روزنامه ی جدید و نبش قبر / رضا غیبی
به گزارش انصاف نیوز، رضا غیبی، روزنامه نگار در یادداشتی کوتاه در فیسبوک نوشت:
حالا باز ما یه چیزی بگیم میگن که فلانی باز هم گیر داده به یکی که خودش رو مطرح کنه و انواع و اقسام مثال ها رو میزنن برای ما، پس از همین الان بگم فقط روایت می کنم، راست و دروغش پای گوینده اش، اسم هم میارم خب اگر دروغ بود تکذیب بشه.
قرار بود بحث کاری باشه که یه دفعه پای سیاست و روزنامه و … رو وسط کشید.
گفت: شنیدم روزنامه ی جدید منتشر میشه با محمد قوچانی.
گفتم خیرِ انشالله، باز هم خوبه برای عده ای که بیکار نمی مونن.
گفت: عده ای هم نونشون تو روغن می مونه مثل همیشه. نگذاشت جوابی بدم و گفت: خوشم میاد این قوچانی زرنگه.
گفتم: چطور؟
گفت: از حق که نگذریم واقعا قلم خوبی داره اما یادمه یه روز تو اتاق سعید حجاریان بودم که گنجی و باقی پیگیر یه موضوعی بودند و سعید هم جواب سر بالا میداد. داستان هم این بود که سعید اطلاعات سوخته رو میداد به اینها، اینها هم با ادبیات ژورنالیستی اب و تاب می دادند و برای خودشون حکایت ها داشتند تو روزنامه ها. بعد از یه مدتی این اطلاعات رو میدادن به قوچانی تا بنویسه و از اونجا شروع شده و در نهایت قوچانی بازداشت شد. روز اول هرکاری کرده بودند هیچ چیز نگفته بود اما وقتی شب با زندانیان غیر سیاسی هم بند شد زبونش هم باز شد و نوشت، خیلی بیشتر از اون چیزی که حقیقت بود. فردای اون روز تو دادسرای کارکنان دولت خانم داودی مهاجر رو دیدم که عجله داشت و ناراحت بود، تا من رو دید گفت دیدی این بچه چیکار کرده و … حالا سالها از اون روز می گذره و هر روز یه مجله و روزنامه و هفته نامه و این همه بریز و بپاش، خوبه آدم بشینه یه کم فکر کنه این بازی اصلا چند چندِ؟
گفتم: به من یکی که ربطی نداره، روزنامه ی جدید راه می افته، تو نبش قبر می کنی؟ کار چی شد؟
پ ن: حالا خدا وکیلی کسی به ما چیزی نگه، چون نه سر پیازیم نه ته پیاز!
انتهای پیام




