چرا از «دهکدهی امید» زیباکلام می ترسند؟!
جعفر محمدی در عصرایران نوشت: «زلزله 7.2 ریشتری کرمانشاه، برای برخی مسؤولان، یک مصیبت به تمام معنا بود؛ نه از این روی که هموطنان شان زیر آوار ماندند و بی خانمان شدند، بلکه به این دلیل که این زمین لرزه، مانند زلزله روز قیامت که متون دینی، آشکار کننده اسرار است، برملا کننده بی کفایتی بسیاری از مسؤولانی بود که 12 ماه سال از بیت المال ارتزاق می کنند تا در روز مبادا به داد مردم برسند. اما چون روز حادثه فرا رسید، مستأصل تر از همه کسانی بودند که قرار بود بحران را مدیریت کنند.
این استیصال، نه فقط در کرمانشاه که حتی در پایتخت هم برملا شد، چندان که با یک بارش پیش بینی شده چند ده سانتی متر ، تهران و اطراف آن، حتی شاهراه های حیاتی فلج شدند و برای روزها، زندگی عادی میلیون ها نفر در دو استان تهران و البرز مختل شد!
اما مصیبت بارتر از زلزله کرمانشاه برای مسؤولان، زلزله “صادق زیباکلام” بود که مردم به او اعتماد کردند و بیش از 3 میلیارد تومان پول نقد به حسابش ریختند تا خرج زلزله زدگان کند.
زیباکلام می توانست یا این مبلغ را خرج امور روزمره زلزله زدگان کند و برایشان چادر و آب معدنی و پتو بخرد یا به ساخت خانه هایی که ویران شده اند همت بگمارد.
او که در واقع، وکیل معتمد هزاران نفری است که پول به حسابش ریخته اند، دومی را برگزید.
مشکل اما اینجا بود که نگاه این استاد دانشگاه تهران، با نگاه سنتی مسؤولان یکسان نبود. تمام بازسازی هایی که تا قبل از این در پی حوادث پیشین انجام گرفته، سرهم کردن خانه های ویران شده بود و دیگر هیچ. اما زیباکلام یکی از روستاهای سرپل ذهاب را که کاملاً ویران شده است، را برای بازسازی برگزید و گفت که با مشورت استادان دانشگاه و مردم محل، تصمیم دارد این روستا را به طور اصولی بازسازی کند، مثلاً روستا نقشه جامع داشته باشد، از هدر رفت آب در آن جلوگیری شود، آبگرمکن های خورشیدی بر پشت بام خانه ها نصب شود و … .
اینجا بود که تن مسؤولان با زلزله ای بیش از 7.2 ریشتر لرزید. اگر زیباکلام که بر خلاف مسؤولان، پول و بودجه از بیت المال نمی گیرد و ادعایی هم ندارد بتواند با کمک مردم این کار را انجام دهد، آنگاه آیا مردم از مسؤولان نخواهند پرسید پس چرا شما تا کنون چنین نکرده اید؟
آنگاه شروع کردند به جوسازی علیه زیباکلام که اصلاً چه حقی داری برای مردم خانه بسازی؟ باید پول ها را به ما بدهی تا خودمان برای مردم خرج کنیم و … حتی تهدیدش کردند که علیه او اقدام قضایی هم خواهند کرد!
این دسته از مسؤولان، البته به روی خودشان نمی آورند که اگر مردم آنها را لایق می دانستند، کمک هایشان را به جای آن که به معتمدانی چون زیباکلام و علی دایی و … بدهند، به آنان پرداخت می کردند. این دقیقاً همان نقطه ای است که برخی افراد و جریان ها دچار سوزش شده اند و این روزها، با بستن چشم های خود بر کمک هایی که کامیون کامیون توسط چهره ها به کرمانشاه ارسال می شد، می گویند خبری از کمک های آنان نیست!
باید به این مسؤولان گفت که به جای این که در برابر کار خیر چهره های مورد وثوق مردم بایستید، در برابرشان تعظیم کنید چرا که بخشی از بی کفایتی های شما را جبران می کنند. مگر امثال زیباکلام و علی دایی نمی توانستند در ایام بعد از زلزله، مبلغی به حساب هلال احمر واریز کنند و وجدان شان را آسوده نمایند و به زندگی شخصی شان بپردازند؟ اگر چنین می کردند، کسی با آنها کاری نداشت ولی حال که از زمان و توان شان را برای کمک به همنوعان خود گذاشته اند، شلاق بی اخلاقی است که بر سر و رویشان باریدن گرفته است!
یکی از نشانه های انحطاط این است که افراد دلسوزی که کاری برای جامعه می کنند، به جای آن که قدر بینند و بر صدر نشینند، مجبور به پرداخت هزینه می شوند.
زیباکلام نام پروژه ای که برای بازسازی روستای تخریب شده انجام می دهد را “دهکده امید” گذاشته است و برخی مسؤولان برای تخطئه کار او می گویند که در برنامه کاری شان ایجاد “دهکده امید” را ندارند و فقط میخواهند بازسازی کنند.
واقعاً استدلالی از این بی پایه تر؟ مگر در پروژه دهکده امید قرار است چیزی جز بازسازی اتفاق بیفتد؟ جز این که قرار است این روستا، آدمیزادی و رو به آینده بازسازی شود.
قطعاً اگر زیباکلام پول هایی که مردم به او داده اند را به حساب دولتی ها بریزد تا مسؤولان دولتی درباره نحوه هزینه آن تصمیم بگیرند، به موکلانش خیانت کرده است. مردم پول ها را به کسی داده اند که در پی یک شناخت دهها ساله، به صداقتش اعتماد کرده اند. آنها در حالی زیباکلام را برای کمک رسانی برگزیدند که درست در لحظه واریز پول، می توانستند به انواع حساب های دولتی و عمومی هم پول بریزید.
مسؤولان دولتی و عمومی بهتر است به جای آن که اعتماد جامعه به چهره های شاخص اجتماعی را خدشه دار کنند و بر باقی مانده سرمایه اعتماد در جامعه، تیر خلاص بزنند، بهتر است در رفتارهای خود تجدید نظر کنند و اعتماد از دست رفته به نهادهای عمومی را احیا کنند.
اگر زیباکلام در ساخت دهکده امید موفق شود، الگوی بازسازی در کشور تغییر خواهد کرد و این برای مسؤولانی که عاشق سه گانه “کلنگ زدن – سر هم بندی – روبان افتتاح را قیچی کردن” هستند، اصلاً خبر خوبی نیست چرا که سطح نگاه مردم به بازسازی ارتقا می یابد و سرهم بندی کردن، دیگر جواب نمی دهد.
هم از این روست که کاملاً قابل پیش بینی است که کارشکنی ها در ساخت دهکده امید، استمرار یابد تا هم زیباکلام را از کار خیری که کرده پشیمان و حتی بدنام کنند و هم دیگران را از ورود به چنین امور عام المفنعه ای در آینده منصرف کنند؛ از رویکرد انحصارطلبی، چیزی جز این در نمی آید.»
انتهای پیام
سالهاست که ستاد مدیریت بحران خود گرافتار بحران مدیریت است.