خرید تور تابستان

جلایی‌پور به زیدآبادی: نقش اصلاح‌طلبان فراتر از خنثی‌سازی است

در پی یادداشت انتقادی «احمد زیدآبادی» درباره‌ی اصلاح طلبان و پاسخ «حمیدرضا جلایی پور» که سبب بحث‌هایی تلگرامی میان آن دو شد، زیدآبادی در واکنش به آخرین اظهارنظر جلایی‌پور یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت که پاسخ وی را در پی داشت.

به گزارش انصاف نیوز، متن یادداشت تلگرامی زیدآبادی با عنوان «نقش خنثی ساز؟» و یادداشت تلگرامی جلایی‌پور با عنوان «چهار خطای احمد عزیز»، در پی می‌آید:

«نقش خنثی‌ساز؟»

مجادلات و بحث های پینگ پنگی اگر هم راه به جایی ببرد؛ پس از چندی کسالت‌بار می‌شود. از این رو، من قصد ادامه‌ی بحث رفت و برگشتی با دکتر جلایی پور را ندارم؛ بخصوص اینکه آخرین پاسخ ایشان هم بیانگر سوء‌برداشتی عمیق از پرسش‌های من است.

منظور من از طرح پرسش از دوستان اصلاح طلب، فقط روشن‌سازی برخی تناقض های تحلیلی و رفتاری آنهاست به این امید که آنها را رفع کنند. همانطور که یک دستگاه مادی تناقض آمیز قادر به ادامه‌ی فعالیت نیست، دستگاه تحلیلی تناقض آمیز و عمل برآمده از آن هم راه به مقصود نمی‌برد و انرژی تلاشگران تابع خود را هدر می‌دهد.

البته گاه در برخی شرایط بغرنج زندگی بشری، رفع کامل تناقض در دستگاه فکری، تحلیلی یا استراتژی، امکان‌پذیر نیست، اما در این موارد نیز خودآگاهی نسبت به تناقضات و اعتراف به آنها، می‌تواند از میزان پیامدهای مخرب عمل اجتماعی بکاهد. در مورد اصلاح طلبان اما مشکل این است که چندان رغبتی به کشف تناقضات تحلیلی و رفتاری خود نشان نمی‌دهند و از همین رو، به نوعی روزمرگی فکری و عملی دچار شده‌اند.

یکی از نشانه‌های این روزمرگی «تابو» کردن اصل مشارکت در قدرت دولتی است و اگر کسی در این‌باره کمترین تردیدی ابراز کند، چنان برانگیخته می‌شوند که گویی اصلی مقدس به چالش کشیده شده است.

بحث من این است؛ حالا که اصلاح طلبان هر سه نهاد اصطلاحاً انتخابی را کم و بیش در اختیار دارند، چرا قادر به حل مشکلات عظیم حوزه‌های مختلف زندگی جامعه‌ی ایرانی نیستند. می‌گویند جمع قدرت این سه نهاد 15 و در بهترین حالت 25 درصد از کل قدرت است و با این میزان قدرت نمی‌توان به جنگ “ابرچالش” های حوزه‌ی اقتصاد و اجتماع و سیاست و محیط زیست رفت*. وقتی پرسیده می‌شود که پس اهمیت این 15 یا 25 درصد قدرت در چیست؟ پاسخ می‌دهند؛ با این میزان قدرت می‌توان برنامه‌های طرف مقابل را تا حدودی خنثی کرد. به عبارت دیگر، اصلاح طلبان عملاً نقش خنثی‌سازی محدود قدرت طرف مقابل را برای خود تعریف می‌کنند؛ در حالی‌که در مسابقه‌ی خنثی‌سازی متقابل قدرت، همان 15 یا 25 درصد قدرت خودشان کاملاً دود می‌شود و به هوا می‌رود. روشن است که خنثی‌سازی متقابل قدرت نهادهای حاکم برای مدتی طولانی، به معنای تهی شدن دستگاه دولت از هر گونه اقتداری برای گرفتن تصمیمات ضروری و یا اجرای آن تصمیمات است و این بدان معناست که ابر چالش‌های مورد اشاره مانند بهمنی که هر لحظه بر حجم آن افزوده می‌شود، بر سر کل جامعه فرود خواهد آمد. بنابراین چگونه می‌توان به انتهای این مسیر خوش‌بین بود؟

* مخاطب این بخش از بحث قاعدتاً آقای دکتر جلایی‌پور نیست چرا که ایشان بر این باورند که قدرت دستگاه اجرایی حدود 40 درصد است و اوضاع کم و بیش رو به بهبود و مشکلات در مسیر حل شدن است.


یادداشت تلگرامی حمیدرضا جلایی‌پور:

«نقش اصلاح‌طلبان فراتر از خنثی‌سازی و «رهایی‌بخش» است»

در نوشته‌ی دوست عزیزم جناب زید آبادی چهار خطا رخ داده است.

ایشان متذکر شده‌اند:

«حالا که اصلاح‌طلبان هر سه نهاد اصطلاحاً انتخابی را کم و بیش در اختیار دارند؛ چرا قادر به حل مشکلات عظیم حوزه‌های مختلف زندگی جامعه‌ی ایرانی نیستند. می‌گویند جمع قدرت این سه نهاد 15 و در بهترین حالت 25 درصد از کل قدرت است و با این میزان قدرت نمی‌توان به جنگ «ابرچالش» های حوزه‌ی اقتصاد و اجتماع و سیاست و محیط زیست رفت*. وقتی پرسیده می‌شود که پس اهمیت این 15 یا 25 درصد قدرت در چیست؟ پاسخ می‌دهند؛ با این میزان قدرت می‌توان برنامه‌های طرف مقابل را تا حدودی خنثی کرد. به عبارت دیگر، اصلاح طلبان عملاً نقش خنثی‌سازی محدود قدرت طرف مقابل را برای خود تعریف می‌کنند؛ در حالی که در مسابقه‌ی خنثی‌سازی متقابل قدرت، همان 15 یا 25 درصد قدرت خودشان کاملاً دود می‌شود و به هوا می‌رود.» پایان نقل‌قول

۱- روشن است که هر سه نهاد را اصلاح‌طلبان به طور کامل در اختیار ندارند و این یک برآورد خطا است. اصلاح‌طلبان از ۸۸ تا ۹۲ مقاومت کردند و از ۹۲ به بعد از طریق فرایندهای انتخاباتی توانستند در سه نهاد مذکور تاثیرگذار باشند و هیچ کدام از این سه نهاد به طول کامل به دست نمایندگان اصلاح‌طلبان نیفتاده است. (اینجا در برآورد کمی میزان قدرت مجموع نهادهای انتخاباتی از ۱۵ درصد تا چهل در صد فعلا مناقشه نمی‌کنیم).

۲- خطای دوم اینکه قدرت کم اصلاح‌طلبان دود نشده و به هوا نرفته، نقششان صرفا خنثی‌سازانه نبوده و دستاوردهای ایجابی مهمی هم داشته‌اند. بدون ایفای نقش اصلاح‌طلبان در انتخابات و جامعه‌ی مدنی از سال ۹۲، امروز نه برجام حاصل شده بود، نه تلگرام آزاد بود، نه تورم از ۴۵ درصد به ۷ درصد رسیده بود، نه رشد اقتصادی از منفی ۶ به مثبت ۵ می‌رسید، نه قطع‌نامه‌های پرهزینه‌ای شورای امنیت و بسیاری از تحریم‌ها لغو می‌شد، نه توزیع بنزین بسیار آلاینده و مرگ‌بار متوقف می‌شد، نه آب به چند تالاب برمی‌گشت، نه شاهد رشدهای چندصددرصدی در فروش بلیط کنسرت‌ها، تئاترها و فیلم‌های سینمایی بودیم، نه تهران و شهرهای بزرگ شهردار لایق و سالم داشت، نه شفاف‌سازی در شورای شهر به این میزان پیشرفت می‌داشت و نه احزاب اصلاح‌جو مجوز فعالیت و برگزاری کنگره پیدا می‌کردند، نه امثال جواد ظریف و بیژن زنگنه و شهیندخت مولاوردی و اردکانیان و مطهری و صادقی و میرزایی نیکو و … به مجلس و دولت راه پیدا می‌کردند، نه مجازات اعدام برای هزاران محکوم مواد مخدر برچیده می‌شد، نه تابعیت از طریق مادر منتقل می‌شد، نه ۱۱ میلیون ایرانی بیمه‌ی همگانی می‌گرفتند و نه … . چنین گام‌هایی کافی نیست ولی یکایکش مهم و ایجابی است.

۳- علاوه بر گام‌های ایجابی و مهم فوق تاثیرات خنثی‌سازانه‌ی نقش‌آفرینی‌های اصلاح‌طلبان هم واجد اهمیت است. بدون این نقش‌‌افرینی‌ها ایران می‌توانست در این  منطقه در دوره‌ی ترامپ به سمت سال‌ها ناامنی و سوریه و لیبی شدن، تورم‌های چندصددرصدی، تحریم نفتی، هزاران مرگ ناشی از تحریم‌های دارویی و فساد گسترده‌تر برود.

خطای سوم احمد عزیز این است که به این سوال خطیر پاسخ نمی‌دهد که اگر اصلاح‌طلبان با حمایت مردم در انتخابات مشارکت فعال نمی‌کردند برای ایران چه اتفاقی می‌افتاد؟ آیا دوره تخریبی احمدی‌نژادی‌ها تکرار نمی‌شد؟ آیا در دوره خطرخیز ترامپ دست ایران زیر ساتور شورای امنیت نمی‌ماند؟ آیا امنیت و توسعه و یک‌پارچگی ایران تهدید نمی‌شد؟

۴- خطای چهارم احمد عزیز این است که ایشان گویا به لحاظ نظری و تجربی انتظار دارند ماشین یا ارگانیسم یا مجموعه دولت (به معنی تمام اجزای حاکمیت) بصورت یکپارچه عمل کند. و حالا دولت در ایران بخاطر نقش «خنثی‌ساز اصلاح‌طلبان» برای حل مشکلات کشور نمی تواند یکپارچه عمل کند. اما هیچ دولتی در جهان یکپارچه عمل نمی کند (بعضی دولت‌ها کمتر یکپارچه عمل می‌کنند بعضی بیشتر). دولت کاملا یکپارچه یک افسانه است. عمل دولت‌ها معمولا برآیندی از عمل نیروهای سیاسی و شرایط ساختاری جامعه‌اند. اگر اصلاح‌طلبان می‌خواهند نقش بیشتری در این برآیند داشته باشند باید از این هم در انتخابات‌ها و فعالیت‌های جامعه‌محور قوی‌تری عمل کنند، نه این‌که از همین حد هم عقب‌نشینی کنند.

زیدآبادی به جلایی پور: چرا در دوران انتخابات نگفتید؟

«انکار مشکلات نتیجه‌ی تحلیل‌های جلایی پور است»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا