جواز بی اخلاقی درباره خبرنگار خارج کشور؟
به گزارش انصاف نیوز، عباس رضایی ثمرین در صفحه شخصی خود در شبکه های اجتماعی نوشت:
1 – اعتبار منبع، اصل خدشهناپذیر خبرنگاری و روزنامهنگاری است. این یک عرف بیچون و چرای بینالمللی است، با این وجود اما همه سازمانهای شناسنامهدار رسانهای قاعدههای سفت و سختی نیز در این خصوص وضع کردهاند و امکان ندارد هیچ خبرنگار و سردبیری این را نداند. برای مثال برای انتشار اخبار تاکید میشود که حداقل دومنبع معتبر باید آن را تایید کنند. در مورد اخبار با اهمیت و جریانساز حتی به این هم بسنده نمیشود و فراتر از چیزی که در مرامنامههای اخلاق حرفهای مورد تاکید قرار گرفته، احتیاط به خرج داده می شود. با احتساب این توضیحات؛ خبری در خصوص کشف لباس و تجاوز به یک روزنامهنگار خارج از کشور، از یک منبع مبهم و غیرقابل استناد با عنوان کلی «شبکههای اجتماعی» در یک رسانه بیشناسنامه منتشر میشود. بعد همین خبر به روشی که اصطلاحاً به آن الگوی پوشش کمپینی میگویند، در سایتهای مشابه دیگر تکثیر میشود. علیرغم این کثرت – که متاسفانه در افکار عمومی بیتاثیر نیست – حفره اعتبار منبع همچنان پابرجاست. با این حال اما شبکه سراسری تلویزیونی کشور، با طیف مخاطبان میلیونی با استناد به همین خبر فشل یک رسانه بیهویت، گزارشی را میسازد و در یک ساعت پربیننده روی آنتن میبرد. آنهم رسانهای که همه رسانههای دیگر دنیا را بایدیفالت، ناقض اصول حرفهای و غرضورز میداند، مگر اینکه خلافش ثابت شود. بنابراین از نظر حرفهای تکلیف کار کاملاً روشن است.
2 – از نظر مذهبی بحث کمی پیچیدهتر است. روایتی از پیامبر اسلام وجود دارد که خطاب به مسلمانان برای مقابله با اهالی بدعت توصیههایی دارد؛ «إذا رأیتم اهل الریب و البدع من بعدی فأظهروا البرائة منهم … و باهتوهم کیلا یطعموا فی الفساد فی الاسلام و یحذّرهم الناس»
چیزی که در روایت مورد نظر مسئلهساز شده، عبارت «و باهتوهم» است. قرائتی از این کلمه در میان فقها وجود دارد که طبق آن بهتان زدن و نسبت خلاف واقع دادن به اهالی بدعت از سوی پیامبر مجاز شمرده شده است. طبق این قرائت کلمه مورد نظر، از ریشه بهتان است. از همین روست که مثلا فردی همچون امام جمعه مشهد در یک سخنرانی در سال 89 خلاف شرع را در جنگ سایبری جایز میشمارد یا آیتالله مومن، گفته میگوید نسبت زنا دادن به آنان(مخالفان و اهل بدعت) نه تنها جایز است، بلکه رجحان دارد. با این حال ولی به گفته محمدسروش محلاتی-که مقاله مفصلی در این باب نوشته است- این برداشت از این عبارت، در میان علمای متقدم شیعه به هیچ عنوان مورد قبول و حتی مطرح نبوده است، چنانکه تا قبل از قرن سیزدهم، در خصوص معنای این عبارت در میان همه اتفاق نظر وجود داشته که مقصود پیامبر این است که چنان با اهالی بدعت بحث کنید که مبهوت استدلالهای شما شوند و توان ادامه بحث نداشته باشند. یعنی در اصل عبارت مورد نظر از ریشه بهت و حیرت است. با احتساب این توضیحات مشخصاً مبانی استدلالی جواز تهمت به مخالفان در پارادایم فقهی و مذهبی هم کاملا آسیبپذیر است. هم به دلیل اصول علمی شرح حدیث که اجمالاً ذکرش رفت و هم به دلیل سایر اصول مسلم مذهبی، از قبیل صداقت و انصاف و … . بنابراین از نظر شرعی نیز صورت مساله تا حد زیادی روشن است.
3 – میماند بحث اخلاق. جامعهای که در آن هر فرد صراحتاً این را حق خود بداند که مخالفانش را با تهمت و اتهام و نسبتهای ناروا از میدان به در کند، چه جور جامعهای میشود؟ طبیعی است که در موقعیت جدال، هر کسی خود را به حق میداند و طرف مقابل را بر سبیل خطا. حالا اگر قرار باشد همه طبق این قاعده عمل کنند و مخالف را با تهمت زنا و تجاوز و مواردی از این دست بنوازند، تکلیف چه میشود؟ افرادی که جواز شرعی تهمت به مخالفان را به دیگران میدهند، چطور حد یقف برایش تعیین میکنند؟ اصلاً حد یقفی میتوان برای این دومینو متصور بود؟ تخصیص و تبصره زدن در احکام مسلم اخلاقی و مصرح شرعی از قبیل رعایت صداقت و حرمت تهمت، در جامعهای که انگها راحتتر از حد تصور به آدمها میچسبد، یک روز دامن همان تبصرهزنندگان را هم میگیرد. امروز نشد، فردا. فردا نشد پسفردا. دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد.
4 – مد شده در یادداشتهایی که در واکنش به این خبر و موارد مشابه مینویسند، اول از همه مرزبندی میکنند؛ که مثلا من با فلانی اختلاف نظر شدید دارم اما این برخورد درست نیست یا جملات دیگری از این دست. این کار به نظرم نه موضوعیت دارد نه اصلا درست است. مساله را نباید اینطور وابسته به شخص و متاثر از شخص تحلیل و تفسیر کرد، این تیپ جملهها و مرزبندیها موضوع را کمی شخصی جلوه میدهد. مسیح علینژاد، پونه قدوسی یا ایکس و ایگرگ و زد، هیچ یک از نظر ماهیت فرایند تفاوتی باهم ندارند. اصلاحطلب و اصولگرا و خارجنشین و داخلی و غیره و ذلک هم ندارد. انتقاد از خبرپراکنیهای غیراخلاقی، غیرشرعی و غیرحرفهای اینچنینی، دفاع از حرمت و شان انسانیت است. به همین خاطر هم هست که این یکی دو روزه مدام منتظر واکنشهای روزنامهنگارهای اصولگرا هم هستم. اخلاق و شرع، اعم از منویات سیاسی آدمهاست و این سیل اگر جلویش گرفته نشود، یک روز همه را میبرد.
انتهای پیام