بر فراز «عصمت» و دعوت به «نقد»
/ یادداشت حجتالاسلام سروش دربارهی نقد به معصوم /
حجتالاسلام «هادی سروش» مدرس حوزه، در یادداشتی همزمان با انتقادات به اظهارات اخیر رییس جمهور مبنی بر امکان نقد معصوم، نوشت:
۱) در مقام عصمت گفتاری و رفتاری (فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، …) ائمه اطهار (ع) تردیدی نیست و این باور مقدس؛ از مترقیترین اعتقادات شیعه بوده و هست.
۲) اما «نقدپذیری» درحکومت و حاکمیت به دو جهت ضرورت دینی و عقلانی پیدا میکند:
از سویی حکومت؛ مملو از حقوق متزاحم و متراکم شهروندان است. و وجود این حقوقِ انبوهی، ایجاب میکند مردمان، در متن امور اجتماعی و سیاسی خود بوده و نظرات مثبت و منفی خود را بدون هیچ نگرانی ابراز نمایند.
و از سوی دیگر؛ در ذات « قدرت» برتری طلبی نهادنیه شده و اگر با حضور و اظهار نظرهای متفاوت شهروندان جامعه اسلامی، همراه نشود خوف «دیکتاتوریت» و انواع «فساد» در دامنههای آن حاکمیت رفته و نتیجتاً خدای ناخواسته به «شکست حکومت دینی» و نیز «دین زدایی» از بخشهای مهم جامعه میشود.
۳) جان عالَم بفدای امام علی (ع) که در اوج عصمت و طهارت روح، از فرد فرد جامعه دعوت به اظهار نظر و نقد میکند، تا همگان بدانند و بفهمند که عنصر «نقد و نقد پذیری» جزء لاینفک حکومتهای دینی بوده و هست.
و اگر امام (ع) چنین نمیکرد عدهای چه بسا با سوء استفاده از الگوی حاکمیتی امام علی (ع)، ادعای «درست پنداری» میکردند و دهانها را به بهانه حاکمیت دینی، بر هر نقد و انتقادی میبستند …
لذاست که در خطبه ۲۱۶ که به حق؛ سند افتخار و نشانه بی بدیل حقانیت و بلندای گفتمانِ حکومتی شیعه است، میفرماید:
«از سخنانی که تشخیص دادهاید حق است، مرا محروم نکنید و نیز از مشورتهای بجا کوتاهی مکنید، چرا که من (شخصاً به عنوان یک انسان) خویشتن را ما فوق آنکه اشتباه کنم نمیدانم و در کارهایم ایمن نیستم مگر اینکه خدا مرا حفظ کند…
فَلَا تَکفُّوا عَنْ مَقَالَةٍ بِحَقٍّ أَوْ مَشُورَةٍ بِعَدْلٍ فَإِنِّی لَسْتُ فِی نَفْسِی بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ وَلَا آمَنُ ذَلِک مِنْ فِعْلِی إِلَّا أَنْ یکفِی اللَّهُ مِنْ نَفْسِی مَا هُوَ أَمْلَک بِهِ مِنِّی».
۴) در این مباحث است که تفاوت «مطهری» با غیر مطهریها مثل آفتاب نمایان میشود، گرچه برخی پرتلاشاند تا با ژست مطهری بودن، از این نمد کلاهی برای خود ببافند!
این سخن شهید مطهری در تبیین خطبه ۲۱۶ نهج البلاغه را، ببینید:
با من با تعارف و تملّق و رودربایستی رفتار نکنید. گمان نبرید که گوش من برای شنیدن انتقاد و عرضه شدن اینکه مقتضای حق این است که چنین و چنان باشی سنگین است. بدانید آن کس که شنیدن انتقاد و تذکرات و سخن حق بر گوشش ثقیل است، عمل بر طبق حق بر او سنگینتر خواهد بود. علامت اهل حق و اهل عدل این است که از تذکرات و انتقادات پروا ندارند.
انتهای پیام
آقایان! کسانی که با تحریف سخنان آقای روحانی به ایشان تاختند و تا آستانه تکفیر پیش رفتند با استدلالهای شما قانع نمی شوند. یعنی نمی خواهند که قانع شوند. این آقایان اگر قرار باشد مورد نقد گیرند با هزاران پرسش مردم در مورد اشتباهات و خطاهای خود روبرو خواهند شد.
سخنان به حقی است اما جقیقتا قسم حضرت عباس را باور کنیم یا دم خروس را؟؟؟
[…] را به خدایی رسانده اند و هیچ انتقادی به او نمی شو.د کرد
از سران و مدیران ارشد را با دلایل مختلف نمی شود انتقاد کرد
تا انتقادی می کنی و یا سخنی و اعتراضی می کنی زود توهم عامل خارجی و فتنه و خرابکار و……به [برخورد] می رساند
در
اخر باید گفت این در ظاهر و سخن حکومت علی است و در عمل صد پله بدتر از حکومت معاویه و یزید