رسالت دولت در مقابل تبعیض رسانه ای / خالق نژاد
محمدعلی خالق نژاد، روزنامه نگار در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز، نوشت:
صداوسیما رسانه ایست همگانی که به همه ی آحاد جامعه تعلق دارد و برنامه هایش هم باید همگانی و بدون اغماض باشد و از آنجایی که بودجه اش از بیت المال تأمین می شود و خروجی برنامه هایش نیز لازم است همه جانبه و برنامه هایش طوری باشد که شائبه ی وابستگی به قشر و جناح خاصی به وجود نیاورد و چون رییس این دستگاه عریض و طویل که امام بزرگوارمان(ره) دانشگاهش نام نهاده منصوب از جانب مقام معظم رهبری می باشند به لحاظ حفظ شأن ولایت انجام شایسته این وظیفه اهمیت دوچندانی می یابد.
دولتها که تغییر می یابند به قطع یقین گرایشات و سیاستها نیز به تبع آن عوض خواهد شد. بر همین مبنا عقل سلیم حکم می کند که صداوسیما از خط مستقیم ولایت عدول نکرده و جلوتر از ایشان نیز حرکت ننماید و سیاستگذاران صداوسیما سیاستهای خرد و کلان خود را با دولت مستقر تطبیق داده و از جناح گرایی و تخریب دولتی که احیانا با آن همسو نباشد پرهیز نماید.
در طول 8 ساله دولت های نهم و دهم بر خلاف دولت آقای خاتمی و دولت فعلی، صدا و سیما در اختیار آقای احمدی نژاد بود و فقط سعی می کرد عملکردهای مثبت آن را بزرگنمایی کرده و جلوه گر سازد و از نکات منفی دولت که کم هم نبودند چشم پوشی نماید به نحوی که این دولت ها در طول 8 سال به قول آقای احمی نژاد پاک ترین دولت تاریخ! بوده و هیچ نکته سیاهی در کارنامه 8 ساله شان نبوده در صورتی که اگر منصفانه قضاوت شود موارد منفی بی شماری در دولت های نهم و دهم بوده که بر هیچ احدی پوشیده نیست و در دولت های قبلی سابقه نداشته یا حداقل نادر بوده است ولی به لحاظ همسویی و یکجانبه نگری از دید دوربین های تیز بین صدا وسیما که به قول مثل معروف «مو را از ماست بیرون می کشند» مغفول مانده و آنچنان که باید، به آنها پرداخته نشده است ولی باید دانست که چشمان تیز بین ملت آگاه است و به خوبی سره را از ناسره تشخیص می دهند.
شواهد و قرائن امر حکایت از آن دارد که صدا سیمای ما از دولتی بودن به صداوسیمای خصوصی تغییر یافته به نحوی که می توان گفت از رسالت اصلی خویش عدول نموده و سیاستها و برنامه هایش را با دولتی که دوران خدمتگزاریش اتمام یافته و بر مصدر کار نیست ولی از نظر مشی سیاسی با آن هم خط و همسو است هماهنگ می سازد! شاهد مثال برای این مدعا و جناحی عمل کردن صداوسیما برای نمونه تبلیغات سوء و منفی آن در زمینه ی ثبت نام برای فاز دوم هدفمندی یارانه ها بود آن طور که باید جنبه های مثبت و سازنده مورد نظر دولت را بیان و مردم را ترغیب می کرد عمل نکرد و در آخر اینگونه جلوه دادند که طرح دولت با شکست مواجه شد. موضوع دیگری که با توجه به اهمیت فوق العاده اش صداوسیما کمتر به آن پرداخته عملکرد تیم مذاکره کننده هسته ای و موفقیتهای حاصله را آنطور که باید پوشش نداده و مردم را در جریان امور قرار نمی دهد و …
حال با امعان نظر به نحوه ی عملکرد صداوسیما در قبال دولت یازدهم، تشکیل تیم رسانه ای قوی و استفاده از افراد خبره و اهل فن و صد البته همسو با دولت برای اطلاع رسانی همه جانبه و مبارزه با تبعیض رسانه ای ضرورتی اجتناب ناپذیر می نماید ولی مع الاسف طبق اخباری که در چند روز منتشر شده عده ای که به جمع رسانه ای دولت پیوسته اند نه تنها همسو با دولت فعلی نیستند بلکه وابستگی به دولت قبلی نیز دارند که با لحاظ کردن این موقعیت امکان موفقیت اطلاع رسانی همه گیر را کمتر می نماید و جا دارد به لحاظ ضرورت دولت تجدید نظری در این راستا انجام دهد و نیز در اعطای مجوز به نشریات و راه اندازی سایت های مجازی تسریع نموده و البته با رعایت تساهل و تسامح این امر صورت پذیرد نه با بروکراسی دست و پاگیر اداری.
حال که صداوسیما در انحصار گروه خاصی است جا دارد استانداران و فرمانداران به حضور در مساجد و تکایا، مجامع عمومی و گردهمایی ها، و با حضور مستمر در میان مردم ضعف تیم رسانه ای دولت را ترمیم نمایند و دولت خود نیز برای اطلاع رسانی بهینه نمایندگانی به شهرها اعزام دارد تا در میان مردم حضور یافته تا با برشمردن ویژگیهای برنامه های دولت به ویژه در حوزه اقتصاد و معیشت و سیاست خارجی مردم را در جریان امر قرار دهند تا کاستی های صداوسیما از این طریق جبران شود. چرا که با این وضعیت صداوسیما هیچگاه همراه و همکار دولت تدبیروامید نخواهد شد.
پس بنابرین دولت باید سنگر رسانه ای قوی و پرتوان در برابر صداوسیما ایجاد کند و بر افکار عمومی تأثیر گذاشته و اثرات تخریبی و منفی برنامه سازی های صداوسیما بر علیه دولت را با راهکارهایی همچون حمایت های صنفی، مالی و پشتیبانی حقوقی دولت و مخصوصا تقویت انجمن صنفی مطبوعات، برگزاری همایش ها، کنفرانس ها و مراسمات گسترده در سطح کلان با حضور اقشار مختلف مردم موانع و سنگ اندازی ها و سرچشمه آنها علیه دولت را بازگو کند و بداند بیست میلیون آرای مردم را به عنوان پشتوانه به دنبال خود دارد. در برابر هجمه های رسانه ای چون صداوسیما باید بمبارانی از کار رسانه ای فراگیر جامعه را به سمت اطلاع رسانی شفاف و واقعی سوق داد تا ترمز حرکات اقتدارگرایانه صدا و سیما کشیده شود.
سپردن کامل افکار عمومی بدست سیاست های یک جانبه گرایانه و جناحی صدا و سیما موجب خسران شده و لطمات جبران ناپذیری برای دولت تدبیر و امید خواهد داشت. رئیس جمهور و تیم رسانه ای آن باید با تدبیری ویژه ابزارهایی برای مقابله با سنگ اندازی ها، بحران سازی ها و کارشکنی های این رسانه به ظاهر ملی به کار گیرد. این ابزار می تواند روزنامه هایی با تیراژ بالا و بهای مناسب باشد، می تواند نشست ها و همایش های عمومی دائمی و هفتگی ngo ها، مساجد و تکایا باشد و می تواند ظرفیت استانداری ها، فرمانداری ها و روابط عمومی های ادارات و تریبون های آنها باشد، حتی می توان برای اطلاع رسانی عملکرد دولت از ظرفیت های هنرمندان و بخصوص سینماگران بهره برد.
احمدی نژاد در تمام دوران هشت ساله زمام داری خود از منابع و جایگاه دولت برای اهداف گروه و حلقه خود مانند یک تیم تبلیغاتی در دوره خود بهره برد. توصیه ما به دولت یازدهم این نیست که مانند احمدی نژاد از اموال عمومی و منابع ملی برای اهداف خود استفاده کند بلکه بهتر است از ظرفیت ها و امکانات دولت بهره برده و سد رسانه ای قوی در برابر اقلیت تمامیت خواه ایجاد کند. دولت باید با تدوین سیاست های راهبردی و برنامه جامع و فراگیر رسانه ای با بهره گیری از توان و ظرفیت رسانه ای و تیم های حرفه ای و متعهد جریان اصلاح طلب و اعتدال گرا جنگ رسانه ای را همگام و همسو با جنگ اقتصادی پیش ببرد.
انتهای پیام