایرانی بوده است. کسی اگر انگشت روی این نقطه بگذارد و بخواهد هویت ایرانی، حیثیت ایرانی، ملیت ایرانی یا دیانت مورد پسند کسانی را ترجمهی به نفس خود کند و بگوید من میگویم این است پس تو هم باید بگویی، انگشت گذاشته است روی دکمهی انفجاری و دارد جامعه را منفجر میکند. متاسفانه جامعه خیلی ملتهب شده است و باید همگی تلاش کنیم که این التهاب از بین برود.
وی در پاسخ به اینکه چه کسی جرقهی اول این التهابات را زد، گفت: به نظر من جرقهی اول را شخص آقای روحانی زده است. به این دلیل که آقای روحانی آمد و یک حرفهایی زد و پای آنها نایستاد. وقتی میآید میگوید که وزیر فناوری و اطلاعات من اجازه نمیدهد انگشتش را روی دکمهی فیلترینگ بگذارد و بعد، بلافاصله فردایش اتفاقی خلاف آن میافتد، مردم میگویند که آقا پشمی در کلاه تو نمانده ما به چه چیز تو اعتماد کنیم؟ یعنی آقای روحانی باید حرفی که میزند پای آن بایستد، ایشان 24 میلیون از مردم رای گرفته است. آخر اینطور که نمیشود که هرروزی ایشان یک حرف میزند.
او تاکید کرد: ما به کارهای آقای روحانی احترام میگذاریم. من در آن کمپین پشیمانیم، گفتم من از رای دادن با آقای روحانی پشیمان نیستم چون باید ببینم در برابر آقای روحانی به چهکسی میخواستم رای دهم. ولی آقای روحانی مسوول این ماجرا است که شرایطی را فراهم کند که من در انتخابات بعدی مجبور نباشم بین آقای روحانی و شخصی دیگر بدتر از آقای روحانی به کسی رای دهم. باید شرایطی را فراهم کند که قدرت انتخاب برتر داشته باشم. آقای روحانی هیچ گامی در این جهت برنمیدارد.
جوادی حصار افزود: ما در مشهد در همین انتخابات اخیر به آقای رییسی باختیم. آقای رییسی بیشتر رای آورده؛ طرفدار آقای روحانی، وقتی به صحنه میآید، آن هم در شهری مثل مشهد که از همه جهت محاصره است، محاصرهی فکری، فرهنگی، سیاسی و امنیتی، در این شهر طرف میآید و میایستد زیر علم آقای روحانی و برای کشورش مبارزه میکند. آقای روحانی اصلا انگار نه انگار که این استان وجود دارد. استاندارش را دست نمیزند! انگار اینجا یک جزیرهی مستقلی است برای خودش.
# به روحانی رای دادم تا بگوید شهر مشهد و استان خراسان تافتهی جدابافته نیست
# امید مردم از تغییر قانونی را به ناامیدی مطلق تبدیل کردهاند یک عدهای
او گفت: چه کسی مسوول است؟ مردم باید بیایند وسط خیابان تظاهرات ؟ شیشه بشکنند که تغییر ایجاد شود؟ آتش بزنند که تغییر ایجاد شود؟ و یا دولت باید فشار قانونی بگذارد برای انجام این کارها؟ تریبون این مردم کیست؟ تریبون قانونی این مردم کیست؟ من اگر میخواستم بروم انقلاب کنم که انقلاب میکردم، چرا رفتم به آقای روحانی رای دادم؟ من به ایشان رای دادم که ایشان به عنوان نمایندهی مردم با 24 میلیون رای به عنوان تریبون و سخنگوی قانونی این جمع معترض، بیاید بگوید که آقا شهر مشهد و استان خراسان تافتهی جدابافتهای از بقیهی کشور نیست. من به عنوان رییس دولت، به عنوان رییس جمهور و اولین نیروی اجرایی کشور تلاش میکنم که تغییرات موثری در استان خراسان ایجاد کنم. استاندار متناسب با مطالبات مردم میگذارم، فرماندارهایم را متناسب با مطالبات مردم میگذارم؛ ولی آقای روحانی الان این کار را نمیکند.
این فعال سیاسی تصریح کرد: مردم به ستوه آمدهاند، یعنی امید مردم از تغییر قانونی را به ناامیدی مطلق تبدیل کردهاند یک عدهای. یک عدهای فکر میکنند که آقا ما اگر بخواهیم که از طرق قانونی پیش رویم اصلا محال است که بتوانیم تغییری ایجاد کنیم. این را باید آقای روحانی تغییر دهد. این شرایط باید عوض شود. این شرایط را هم وقتی میتوانیم عوض کنیم که دوستان ما، آنهایی که دلشان در گرو نظام است و چنین دغدغهای دارند، آنهایی که دغدغهی هویت ملی ما را دارند، از خودخواهی دست بردارند.
وقتیکه سیستم کاری میکند که رقیب من، رقیب سیاسی من در انتخابات، تعیین کنندهی این است که من میتوانم در انتخابات شرکت کنم یا نه، خب من کی میتوانم در انتخابات شرکت کنم؟! کی میتوانم رای مردم را بیاورم پشت سر خودم قرار دهم؟! من نوعی را میگویم. رقیب انتخاباتی آقای روحانی تعیین کننده است که چهکسی باید بیاید در میدان و با او رقابت کند. این کجایش میشود رقابت سالم انتخاباتی؟! در صورتیکه آقای روحانی برای بسترسازی جهت رقابت سالم انتخاباتی وعده داد.
# حاشیه نشینان مشهد در تجمعات نقش اصلی نداشتند
وی دربارهی نقش حاشیهنشینی در اعتراضات اخیر گفت: بهنظر من اصلا در این ماجرا نقش اصلی نداشت. در این شهر دو، سه قشر هستند که اینها سرآمد معترضان بودند:
یک. اقشار سرخوردهی اجتماعی: سرخورده که میگویم یعنی به هرجایی که رفته برای برآوردن مطالباتش و رسیدگی به شکایاتش، تهیدست بازگشته و آمده است بیرون. در مشهد، سه، چهارتا موسسهی اعتباری بوده است که اموال مردم را تاراج کردند. هیچ عمل موثری که بتوان گفت که الحمدلله مشکل تمام شد، صورت نگرفته است و اموال مردم را هم یک عدهای بردهاند.
او با بیان اینکه فرزندش خودش هم با وامی که از موسسهی «فرشتگان» گرفته است به مشکل جدی خورده است گفت: دو چک ضامن را که یکی برای من بوده است و دیگری برای یکی از دوستان را برگشت زدند و وقتی میگوییم چکهای ما را دهید میگویند که ما نمیتوانیم. حساب بانک ملی بنده و حساب بانکی ضامن دیگر را مسدود کردند و ما مجبور شدهایم و رفتهایم 30 میلیون تومان در حساب بلوکه کردهایم تا حسابمان فعال بماند. ما الان 30 میلیون تومان به حساب دادگستری جمهوری اسلامی ایران بلوکه کردهایم. چرا این اتفاقات دارد میافتد؟ مثل ما بسیارند. اینها مردم را مستاصل و ناامید میکند. پس یک عده از مردمی که به خیابان آمدند این دست از آدمها هستند. نا امید شدهاند از کار اجرایی قانونی.
جوادی حصار در ادامه به دومین قشری که سرآمد معترضان بودند اشاره کرد و گفت:
دو. آدمهای تحقیر شدهی اجتماع: فرض کنید که کسی لیسانس و فوق لیسانسش را گرفته است، پنج سال است فارغ التحصیل شده است، هنوز صبح باید سر سفرهی پدر و مارشان باید بنشینند و پول روزانهشان را هم اگر لازم شد باید از پدر و مادرشان بگیرند. فکر کنید که چقدر این قشر تحقیر خواهد شد. ما چه تعداد اشخاصی با این وضعیت در جامعهمان داریم. بینی و بینالله در خانوادههایی که من اطراف خودم نگاه میکنم بیش از 50 درصد بچههایمان در این وضعیت هستند.برای دو میلیون تومان حقوق حاضر است هرکاری را انجام دهد ولی کاری نیست. بعد از آنطرف یک آقایی 15 تا شغل دارد! این تبعیضها صدای مردم را در میآورد.
او تصریح کرد: بهنظرم آن چه که در مشهد اتفاق افتاد، یک قاعده بود و نه استثنا؛ مثل بقیهی شهرهای کشور بود. دلیلی هم که در شهرهای کوچک این ماجرا اینقدر بالا گرفت این بود که در این شهرها این در شناسایی شدهتر بود. مردم همدیگر را میشناشند. در شهرهایی مثل ایذه و ایلام، آدمها با نام و نام خانوادگی همدیگر را میشناسند. وقتی میبینند که کسی رشد آنچنانی میکند و کسی دیگر دوددمانش دارد به باد میرود به این خاطر که سلیقهاش با سلیقهی آقای فلانی جور نیست و به هر راهی که میزند کارش جور نمیشود چون جریان سیاسی مقابلش مانع میشود، خب این جریان سازیها دودمان کشور را به باد میدهد.
این فعال سیاسی در آخر گفت: خب فرزند من چه گناهی کرده است؟ اصلا من یک نیروی سیاسی منتقد جریان اصولگرا؛ فرزند من چه گناهی کرده است که نباید استخدام شود. و بچهی آن آقای دیگر چه ترهای برای جمهوری اسلامی خورد کرده است که چون پدرش مثلا مربوط به فلان ارگان نظامی است، استخدام شود. اینها را باید مسوولان و تصمیمگیران جمهوری اسلامی به داد برسند. مردم ما مردم نجیبی هستند و هنوز هم دلشان برای جمهوری اسلامی میتپد. اینهایی که در خیابان اعتراض کردند ممکن است که میانشان چند شعار انحرافی هم مطرح شود، ولی اصل ماجرا، اتفاقاتی است که در حوزهی اقتصاد، فرهنگ و سیاست مردم را مستاصل کرده است.
انتهای پیام
مطلب بسیارمنطقی وروشن گرایانه است؟قطعا جناب حصار واقیعت امرمشکلات مردم رابیان نمودند؟در واقع بیشترین مشکلات فعلی مردم برهمین مبنااستواراست